توانمندی های «برادران بزرگ» در آسمان افغانستان
- انتشار: ۲۹ جدی ۱۳۹۴
- سرویس: سیاست
- شناسه مطلب: 12060
![](https://atlaspress.news/wp-content/uploads/های-افغانی-e1453151708539-810x413.jpg)
نیروهای هوایی افغانستان به مثابهی «برادران بزرگ» نیروهای زمینی شناخته میشوند.
به گزارش خبرگزاری اطلس به نقل از اطلاعات روز، اصطلاح «برادران بزرگ» را برای نخستین بار یکی از جنرالان بریتانیایی در جنگ جهانی دوم درست زمانی استفاده کرد که ایالات متحدهی آمریکا قرارداد ۲۴ بال طیارههای «A-29 Super Tucano» را با کمپنی «Embraer» برازیلی امضا کرد. کشور برازیل این جتها را برای فراهمآوری تعلیم و تربیهی هوایی برای خلبانان آن کشور ساخته بود اما به زودی این طیارهها به دلیل اینکه خلبانان از کممصرف بودن و همچنان زمینههای سهل مانورهای هوایی این جتها خوشبینی تبارز دادند، در وظایف محاربوی نیز از آنها استفاده شد. البته در جنگ جهانی دوم نوع «پسرفتهی» این طیارهها «Embraer-314 Tucano» استفاده میشد. افغانستان اما ۲۲ سال بعد از ساخت این جتها، صاحب مودل جدید آنها «A-29 Super Tucano» نشده است.
با گرفتن این جتها، براي نخستينبار نيروهاي هوايي كشور صاحب جت جنگي ميشوند. پس از سقوط حكومت داكتر نجيب الله، تمامي جتها در جنگهاي داخلي از بين رفتند و تعدادی هم پرزهپرزه شده و به پاكستان منتقل شدند. در نبود جتهاي جنگي، نيروهاي امنيتي كشور، سختترين شرايط جنگي را پشت سر گذاشتند. تلفات جاني و مالي جنگها بيشترين آمار ممكن را ارائه ميكنند و خسارتهاي روحيي جنگ، به حدي است كه اكنون روحيهي جنگي در ميان نيروهاي امنيتي به مراتب بدتر از زمان داكتر نجيب و حكومتهاي كمونيستي است. در آن حكومتها، جنگ بر مردم تحميل شده بود. اكثر سربازان از خانوادههاي مسلمان استخدام شده بودند كه در «جنگ ايديولوژي» بايد روحيهي مرده و خنثا ميداشتند، اما بهتر و بيشتر از نيروهاي كنوني در ميدان نبرد حضور داشتند و فعالتر از نيروهاي كنوني دشمن را نابود ميكردند. به راستي، چه تفاوتي ميان حال و گذشته وجود دارد؟ چهگونه خلبانان با دانستن اينكه در هر پرواز مرگ در انتظار شان بود اما پرواز ميكردند و خلبانان حاضر در عوض درهم كوبيدن دشمن، به كشورهاي خارجي پناهنده ميشوند؟ پيوستن بچههاي مردم از روي ناگزيري و فقر، نبود غذاي كافي، نبود سرپناه براي فاميل خلبانان، نبود بيمهي حياتي و صحي و نبود معاش كافي را اگر كمتر در كشتن روحيهي خلبانان و ساير نيروهاي امنيتي دخيل بدانيم، بيشترين نگراني نبود «حمايت هوايي» در طول چهارده سال گذشته بود.
به ياد دارم، در يكي از عملياتها كماندوهاي اردوي ملي از پيشروي در ساحهي تحت محاصرهي دشمن امتناع ميكردند و مرال جنگي در ميان فرماندهان شان به كلي مرده بود. همينكه با هليكوپترها نيروهاي تازه نفس را در نزديكيهاي كماندوها پياده كرديم، كماندوها جانِ تازه گرفته بودند و به پيشروي شان را با شور و شوق آغاز كردند. حالا تصور كنيد اگر پياده كردن نيروهاي تازه نفس توأم با افگندن بمبهاي چند كيلويي بر مواضع دشمن ميبود و نيروهاي كماندو چرخبالهاي جنگي و نيروهاي هوايي جتهاي جنگنده را بر فضاي دشمن مشاهده ميكردند، چه؟ هيجان، شوق و شور نيروهاي امنيتي را تا پيروزي همراهي نميكرد؟
بدون شك، تأثيرگذاري چرخبالهاي جنگي كمك شده از سوي كشور هند و قرار دادن جتهاي جنگي در اختيار نيروهاي امنيتي كشور از سوي ايالات متحدهي آمريكا، جنگ، جغرافياي جنگ و همه چيز را در جنگ عوض خواهد كرد. به رغم اینکه کرزی، رییس جمهور پیشین از این جتها تحت نام «بمبیرک» یاد کرده بود، اما حکومت وحدت ملی درست در شرایط حساسی با ایالات متحدهی آمریکا، قرارداد این جتها را بست.
تا آغاز فصل جنگ در افغانستان چندماه بیش نمانده است. درحالیکه نیروهای مخالف مسلح، نیروهای امنیتی را در شرق، غرب، جنوب و شمال کشور درگیر جنگهای پایان ناپذیر نگهداشتهاند، رسیدن این جتها به کابل میتواند هشدار جدیی را به مخالفان مسلح برساند، اینکه نیروهای هوایی کشور در آماج قرار دادن آنها تجهیز میشوند و اینکه ارادهی سیاسی برای از میان برداشتن لانههای تروریستی در مناطق مرزی دارد قویتر میشود. با رسیدن این جتها دولت افغانستان میخواهد به نیروهای مخالف مسلح بگوید، «یا به روند صلح بپیوندید، یا نیروهای امنیتی شما را آماج قرار میدهند!» ایالات متحدهی آمریکا پس از توافق نامهی امنیتی به خوبی در تعهداتش باقی مانده است. به رغم تبلیغات منفی از سوی مخالفان سیاسی حکومت، نیروهای خارجی اما در آماج قرار دادن تروریستان در قندوز از هیچ تلاشی دریغ نکردند. در نبرد هلمند دوشادوش نیروهای امنیتی حضور دارند و در صورت ضرورت نیروهای امنیتی را حمایت زمینی و هوایی نیز میکنند.
سران و فرماندهان گروههای تروریستی را در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان آماج حملات شدید طیارههای بیپیلوت قرار دادند و به تازهگی شاخهی خراسان داعش را در لیست سیاه وزارت خارجهاش قرار داد. در کنار آن، از دوستی افغانستان و هندوستان استقبال کرد و به دور از انتظار پاکستانیها نخستین جتهای جنگی را تحویل کشور افغانستان داد.
اینهمه تعهد زمانی عملی میشود که حکومت کرزی با امضا نکردن توافقنامهی امنیتی هرگز به آنها دست نیافته بود. اگر حکومت کرزی قرارداد این جتها را بسته بود و نیروهای هوایی در آن زمان صاحب همین جتها شده بودند، بدون شک وضعیت امنیتی در کشور چنین نبود. طیارههای حاضر میتوانند، حمایت جدیی را برای هلیکوپترها فراهم آورند. اهداف تعیین شده را به راحتی آماج قرار دهند و زمینهی پیاده کردن نیروهای زمینی را در مناطق زیر تهدید بلند توسط هلیکوپترها، به آسانی فراهم سازند. از همه مهمتر، این طیارهها مجهز با آلات دید شب بوده و خلبانان میتوانند در عملیاتهای شبانه به راحتی تروریستان را آماج قرار دهند. برای مشخص شدن ادعای ما بهتر است مشخصات این جتها را با خوانندگان شرک سازیم و سپس قضاوت را به آنها واگذاریم:
سرعت: ۵۹۳ کیلومتر در ساعت
سرعت بالاروی: ۲۴ متر در ثانیه
ارتفاع: ۴۸۲۰ کیلومتر – ۱۰۵۷۰ متر
مدت پرواز: ۶ ساعت و ۳۰ دقیقه
دارای سیستم «Global Positioning System» یا جهتیابی پیشرفته
دارای لایزر جهتیابی و مشخص کردن هدف
دارای پنج محل نصب سلاحهای ثقیل و امکان فیر همزمان آنها از راه دور
دارای دو ماشیندار برای آماج قرار دادن اهداف نزدیک
امکان شلیک ۱۱۰۰ گلوله با دو ماشیندار در هر دقیقه
دارای روشنانداز شب برای ساحهی نشست هلیکوپترها
دارای سیستم ایمنی «انفرارید» که میتواند دود و آهن را از فاصلههای دور تشخیص دهد
دارای سیستم «ریکارد» جهت ثبت فعالیتهای عملیاتی و مانورهای استفاده شده در عملیاتها
نظرات(۰ دیدگاه)