برقراری امارت اسلامی و گزینهها
- انتشار: ۲۴ اسد ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 118812

دهم حوت ۱۳۹۸خورشیدی، روز تعیین سرنوشت سیاسی افغانستان توسط آمریکا بود. خلیلزاد در این روز به نمایندگی از آمریکا، سند واگذاری افغانستان را به طالبان امضا کرد. در این سند که اکنون به توافقنامه دوحه شهرت یافته، یک نکته سرنوشتسازی وجود دارد که عبارت از تشکیل دولت اسلامی در افغانستان است. قرینههای فراوانی در جایجای توافقنامه دوحه دیده میشود که منظور از تشکیل دولت اسلامی، دولت مورد نظر طالبان است که از آن به «امارت اسلامی» یاد میشود. طالبان نخست سعی کردند که مشروعیت برپایی امارت اسلامی را از طریق مذاکرات بینالافغانی کسب کنند اما از آنجا که مذاکرات شکست خورد، به گزینه نظامی متوسل شدند. آنچه امروز از شدت درگیریها در افغانستان سخن گفته میشود، ریشه در توافقنامه دوحه دارد زیرا آمریکا در این توافقنامه، به طالبان برقراری دولت اسلامی را که مترادف با امارت اسلامی است، وعده داده است. اکنون که طالبان به دروازههای کابل رسیدهاند، سه گزینه برای برقراری امارت اسلامی به شرح زیر محتمل است؛ البته با این توضیح که رد پای آمریکا در همه گزینهها دیده میشود:
۱- تشکیل دولت موقت
شرح: رضایت طالبان به تشکیل دولت موقت از دو گزینه دیگر که در زیر توضیح داده شده است، محتملتر به نظر میرسد اما به شرط آن که اعضای کلیدی دولت موقت، از طالبان باشد. گروه طالبان، هرگز به ایجاد دولت موقتی که بر آن تسلط نداشته باشد، تن نخواهد داد حتی اگر اشرف غنی استعفا داده باشد.
۲- صدور اماننامه یا ارائه طرح صلح
شرح: صدور اماننامه، در واقع پیام تسلیم شدن به مقامات دولتی است که تحت عنوان طرح صلح از سوی طالبان به دولت افغانستان و با رونوشت جامعه جهانی، ارائه خواهد شد. صدور اماننامه طالبان برای کابلنشینان، مخیّر کردن مقامات دولتی بین پیوستن به طالبان و جنگ است. طالبان سعی میکنند برای ورود به شهر کابل، متوسل به گزینه نظامی نشوند زیرا این گزینه برای آینده این گروه تبعات منفی زیادی به دنبال دارد. توضیح بیشتر این که گروه طالبان برای تشکیل امارت اسلامی خود، نیاز به تایید جامعه جهانی و همراهی شخصیتهای با نفوذ، مقامات دولتی و جریانهای سیاسی دارد. لذا این گروه میکوشد که کابل را بدون جنگ تصرف کند همان اتفاقی که برای بیشتر ولایتها مثل هرات افتاد و به نحوی شخصیتهای با نفوذی مثل اسماعیل خان را به متارکه واداشت.
۳- ورود طالبان از طریق جنگ به شهر کابل
شرح: اگر دو گزینه دیگر طبق خواسته طالبان اجرا نشد، این گروه متوسل به گزینه نظامی شده و شهر کابل را از طریق جنگ خواهد گرفت. سوال این است که در صورت تصرف کابل توسط طالبان، تکلیف ولایتهای جنوبشرقی، مناطق مرکزی و شهر مزارشریف چه میشود؟ سادهترین پاسخ این است که تا تصمیم طالبان برای تصرف شهر کابل، تغییرات بیشتری در جغرافیای جنگ ایجاد خواهد شد. البته ولایتهای جنوبشرقی مانند ننگرهار و کنر اکنون نیز در آستانه سقوط قرار دارند اما ملاحظه و دیدگاه پاکستان این است که این ولایتها فعلاً سقوط نکنند. مناطق مرکزی افغانستان مانند ولایتهای دایکندی و بامیان نیز در تیررس طالبان قرار دارد اما این گروه به خاطر حساسیتهای قومی و مذهبی، فشار زیادی بر این مناطق وارد نمیکند. خاطر طالبان از ناحیه مزارشریف نیز جمع است زیرا میداند که مقاومت پایداری علیه این گروه در شمال به دلیل نامتجانس بودن جریانها، شکل نمیگیرد. بنابراین، طالبان در حال حاضر عمدتاً به کابل چشم دوختهاند اما همانطور که یادآوری شد، این گروه برای تصرف کابل تا جایی که امکان دارد از گزینه نظامی استفاده نخواهد کرد زیرا آمریکا هنوز به این گزینه راضی نشده است و طالبان هم برای آینده خود آن را به صلاح نمیداند. در حقیقت، اگر طالبان بدون رضایت آمریکا به تصرف کابل اقدام کنند، منزوی شده و کمکهای جامعه جهانی به روی دولت آینده آنان قطع خواهد شد. البته این سخن بدان معنا نیست که طالبان به گزینه نظامی برای تصرف کابل متوسل نشوند.
سخن پایانی این که در هر سه گزینه، برقراری امارت اسلامی برای طالبان اصل مهم است زیرا آمریکا دو سال پیش ایجاد آن را به طالبان وعده داده است. در واقع، طالبان به کمتر از برقرار امارت اسلامی راضی نیستند زیرا شواهد میدانی هم نشان میدهد که این گروه برای تمام پستهای اجرایی ولایتهای تحت کنترل خود، اعضای خود را منصوب کرده است؛ منتها شاید در آینده در نهایت ۲۰درصد به بقیه هم در امارت خود سهم بدهند. در این میان، یک گزینه دیگر را هم نباید از نظر به دور داشت که عبارت از تداوم جنگ و بیثباتی در افغانستان است. بر اساس این گزینه که طرفدارانی هم دارد، آمریکا برای مهار چین و روسیه، خواهان پایان بحران در افغانستان نبوده و بحران را به همین شکل که اکنون ادامه دارد، دنبال خواهد کرد.
هرچه باشد، افغانستان اکنون در آستانه تحولات جدی قرار دارد که هر لحظه رنگ عوض کرده و تحلیل را بر کارشناسان سخت و سختتر میکند.
محمد مرادی
نظرات(۰ دیدگاه)