دیر بیدار شدی کاکا غنی!؟

  • انتشار: ۱۹ اسد ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 118453
اشرف غنی

اشرف غنی رئیس جمهور، رهبران سیاسی و سران حکومت را فراخوانده و درباره مقابله با طالبان از آن‌ها مشوره گرفته است. سخنگویان حکومت گفته اند رئیس جمهور و رهبران سیاسی تصمیم گرفته‌اند که از خیزش‌های مردمی حمایت کنند!

دو هفته پیش نیز رئیس جمهور در جلسه اعضای مجلسَین کشور حضور یافت و سخنان تندی به آدرس طالبان صادر کرد و تعهّد سپرد که در برابر طالبان ایستادگی خواهد کرد. البته این نخستین سخنان جدّی اشرف غنی خطاب به طالبان است. پیش از این او سخن درشتی به طالبان نگفته است و حتّی کشتارهای وسیع صدها انسان بی‌گناه در غرب کابل و شهرهای دیگر و نیز سقوط ۲۰۰ ولسوالی، هم نتوانست او را به خشم بیاورد. اشرف غنی، بر این گمان بود که با تحویل ولسوالی‌ها به طالبان، این گروه متعرض شهرهای بزرگ نمی‌شود و میدان قدرت او را تنگ‌تر از این نمی‌کند؛ غافل ازاین‌که طالبان مانند اژدهایی است که در چاه جهنم لانه دارد، هیچ‌گاه سیر نمی‌شود و هرچه بیش‌تر می‌خورد، بیش‌تر فریاد هل من مزید سر می‌دهد.

اشرف غنی در دو دوره زمامداری خود، فرصت‌های فراوان سیاسی، امنیتی و اقتصادی را از دست داده و مخاطرات بسیاری برای کشور و مردم افغانستان ایجاد کرده است. دامن‌زدن به رقابت‌های تند قومی، حذف سران و رهبران اقوام غیرپشتون از بدنه قدرت، تکیه بی‌چون و چرا و اعتماد غیرعاقلانه به ایالات متحده امریکا، عدم تقویت نیروهای امنیتی، بالاکشیدن افراد فاسد، بی‌تجربه و نوکرصفت با انگیزه قومی، ضربه‌زدن به اعتماد مردم و … اندکی از کارنامه ویرانگر اشرف غنی می‌باشد. عامل خطاهای اشرف غنی دو چیز است: داشتن عطش قدرت و تعصّب شدید قومی.

به نظر این قلم اگر عوامل قدرت‌گرفتن گروه‌های تروریستی و به وجودآمدن وضعیت کنونی کشور را نشان بدهیم، نخست انگشت به سوی امریکا، سپس به سوی حامد کرزی و سوّم به سوی اشرف غنی دراز می‌کنیم. امریکا و این دو فاسد متعصّب، افغانستان را گرفتار گروه‌های تروریستی کردند و چندین قرن به عقب راندند. از بارگاه قادر متعال می‌خواهیم که امریکا را به سرنوشت کنونی افغانستان گرفتار کند و تن مردار دو رئیس جمهور خائن را طعمه سگ‌های بیابان بگرداند.

هرچند هنوز هم برای تقویت خیزش‌های مردمی فرصت از دست نرفته و مقاومت ضد طالب در آغازین گام‌های خود قرار دارد؛ امّا در صداقت رئیس جمهور و تیم همراهش و نیز برخی رهبران سیاسی تردید‌های جدّی وجود دارد. گفته می‌شود هدف اصلی رئیس جمهور، بیرون‌کردن رهبران سیاسی غیرپشتون از میدان قدرت و سیاست، به قیمت واگذاری ولایات شمال و حتّی تمام کشور به طالبان است. برگزاری چنین نشست‌ها و سردادن شعارهای حمایت از خیزش‌های مردمی، سرگرم‌کردن رهبران اقوام غیرپشتون و خاک زدن به چشم مردم می‌باشد.

از این دیدگاه بدبینانه که بگذریم، بیدارشدن دیرهنگام اشرف غنی، پرسش‌های بسیاری در ذهن ایجاد می‌کند؛ از جمله رئیس جمهور و رهبران سیاسی چرا این‌قدر دیر به این نتیجه رسیده‌اند که از خیزش‌های مردمی حمایت کنند؟ نزدیک به شش ماه از آغاز خروج نیروهای خارجی و نزدیک به چهار ماه از آغاز سقوط ولسوالی‌های کشور به دست طالبان می‌گذرد، رئیس جمهور و رهبران سیاسی تاکنون چرا دست زیر الاشه بودند و هیچ‌تدبیر و اقدامی برای دفاع از کشور و حفظ ولسوالی‌ها نکردند؟

مشکل اصلی این است که اشرف غنی کوری است که سر عصایش به دست دلال فاحشه رسوایی به نام خلیل‌زاد است. این دلّال خطرناک، اشرف غنی، عبدالله و … را تاکنون سرگرم کرده است تا طالبان بدون مانع بخش‌های اصلی کشور را تسخیر کند. در حالی‌که طالبان بدون جنگ، ولسوالی‌ها را سقوط می‌داد، خلیل‌زاد به اشرف غنی، عبدالله و … می‌گفت: در برابر طالبان مقاومت نکنید که روند مذاکره و صلح تخریب می‌شود و طالبان میز صلح را ترک می‌کند؟ نشان به این نشان که اشرف غنی پس از آن به این موضع‌گیری تند بر علیه طالبان رسیده است که جو بایدن گفته است: حالا زمان اراده و اقدام بر ضد طالبان است. و طیاره‌های B 52 از قطر به پرواز درآمده‌اند.
به هر صورت خیزش‌های مردمی و جنبش مقاومت بر ضد سپاه جهل و جنون اگر دفاع از کشور را به حمایت و کمک حکومت مشروط کند، از همین آغاز باید فاتحه آن را خواند. البته تردیدی نیست که امکانات دولتی از مردم است و باید در اختیار دفاع از وطن قرار بگیرد؛ امّا گره‌زدن جنبش مقاومت به حمایت غنی، عبدالله و … راه به جایی نمی‌برد و پذیرش شکست در نخستین گام است.

جنبش مقاومت، یک حرکت خالص مردمی است که اگر مرعوب و مفتون وعده‌ها و طرح‌های خلیل‌زاد و غنی نشود مسیر، رهبری و امکانات خود را می‌یابد. در این صورت به پیروزی هم خواهد رسید.

سید اسحاق شجاعی

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *