چرا تنها دکتر امین احمدی مورد ملامت و مؤاخذهی حاکمان قرار گرفت؟
- انتشار: ۲۱ دلو ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 106398

حکومت موقت، مدتها است که حداقل بهعنوان یک گزینه، برای تامین صلح سراسری مطرح است و بسیاریها، از جمله حفیظ منصور، از اعضای هیئت مذاکره کنندهی صلح، به صراحت از آن سخن گفتهاند. اما در این میان، تنها دکتر امین احمدی است که بهدلیل یک اظهار نظر شخصی و غیر رسمی، مورد ملامت و مؤاخذهی حاکمان قرار میگیرد. دلیل تفاوت رفتار حکومت در برابر این دو شخصیت، چیزی نیست جز اینکه:
۱. دکتر احمدی، یک هزاره است؛ سخن گفتن انسان هزاره، خارج از چارچوب گفتمان حاکم، هنوز در این سرزمین هزینه دارد. آزادی بیان، که حکومت آن را از دستاوردهای مهم دو دههی اخیر میشمارد، مادامی ارزشمند و قابل دفاع است که همسو با منافع حکومت و همسود حاکمان باشد. هر نوع اعتراض، انتقاد و گفتمان خارج از این چارچوب، پاسخش گلوله، سپردن بهدام انتحارگران و اخراج از حکومت و از صف ماموریت است. فاجعهی دهمزنگ و فاجعهی اخیر بهسود و ماجرای دکتر احمدی تنها برخی از مصداقهای روشن این حقیقت است.
۲. حفیظ منصور، با جرأت تمام مصاحبه کرد؛ از حکومت موقت، به مثابهی یک طرح و بدیل حکومت کنونی سخن گفت، کسی هم او را ملامت و سرزنش نکرد. بهدلیلی اینکه او در درون حکومت، کسانی را دارد که از جایگاه او دفاع میکند و اخراجش برای اشرفغنی هزینه دارد. اما دکتر امین احمدی، در درون حکومت مدافع و جایگاهی مستحکمی ندارد و اخراجش برای اشرفغنی، کدام هزینهی را تحمیل نمیکند. بهیاد داریم که در همان روزهای نخست، پیش از همه، تعدادی از حکومتیهای هزارهگی یخن او را گرفته و او را به رگبار ملامت بسته بودند.
۳. عصبانیت اشرفغنی، تنها از طرح حکومت موقت نیست. بلکه عصبانیت او بیشتر ناشی از آن بخش از سخنان دکتر احمدی است، که میگوید اشرفغنی هیچ محبوبیتی نزد مردم افغانستان و مقبولیتی نزد جهانیان ندارد، او قربانی میشود. اشرفغنی، به هیچوجه دوست ندارد قربانی صلح و سیاست شود. او دوست دارد تمامی مردم سالها در شعلههای آتش جنگ بسوزند، اما او دورهی زمامداریاش را با تمام ناملایمات و صدمات، به پایان برساند.
۴. واکنون؛ راز دفاع تمام قد برخی حکومتیها، از عملکردهای اشرفغنی آشکار میشود؛ یعنی، هر گونه اعتراض و اظهار نظری خلاف میل و مصلحت اشرفغنی، برای حکومتیها هزینه دارد، جایگاهی آنها را به خطر میاندازد و کسی حاضر نیست این خطر و این بها را به بهانهی گفتن حقیقت، به جان بپذیرد.
عبدالعظیم برهانی
نظرات(۰ دیدگاه)