تضمین تعهدات طالبان، بزرگ ترین چالش بایدن در افغانستان!
- انتشار: ۱۷ جدی ۱۳۹۹
- سرویس: بین المللدیدگاه
- شناسه مطلب: 103600

از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ تاکنون، جو بایدن چهارمین رئیس جمهور امریکاست که می بایست هرج و مرج در افغانستان را مدیریت کند. طالبان به عنوان یک نیروی جنگنده شرور قوی باقی مانده اند. داعش در افغانستان ظهور کرده است. اقتصاد افغانستان هم اکنون درست مانند سال های جنگ نوزده ساله ورشکسته و ضعیف است و فساد به یک عرف بدل شده است.
جو بایدن اما مذاکرات صلح را به ارث برده که بارقه های پیشرفت در آن دیده می شود. جنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا، در ماه دسامبر سال گذشته میلادی در دوحه قطر با رهبران طالبان دیدار کرد، دیداری که بیشتر جنبه سمبلیک داشت: جنرال ارشد امریکایی با رهبران یک گروه شبه نظامی ملاقات می کند که قبل از حمله تروریستی یازده سپتامبر به اسامه بن لادن رهبر شبکه تروریستی القاعده پناه داده بود و با امریکا در طولانی ترین جنگ تاریخ این کشور جنگیده است.
آنچه سبب سفر جنرال میلی به دوحه شد توافق نامه صلح ترامپ با طالبان بود که براساس آن امریکا باید نیروهای خود را از افغانستان خارج کند و طالبان تعهد سپرده ارتباط خود با القاعده را قطع کند، اجازه ندهد افغانستان به محلی برای حمله به متحدان غربی امریکا بدل شود مذاکرات مستقیم با دولت کابل را آغاز نماید.
جنرال مارک میلی در دیدار با رهبران طالبان در دوحه بر یک شرط تاکید بیشتر کرد، اینکه طالبان سطح خشونت هایی که در آن غیرنظامیان و نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان کشته می شوند و ۴ هزار نیروی امریکایی مستقر در افغانستان را تهدید می کند، را کاهش دهند.
جنرال میلی بعد از ای دیدار گفت:«تمام چیزهای دیگر به کاهش خشونت بستگی دارد.»
جو بایدن ضمن تلاش برای حل معضل افغانستان باید تعهد داشته باشد جنگ های بی پایان و بی ثمر را ختم کند، چیزی که در تبلیغات انتخاباتی خود وعده داده بود. بایدن درست می گوید، زمان آن است که روایت در افغانستان تغییر کند. بحران اکنون بسیار متفاوت تر از یک دهه گذشته یعنی سال ۲۰۱۰ میلادی که ۴۳۹ پرسنل خدمات امریکا در جنگ کشته شد، می باشد. بر اساس (iCasualties.org.) که تلفات پرسنل خدماتی امریکا در درگیری های مختلف سراسر جهان را پیگیری می کند در سال ۲۰۲۰ تنها چهار سرباز امریکایی در جنگ افغانستان کشته شدند. سال گذشته در رویدادهای آموزشی سربازان بسیار بیشتری کشته شدند.
افغانستان هنوز به عنوان یک میدان جنگ خونین با خشونت های افزایشی دوره ای می باشد.
بایدن جنگی را به ارث برده که نیاز به قالب بندی مجدد دارد. روزهایی که امریکا تلاش می کرد افغانستان را از بالا به پایین بازسازی کند دیگر گذشته است. هر تعداد نیروی امریکایی که به صورت مشروط در افغانستان باقی بماند دیگر در میدان جنگ حاضر نخواهد شد. بلکه در نقش سنگر علیه تجدید قوای القاعده و داعش عمل خواهند کرد. نیروهای امریکایی همچنین بخش از نیروهای ناتو که ماموریت آموزش و مشورت دهی نیروهای امنیتی افغان را بر عهده دارند، می باشد.
تصمیم بعد از انتخابات ترامپ مبنی بر خروج سریع نیروهای امریکایی از افغانستان تا پانزدهم جنوری و کاهش نیروها تا ۲۵۰۰ ، کار بایدن را سخت تر کرده است. ترامپ می خواهد نشان دهد که او رهبری ست که بر خلاف دو رئیس جمهور قبل از خود سرانجام سربازان امریکایی را از باتلاق افغانستان به خانه بازگردانده است.
این در حالی ست که ترامپ در ابتدا می خواست تمام سربازان امریکایی را از افغانستان خارج کند. این نوع نگرش ترامپ برخلاف نظر جنرالان نظامی ارشد امریکایی بود که می گفتند پایین ترین سطح نیروهای امریکایی در افغانستان باید ۴۵۰۰ سرباز باشد.
بزرگترین چالش بایدن شاید حصول اطمینان نسبت به تعهداتی ست که طالبان در جریان مذاکرات صلح می دهند، مذاکراتی که دور دوم آن امروز بین هیات مذاکره کننده حکومت افغانستان و طالبان در دوحه قطر از سر گرفته شده است. دولت بایدن چگونه باید مطمئن شود که طالبان با القاعده قطع ارتباط کرده از تبدیل شدن افغانستان به پایگاه تروریزم ضد غربی جلوگیر می کند؟ آیا توافق نامه صلح دستاوردهای هجده ساله به شمول «حقوق زنان» در افغانستان را حفظ خواهد کرد؟ کارنامه رویه طالبان با زنان که طی آن زنان و دختران را از رفتن به مکتب، رفتن به سر کار و ترک خانه بدون یک محرم منع می شدند، سیاه است. زنان در دوران طالبان اگر این قوانین را زیر پای می گذاشتند، تنبیه می شدند. آیا توافق صلح این مورد را در نظر خواهد گرفت؟
ختم جنگ های بی پایان و بی ثمر یک اصل کلیدی در سیاست خارجی دولت بایدن می باشد. رسیدن به این هدف نباید سبب نادیده گرفتن ایده آل ها و منافع امریکا شود. همین طور رسیدن به این هدف نباید آینده تک تک افغان هایی که شایستگی یک صلح دائمی را دارند، را فراموش کند.
نظرات(۰ دیدگاه)