قطار دوستی در هرات
- انتشار: ۱۵ قوس ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 100583

در میان خبرهای تلخی که در هفته گذشته شنیدیم و خواندیم، خبر شیرینی هم وجود داشت که در میان خبرهای حمله انتحاری در غزنی و کشتار مردم در نقاط مختلف افغانستان تا ترور داکتر محسن فخریزاده دانشمند ایرانی با دستان آلوده اسرائیل غاصب گم شد. خبری که میتواند چهره منطقه را دگرگون کند و برای افغانستان و ایران خصوصاً سودی بسیار در پی داشته باشد. خبر این بود: خط آهن خواف ـ هرات آغاز به کار کرد و نخستین قطار ایران به هرات رسید. این موضوع را اندکی شرح و بسط میدهیم.
کارنامه جمهوری اسلامی ایران؛ کشوری دوست و همسرنوشت ما در نیم قرن اخیر در افغانستان قابل ستایش است؛ در دوران اشغال افغانستان توسّط ارتش سرخ شوروی، ایران از جهاد مردم افغانستان قاطعانه حمایت کرده است؛ با اینکه خود در یکی از طولانیترین جنگهای منطقه با عراق گرفتار بود، چند میلیون مهاجر را با آغوش باز پذیرفت و به مجاهدین کمکهای تسلیحاتی و لوجستیکی میکرد.
زمانیکه صدام حسین با موشکهای اسکاد روسی، شب و روز شهرهای ایران را میکوبید، شوروی به ایران پیشنهاد کرد که شما از کمک به مجاهدین افغانی دست بردارید، ما به صدام موشک نمیدهیم؛ با اینکه این موضوع برای ایران حیاتی بود؛ امّا امام خمینی قاطعانه گفت ما تحت هیچشرایطی از حمایت مردم مسلمان افغانستان دست بر نمیداریم.
در دوران حاکمیت سیاهی و تباهی، ایران در پهلوی جبهه مقاومت محکم ایستاد. قهرمان ملّی احمدشاه مسعود را تجهیز و تقویت کرد و مانع تسلّط پاکستان و عواملش در افغانستان گردید.
در بیست سال حاکمیت پساطالبانی نیز ایران به رغم اینکه از حضور امریکا و غربیها در افغانستان آسیب دیده و راضی نبوده و نیست، به حمایت صادقانه از حکومت افغانستان ادامه داده و رابطه نیک همسایگی را با دولت افغانستان حفظ کرده است.
زمانی که مسأله بازسازی افغانستان مطرح شد، ایران صادقانه گام پیش نهاد و کمکهای خود را از کشور همسایه خود دریغ نکرد. حمایت ایران از معارف، دانشگاهها، رسانهها و … قابل یادآوری میباشد. از نخستین نمونههای کمکهای ایران در افغانستان میتوان بازسازی و اسفالت جاده اسلام قلعه به هرات را نام برد.
هرچند غربیها به لحاظ عددی کمکهای بیشتری به افغانستان کردهاند؛ امّا همه میدانند که بیشتر کمک کشورهای غربی از بانکهای خودشان بیرون نمیآید. غربیها به جای پول، کارشناسان و مشاورانی میفرستند که ماهی چند ده هزار دالر معاش دارند. کمکهای کشورهای غربی به حساب این کارشناسان و مشاوران در همان بانکهای غربی ریخته میشود. اندکی هم که به افغانستان میرسد، در کرایه خانهها، دفترها و موترهای لوکس و رفتوآمدهای زود به زود هوایی و معاش کارشناسان و کارمندان مؤسسات غربی هزینه میشود و در نهایت چیزی نمیماند که شکم گرسنهای را سیر کند یا با آن پل و پلچک، جاده و … ساخته شود.
به خاطر دارم که در انتخابات لویهجرگه اضطراری سال ۱۳۸۱، یکنفر از قزاقستان برای انتخابات شمال با ماهی ۱۵۰۰۰ دالر استخدام شده بود که نه سواد درستی داشت و نه چیزی از انتخابات میدانست و نه تجربه برگزاری کدام انتخاباتی را داشت. گفته میشد که در کشور خودش یک کارمند درجه سه بوده که شانس آورده و توسّط سازمان ملل متحد برای افغانستان استخدام شده است؛ در حالیکه مثلاً معاش من در همان انتخابات ۳۰۰ دالر بود.
باری شبکه ریلی یکی از مهمترین زیرساختهای هر کشور به حساب میآید. آنهم کشوری مثل افغانستان که محاط به خشکه است. تاکنون ارتباط کشور با آبهای آزاد تنها از مسیر پاکستان تأمین میشد؛ امّا پاکستان با نگاه سیاسی، امنیتی خاصّی که نسبت به افغانستان دارد، همیشه از این نیاز سوءاستفاده و آن را به موضوع سیاسی و امنیتی تبدیل کرده و برای گرفتن امتیاز، افغانستان را تحت فشار قرار داده است. بارها اموال تجارتی افغانستان در بندر گوادر فاسد و به تاجران افغانی خسارتها وارد شده است.
خط آهن ایران به افغانستان گامی است در مسیر بازآفرینی جاده افسانهای ابریشم که از کشورهای عربی غرب آسیا آغاز و پس از عبور از افغانستان به چین و شبه قاره هند ختم میشود.
خط ریلی خواف به هرات، پس از خط ریلی ازبکستان به مزارشریف، دومین خط ریلی افغانستان به خارج است. افسوس که افغانستان در داخل کشور شبکه ریلی ندارد و نمیتواند از این دو خط به صورت گسترده استفاده کند. کاش کشورهای غربی و امریکا به جای اینهمه تبلیغات، در افغانستان یک شبکه ریلی از خود به یادگار میگذاشتند؛ چنانکه اتحاد شوروی جاده حیرتان ـ کابل را به یادگار گذاشت و هنوز افغانستان از آن بهرهمند است.
موقعیت جغرافیایی افغانستان در آسیا مانند چهارراهی است که شرق و غرب، شمال و جنوب را به هم وصل میکند. با ایجاد شبکه ریلی در افغانستان، تمام کشورهای آسیایی به هم وصل میشوند و کشورهای محاط به خشکه به دریاهای آزاد راه مییابند. به خصوص کشورهای آسیای مرکزی و چین از مسیر افغانستان به ایران و کشورهای غرب آسیا و قاره اروپا پیوند میخورند.
خط آهن ایران به افغانستان منافع فراوان اقتصادی برای هردو کشور دارد. افغانستان کشوری مصرفی است و بخشی از نیازمندیهای بازارش از ایران تأمین میشود. این خط آهن ارزانتر و آسانتر اموال تجارتی ایران را به بازارهای افغانستان انتقال میدهد که به سود هردو کشور است. این خط آهن، ایران را به پاکستان و هند و جنوب آسیا میرساند و دسترسی ایران را از مسیر افغانستان به کشورهای آسیای مرکزی مانند ازبکستان و تاجیکستان آسان میسازد.
افغانستان نیز با استفاده از شبکه گسترده ریلی ایران به آسانی به بندر عباس و چابهار که متصل به آبهای آزاداند دست مییابد؛ چنانکه این شبکه، افغانستان را به کشورهای عربی خلیج فارس و به شبکه راه آهن ترکیه و کشورهای اروپایی وصل میکند.
با قدردانی از مقامات جمهوری اسلامی ایران، آرزو میکنیم که کشورهای دیگری حامی نیز کمکهای خود را در زیرساختهای افغانستان هزینه کنند. اینکار در کوتاهمدّت از فقر گسترده میکاهد و در درازمدّت کشور را به سوی آبادی و توسعه سوق میدهد.
سید اسحاق شجاعی
نظرات(۰ دیدگاه)