چرا تروریست ها از کشتن ما هراس داشته باشند؟؟؟

  • انتشار: ۱۲ ثور ۱۴۰۳
  • سرویس: دیدگاه
  • شناسه مطلب: 179344

۱. مولوی اسلام جار والی طالبان برای هرات در کتاب خود(معتمد ماترید من معتقد ماترید)، شیعه را اهل بدعت میداند و ملا هبه الله رهبر طالبان بر کتاب مولوی عبدالحکیم حقانی (الاماره الاسلامیه و نظامها) مقدمه‌ای می‌نویسد که تایید عقاید سلفی و تکفیری آن است.

در حکومتی که ساختار فکری آن، چنین باشد، کشتن اهل بدعت (به زعم آنها) نه قبیح است و نه ضرورت است که پیگیری شود تا قاتل، دستگیر و مجازات شود.

۲. مدار علی کریمی در حضور صدها انسان شیعه هزاره فریاد می‌زند که ملاهبه الله امیرالمومنین همه است، سید حسن فاضل زاده و برخی دیگر، در مدح ملاعمر می‌نویسند، محمد اکبری بر رعیت بودن خود برای طالبان تاکید می‌کند، جعفر مهدوی، مجیز سراج الدین حقانی می‌گوید و شورای علما، دفاتر مراجع را در قم و نجف دق الباب می‌کند تا از تامین حقوق شیعیان اطمینان خاطر بدهد.

این حجم از ذلت پذیری، هر ارباب بی انصافی را بر توسعه ظلم، جری می‌سازد.

۳. امیرخان متقی، ایران را متهم به حمایت از داعش می‌کند، اما حسنین (حسن کاظمی قمی و سید حسن مرتضوی)، به جای اینکه پاسخ امیرخان متقی را بدهند، در ملاقات ها و گفتگوهای تلویزیونی، تاکید می‌کنند که در داخل ایران، به هیچ کس، اجازه مخالفت با طالبان را نمی‌دهند.
این موضعگیری می‌تواند این معنا را افاده کند که وضعیت نگران کننده شیعیان افغانستان و آنچه طالب بر آنها روا میدارد، اولویت اول ایران نیست.

۴. نخبگان و قلم به دست های جامعه، مادامیکه مضمونی برای خودزنی و تفرقه پیدا کنند، به امور مهم و حیاتی، حتی فکر هم نمی‌کنند.

شاید انچه که اکنون در نبردهای مجازی می‌گذرد، در شرایط عادی، مهم باشد، اما یقیناً، اکنون وقت ورود به آنها نیست.
اما نتیجه نهایی این است که ما آنقدر متفرق هستیم که دشمن هرکاری با ما بکند، باز هم ما نمی‌توانیم قدرتی یکدست شویم و مقابله کنیم.

۵. شیخین و دیگر مدعیان رهبری جامعه که مخالف طالب هستند، زمانی که امکانات در اختیار داشتند، تا توانستند به سروکله هم زدند و اکنون هم در مهاجرت، منتظر هستند تا آمریکا برای آنها کاری کند.
این توهم، که منتطر باشیم دیگران برای ما کاری کنند و حق ما را از طالب بگیرند، فقط یک سراب است.

در چنین وضعیتی، چرا تروریست ها، از کشتن ما هراس داشته باشند؟؟

به گمانم، مهمترین مشکل ما اینست که هنوز حجم خطر را به درستی درک نکرده ایم.
قصاب را با چشم خود می‌بینیم، اما هنوز باور نکرده ایم که قصاب، یکی یکی حساب همه ما را خواهد رسید. بنابراین نه به راه نجات می اندیشیم و نه به پیدا کردن متحد استراتژیک که در تنگناها، کنارمان بایستد.

سید احمد موسوی مبلغ

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟