نوحه حبیب ابن مظاهر [مجموعه اشعار روضه حبیب ابن مظاهر]
- انتشار: ۳۰ دلو ۱۳۹۸
- سرویس: اطلس پلاس
- شناسه مطلب: 78694
نوحه حبیب ابن مظاهر از جمله نوحه های اصحاب ابی عبدالله علیه السلام در روز عاشورا است. در این مطلب مجموعه ای از اشعار نوحه حبیب ابن مظاهر را گردآوری کرده ایم.
رجز حبیب ابن مظاهر در میدان
اَنا حَبیبُ وَ اَبی مُظَهِّر فارِسُ هَیجا و حَرْبُ تُسَعِّر
اَنتُم اَعَدُّ عُدَّهٍ وَ اَکثَر وَ نَحنُ اَوفی مِنکُم وَ اَصْبَر
وَ نَحنُ اَعلی حُجَّهٍ وَ اَظْهَر حَقّاً وَ اَتقی مِنکُم وَ اَعذَر
من حبیبم و پدرم مظهر است، جنگاور میدان کارزار و آتش شعله ور نبردم تعداد شما بیشتر و بالاتر است ولی ما در راه حق از شما وفادارتر و بردبارتریم. حجت مان برتر و آشکارتر است در حقیقت از شما باتقواتر و پذیرفته تریم.
نوحه حبیب ابن مظاهر
نوحه حبیب ابن مظاهر:
حبیب ابن مظـاهر طرفـدار حسینم
غـلام و جــانْنثـارِ امـــام عــالمینم
حبیبم من حبیبم شهادت شد نصیبم
حبیـب کـــربـلایم شهیـد نــینوایم
شده وقف ولایت سر از تن، جدایم
حبیبم من حبیبم شهادت شد نصیبم
مــن از سـن جـوانی گــرفتــار حسینـــم
کلاف جان به دستم خـریـــدار حسینـــم
حبیبم من حبیبم شهادت شد نصیبم
مــرا پــــرورده مــادر بـــرای جــــانْ نثــاری
چه غم گر،خونپاکم به صورتگشته جاری
حبیبم من حبیبم شهادت شد نصیبم
مـن از کـوفـه شبانــه در این وادی رسیدم
در این صحـرا شهادت بـــوَد تنهـــا امیــدم
حبیبم من حبیبم شهادت شد نصیبم
حسین فرزنـد زهـرا بــرایـم نامــه داده
کنم تا جـان فدایش بـه من منّت نهاده
حبیبم من حبیبم شهادت شد نصیبم
نمــاز مـن شهـــادت قیام من حسین است
همـه عـــالــم بـدانند امام من حسین است
حبیبم من حبیبم شهادت شد نصیبم
نوحه حبیب ابن مظاهر:
ای شهیــــد ظهـــر عــاشورا حبیبـی اجـــر تـــو بــا مـادرم زهرا حبیبی
یا حبیبی، یا حبیبی، یا حبیبی
ای مـدالت، چهـرۀ از خون خضابت مــن، حبیــب کـربلا کـــردم خطابت
عشق جانان برده ازکف صبروتابت کشته میگردی دراین صحراحبیبی
یا حبیبی، یا حبیبی، یا حبیبی
یـــا حبیبـی، تــــو حبیـب کـربلایی همسفر، بـا ما به نوک نیزههایی
همـرهم از کــوفه تـا شــام بلایی در دو دنیــا همدمی با ما حبیبی
یا حبیبی، یا حبیبی، یا حبیبی
یـا حبیبی، من که خود مولای دینم نجـــل زهـــرا و امیــــرالمــؤمنینــم
کس نداده پاسخ «هل من معینم» مــانـدهام بی یـــاور و تنهـا حبیبی
یا حبیبی، یا حبیبی، یا حبیبی
یاحبیبی بین چه آمد برسر من ازعطش خشکیده کام دختر من
خون دل گردیده شیراصغر من گشته چشم مادرش دریاحبیبی
یا حبیبی، یا حبیبی، یا حبیبی
یاحبیبی شد نفسها سوز سینه ازعطش خشکیده،لبهای سکینه
زرد گشتــه رنـگ گــلهای مدینه خون چکد از چشم سقا یا حبیبی
یا حبیبی، یا حبیبی، یا حبیبی
یــا حبیبی، مـن غــریب این دیارم آمــدی،تـا جان خـود سـازی نثارم
اجــــر تـــو بـــا خـــالق پـروردگارم مـن غـریبم، تـو حبیبی، یا حبیبی
یا حبیبی، یا حبیبی، یا حبیبی
نوحه حبیب ابن مظاهر:
حبیب بـــا وفـــایـم، محبـوب بـاصفایم
تویی، حبیب و من هم، غریب کربلایم
خوشآمدی حبیبی تو یاور غریبی
امشب من و تو با هم، نماز شب بخوانیم
فـــردا بــه نـوک نیـزه، خـون گلو فشانیم
خوشآمدی حبیبی تو یاور غریبی
امشب کنار خیمه، زینب کند، دعایت
فــردا عـــزیز زهـرا، گـریه کند بــرایت
خوشآمدی حبیبی تو یاور غریبی
امشب کنی حبیبی، در خیمه، ختم قرآن
فردا سرت بریده، گـردد، به کام عطشان
خوشآمدی حبیبی تو یاور غریبی
امشب دلت چو عباس، بر تشنگان، کباب است
فــردا ز خــون فـرقت، محـاسنت، خضـاب است
خوشآمدی حبیبی تو یاور غریبی
نوحه حبیب ابن مظاهر:
حبیب کربلا، یابن المظاهر
مست جام بلا، یابن المظاهر
انت حبیبی یار غریبی
اهلاً و مرحبا، یابن المظاهر!
کردی حمایت از آل پیمبر
اجرت با مادرم زهرای اطهر
یار ولایت پیر هدایت
اهلاً و مرحبا، یابن المظاهر!
من محبوب خدا، تویی حبیبم
در دشت کربلا بنگر غریبم
بیت امام گوید سلامت
اهلاً و مرحبا، یابن المظاهر!
تو از سعادتت بودی حسینی
پیش از ولادتت بودی حسینی
اگر چه پیری مانند شیری
اهلاً و مرحبا، یابن المظاهر!
بر نی رود سر از تن جدایت
زینب در خیمه ها گوید دعایت
تو یار مایی غمخوار مایی
اهلاً و مرحبا، یابن المظاهر!
روز بی کسی و غمخواری ما
از کوفه آمدی بر یاری ما
پیر محبت سرباز عترت
اهلاً و مرحبا، یابن المظاهر!
شهادت از ازل بود آرزویت
خون پیشانیت شد آبرویت
گشتی خدایی حق را فدایی
اهلاً و مرحبا، یابن المظاهر!
نوحه حبیب ابن مظاهر:
یا حبیببنمظاهر بـه جمالت صلوات
تو فدایـی حسین بـه کمالت صلوات
تو حبیبی یا حبیب (۲)
از خدا بـاد سلامت کـه خدایی شدهای
مثل آقات حسین کرب و بلایی شدهای
تو حبیبی یا حبیب (۲)
تو به هنگام غریبی شدهای یار امام
دختر فاطمـه بهر تو فرستاده سلام
تو حبیبی یا حبیب (۲)
شهــدا شیفتــه نغمــه قـــــرآن تـواند
آل عصمت همه محزون و پریشان تواند
تو حبیبی یا حبیب (۲)
تو حبیبی تو حبیـب پسـر فـاطمهای
تو میان شهدا چشم و چراغ همهای
تو حبیبی یا حبیب (۲)
چشمهای پسر فاطمه در راه تو بود
نفس یـوسف زهــرا شــرر آه تـو بود
تو حبیبی یا حبیب (۲)
آمدی تا که بـه شمشیر بلا خنده کنی
در دلت عشق بنیفاطمـه را زنده کنی
تو حبیبی یا حبیب (۲)
نوحه حبیب ابن مظاهر:
حبیببـنمظـــاهــــر مـــــدافــع تـــوحیـدم
بـاید شـود از خــون،سرخ،محاسن سفیدم
حبیب ثاراللّهم پیر انصاراللّهم
تمـــام دینـــم بــاشــد، عـشق ابـاعبـــدالله
جـان میکنم قربانی،سر میدهم دراین راه
حبیب ثاراللّهم پیر انصاراللّهم
در پیـش دشمـن صـورت ز خـون خود میشویم
صورت زخون میشویم،حسین حسین میگویم
حبیب ثاراللّهم پیر انصاراللّهم
اگر چـه پیـرم در سـر، شـور جوانی دارم
قسم بـه زهـرا باشـد، شهـادت افتخارم
حبیب ثاراللّهم پیر انصاراللّهم
غــافــل ز هست و بـودم، فارغ ز عالمینم
من عاشق حسینم،من عـاشق حسینم
حبیب ثاراللّهم پیر انصاراللّهم
نوحه حبیب ابن مظاهر:
حـامی فـــرزنـد زهــرا یـاحبیببنمظـاهر
پیـر عشـق و پیـر تقــوا یـاحبیببنمظاهر
آمــــدی بــر یــاری مـــا یاحبیببنمظاهر
گشتــهای غــرق تجـلا یـاحبیببنمظاهر
یاحبیببنمظاهر
یــا حبیبی آمــدی در کــربلا بــر جاننثاری
تـا شـود در یــاری خون خدا خون تو جاری
میکنی بهرشهادت لحظهلحظه بیقراری
ســرفـرازی در دو دنیــا یـاحبیببنمظــاهر
یاحبیببنمظاهر
یا حبیبی ذره بــودی کـردم امشب آفتابت
تــو مــرا از پردۀ دل خواندی و دادم جوابت
میشود وجه الهی صورت از خون خضابت
یــار عــاشق! پیــر بــرنـا! یاحبیببنمظاهر
یاحبیببنمظاهر
یـا حبیبی ای کـه بـر ما روز تنهایی حبیبی
مرحبا ای عاشق صادق که خود یارغریبی
تشنگــان و کــودکـان را پـاسخ اَمّن یجیبی
گشتــهای مسـت تـــولا یــاحبیببنمظاهر
یاحبیببنمظاهر