نوحه امام حسن علیه السلام [صوت و متن اشعار روضه و نوحه شهادت امام حسن]

  • انتشار: ۱۲ حوت ۱۳۹۸
  • سرویس: اطلس پلاس
  • شناسه مطلب: 79760

نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام در سالروز شهادت ایشان در ۲۸ ماه صفر در مجالس عزاداری و دسته های سینه زنی خوانده می شود. در این مطلب مجموعه ای از متن اشعار نوحه امام حسین علیه السلام را به همراه فایل صوتی آنها گردآوری کرده ایم.

نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام

نوحه امام حسن

نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام:

مدینه ای شهر پیغمبر، ای شهر غربت و غم
مدینه ای حسرت و غربت، ای قبله گاه عالم

تو شهر دلتنگی زهرا، به سوگ مصطفایی
تو در داغ دوری زهرا، انیس مرتضایی
عزادار بی قراری بر، مزار مجتبایی
آی
مدینه بگو راز پنهان را
مپوشان ز ما آتش جان را
بپا کن ز نو بیت الحزان را
آی
تو و صادق و باقر و سجاد
تو و مجتبا … خلوتت خوش باد
مرا می دهد غربتت بر باد
(مدینه ای شهر پیغمبر)
بقیعم من تربت عشقم، همزاد کربلایم
بیا و از این همه غربت، روضه بخوان برایم

منم آنکه از مصیبت ها، همیشه رفته از هوش
مزار خوبان عالم را، گرفته ام در آغوش
سراپا صبر و سکوت است و این، حماسه های خاموش
آی
نه خاکم که من آسمان هستم
که با عرشیان همزبان هستم
زیارتگه عاشقان هستم
آی
چراغانی از اشک و آهم من
شبستان خورشید و ماهم من
اگر بی پناهی پناهم من
(بقیعم خاک غریبم من)

شاعر: میلاد عرفان پور

صوت این نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام را در زیر گوش دهید:

نوحه امام حسن

نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام:

پس از تو با غم تنهاییش حیدر چه خواهد کرد؟
دلی پرخون،‌ سری در چاه و چشمی تر… چه خواهد کرد؟
کسی که بعد تو هر جا که آتش دید می لرزید،
از این پس با گذشتن از کنار در چه خواهد کرد؟
تو یار و همسرش بودی تو تنها لشکرش بودی
بدون لشکر و بی یار و بی همسر چه خواهد کرد؟
شبانه غسل تو سخت است و سنگین تر از آن اینکه
علی با دیدن پهلوی این پیکر چه خواهد کرد؟
دلش را با تو امشب دفن خواهد کرد، در این قبر
ولی با دیدن دستان پیغمبر چه خواهد کرد؟
حسین و زینبت شاید غمت را تاب آوردند
حسن با خاطرات کوچه و مادر چه خواهد کرد؟
کفن هایی نشان دادی به زینب، یک کفن کم بود
بگو با دیدن پیراهنِ آخر چه خواهد کرد؟
بگو در ظهر عاشورای تنهایی چه خواهد دید؟
بگو با جسم صدچاک و تن بی سر چه خواهد کرد؟
***
شما ای چشمهای خیس من یک روز می بینید
که زهرا با شما در عرصه ی محشر چه خواهد کرد

شاعر: سعید تاج محمدی

صوت این نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام را در زیر گوش دهید:

متن شهادت امام حسن مجتبی

نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام:

پیش چشمم، نه ضریح، نه رواق
در این مرقد، نه عَلَم، نه چراغ
اینجا غوغا، نکنید نکنید
روضه برپا، نکنید نکنید
دلِ من/ ز غم و عزا بسوز و دم مزن
ز مدی نه مخوان و حرفی از حرم مزن
من و پنجره ای، که شده قفسم
چه شود که شبی، به حرم برسم
(من و آه، من و غم، من و داغ حرم)

چشمم خیره، به دری که نبود
از آن کوچه، خبری که نبود
بوی آتش، نرود ز مشام
بر پهلویی، که شکسته سلام!
چه بلا/ به سر مدینه آمده مگر؟
که نماند/ ز گل علی نشانه ای دگر
پر از آتش و آه، شده جان و دلم
به خدا من از این، همه غم خجلم
(من و آه، من و غم، من و داغ حرم)

گر ماه من، ز سفر برسد
شبهای غم، به سحر برسد
ای منجیِ، همه غم زدگان
آه العجل، ای امام زمان
چه غمی/ همه کوچه کوچه ها گرفته اند
تو بیا / که همه بهانه ی تو را گرفته اند
به خودت برسان، منِ گم شده را
که بُریدم از این، همه فاصله ها
(الامان الامان، ای امام زمان)

شاعر: رضا یزدانی

صوت این نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام را در زیر گوش دهید:

نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام:

دستان تو، صد دست… نان، خرما…فقیران
هستند گرد سفره ات تنها فقیران
با پادشاهی گرد یک سفره نشستن…
این را نمی دیدند در رویا فقیران
تا لحظه ای چشمان مستت را ببینند
در راه تو چشمند سر تا پا فقیران
حاتم بیاید روی پاهایت بیفتد
شاید پذیرفتی تو او را با فقیران
هر بار می بخشی و از بس نا شناسی
هر بار می پرسند نامت را فقیران
مانند تو کی پادشاهی چند نوبت-
تقسیم کرده هستی اش را با فقیران؟!
تنها دعای زیر لبهاشان همین است:
همسایه ات باشند آن دنیا فقیران
جانم بهای لحظه ای با تو نشستن
دستی بکش روی سر ما…ما فقیران
نان و نمک دادی، بپردازند ای کاش
حق نمک را روز عاشورا فقیران

شاعر: حسن اسحاقی

صوت این نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام را در زیر گوش دهید:

نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام:

حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن
برای این که حسین است سوگوار حسن
محرم و صفر اندوهگین غربت او
دو چشم علقمه گریان و اشکبار حسن
ضریح کرببلا نقره داغ تربت او
زهیر و حر و حبیبند داغدار حسن
اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است
امام ها همه جمعند در کنار حسن
مزار خاکی او شد ابوترابیِ محض
از آن به بعد نجف گشت خاکسار حسن
عجب نباشد اگر که به روز رستاخیز
حسین فاطمه برخیزد از جوار حسن
برای غربت او بی قرار می گریم
شبیه شمع خیالی سر مزار حسن
برای داغ دو تا ماهپاره اش یا که
برای لحظه ی جانسوز احتضار حسن
برای روضه ی او با کنایه می خوانم
مدینه ، کوچه ، فدکنامه ، گوشواره ، حسن

شاعر: محسن حنیفی

نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام:

همیشه سفره اش وا بود با ما مهربانی کرد
هزاران بار آزردیمش اما مهربانی کرد
ز خلق اندازه ی ریگ بیابان بی وفایی دید
ولی اندازه ی آغوش دریا مهربانی کرد
نگاهش شرح نابی بود از “الجار ثم الدار”
اگر با این و آن مانند زهرا مهربانی کرد
چه خواهد کرد با مهمان کوی خویش آن مردی
که با دشنام گوی خویش حتی، مهربانی کرد
چرا دنیا به کامش ریخت زهر غصه و غم را
چرا با مهربانی های او نامهربانی کرد
“الا ای تیرهایی که پی تشییع می آیید
نبوده یار او جز غم؛ به یارانش بفرمایید”

دل او می گرفت از آن همه زخم زبان هر گاه
نظر می کرد بر انگشترش: العزه لله
خجالت می کشد حتی زره زیر عبای او
از آن یاران ناهمراه؛ آن یاران ناهمراه
مگر تاریخ غربت زا! چه رخ داده است در ساباط
که سجاده به زیر پای زخمی اش کشیده آه
قیامش مستتر گشته است در غم نامه ی صلحش
و صلحش می شناساند به مردم راه را از چاه
برای عده ای فرمانبری از او چه دشوار است
چنان اسلام بوسفیان: پر از جبر و پر از اکراه
“الا ای تیرهایی که پی تشییع می آیید
نبوده یار او جز غم؛ به یارانش بفرمایید

شاعر: رضا یزدانی

نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام:

ای باطن غم تو غم کربلا حسن
میراث دار غربت شیر خدا حسن
ای شاهد مصیبت فرق شکافته
ای شاهد غم در و دیوار، یا حسن
ای زخم خورده، زخم زبان خورده از همه
سردار دست بسته ی قحط وفا حسن
عمری اگرچه زیستی ای زاده ی علی
هر روز را شهید شدی، مرحبا حسن
بخشیده اند مال، کریمان به مردمان
بخشیده ای تو آبروی خویش را حسن
هرگز نبود با تو ولی با حسین بود
هفتاد یار صادق و بی ادعا حسن
افتاد جسم قاسم و عبداللهت به خاک
شد نذر آخر تو چه زیبا ادا حسن

شاعر: میلاد عرفان پور

نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام:

بار‌ها از سفره‌اش با اینکه نان برداشتند
روز تشییع تنش تیر و کمان برداشتند
مردم این شهرِ در ظاهر مسلمان، عاقبت
با صدای سکه دست از دینشان برداشتند
بر سر همسایگانش سایه‌ای پر مهر داشت
از سرش هر چند روزی سایه‌بان برداشتند
بذر ننگین جسارت بر تن معصوم را
این جماعت کاشتند و دیگران برداشتند
دست‌هایی که بر آن تابوت تیر انداختند
چند سالی بعد چوب خیزران برداشتند

نوحه امام حسن مجتبی علیه السلام:

آنان که با غم حسنین آشنا شدند
خونین جگر شدند و حسینی فدا شدند
مظلوم عالم است حسن نیز چون حسین
هردو ولی فدای غم مرتضا شدند
آن تیرهای مانده به تابوت مجتبی
آخر نصیب حنجر خون خدا شدند
آنانکه با حسن سر یاری نداشتند
شمر و یزید و حرمله ی کربلا شدند
تنها گذاشتند حسن را و عاقبت
دنبال سیم و زر به صف اشقیا شدند
یاران بی بصیرت او بعد کربلا
انگشت ها گزیده به کار عزا شدند