مناجات پنجم خمس عشر؛ مناجات الراغبین + شرح، متن و ترجمه
- انتشار: ۱۹ دلو ۱۳۹۸
- سرویس: اطلس پلاس
- شناسه مطلب: 77030
مناجات پنجم خمس عشر یا همان مناجات الراغبین یکی از دلنشین ترین و زیباترین ادعیه ای است که خواندن و شنیدنش روح را نوازش می دهد و عاملی است جهت اینکه انسان با توکل و اعتماد به خداوند متعال به سوی سفر آخرت طی طریق نماید. به شما پیشنهاد می کنیم که همراه ما در اطلس پلاس از خوانندگان دعای پنچم خمس عشر با نام مناجات الراغبین باشید.
مروری بر محتوای مناجات پنجم خمس عشر
همانطور که گفته شد مناجات الراغبین که از ادعیه پانزده گانه امام سجاد علیه السلام به نام مناجات خمس عشر می باشد که به معنای «مناجات مشتاقان» می باشد. موضوع مناجات پنجم خمس عشر ایجاد تعادل و توازن در بحث خوف و رجا است و به افراد یادآور میشود که در سفر آخرت داشتن زاد و توشه کافی از ضروریات است و در نهایت اینکه با توکل و اعتماد و حسن ظن به خداوند تبارک و تعالی و استقفار می توان این مسیر را به سلامت طی نمود.
در طلیعه این مناجات سخن از زاد و توشه در مسیری است که مقصد همه ماست و در کنار آن از حسن ظن و توکل به خداوند متعال سخن به میان می آید. تهیه زاد و توشه برای سفر آخرت که از توصیه های رایج فرهنگ دینی ماست ولی متاسفانه در جامعه کنونی و عصر حاضر از این توصیه فقط در حد شعار باقی مانده است.و کمتر به محتوا و عمق این توصیه توجه می شود.
نکته بعدی که در مناجات پنجم خمس عشر توسط حضرت امام سجاد علیه السلام به آن اشاره شده است این است که توکل و اعتماد به رحمت بی پایان خداوند امید به انسان می بخشد و در واقع اگر کسی از گناهانش ترسان باشد و در مقابل به بخشایش و رحمت خدا امیدوار باشد در این مرحله از خدا درخواست می کند که او را از آتش چهنم نجات بخشد و گناهانش را ببخشید. حضرت سجاد علیه السلام در مناجات پنجم خمس عشر به ما می آموزد که همت بلند داشته باشیم و در مقام گفت و گوی با خدای بزرگ درجات متعالی را درخواست کنیم.
نکته مهم بعدی در این دعای گرانقدر این است که هر کس بر اساس معرفت خویش از اعمالش و قصور و کوتاهی که در انجام فرائض داشته و گناهانی که مرتکب شده است باید از آن استغفار نماید و با زهم امیددوار به رحمت بی کران الهی داشته باشد در حالیکه به قصور خود در بندگی خدا معترف است.
متن مناجات پنجم خمس عشر
بسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
إِلَهِی إِنْ کَانَ قَلَّ زَادِی فِی الْمَسِیرِ إِلَیْکَ فَلَقَدْ حَسُنَ ظَنِّی بِالتَّوَکُّلِ عَلَیْکَ وَ إِنْ کَانَ جُرْمِی قَدْ أَخَافَنِی مِنْ عُقُوبَتِکَ فَإِنَّ رَجَائِی قَدْ أَشْعَرَنِی بِالْأَمْنِ مِنْ نِقْمَتِکَ وَ إِنْ کَانَ ذَنْبِی قَدْ عَرَضَنِی لِعِقَابِکَ فَقَدْ آذَنَنِی حُسْنُ ثِقَتِی بِثَوَابِکَ وَ إِنْ أَنَامَتْنِی الْغَفْلَهُ عَنِ الاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَهُ بِکَرَمِکَ وَ آلائِکَ وَ إِنْ أَوْحَشَ مَا بَیْنِی وَ بَیْنَکَ فَرْطُ الْعِصْیَانِ وَ الطُّغْیَانِ فَقَدْ آنَسَنِی بُشْرَى الْغُفْرَانِ وَ الرِّضْوَانِ
أَسْأَلُکَ بِسُبُحَاتِ وَجْهِکَ وَ بِأَنْوَارِ قُدْسِکَ وَ أَبْتَهِلُ إِلَیْکَ بِعَوَاطِفِ رَحْمَتِکَ وَ لَطَائِفِ بِرِّکَ أَنْ تُحَقِّقَ ظَنِّی بِمَا أُؤَمِّلُهُ مِنْ جَزِیلِ إِکْرَامِکَ وَ جَمِیلِ إِنْعَامِکَ فِی الْقُرْبَى مِنْکَ وَ الزُّلْفَى لَدَیْکَ وَ التَّمَتُّعِ بِالنَّظَرِ إِلَیْکَ وَ هَا أَنَا مُتَعَرِّضٌ لِنَفَحَاتِ رَوْحِکَ وَ عَطْفِکَ وَ مُنْتَجِعٌ غَیْثَ جُودِکَ وَ لُطْفِکَ فَارٌّ مِنْ سَخَطِکَ إِلَى رِضَاکَ هَارِبٌ مِنْکَ إِلَیْکَ رَاجٍ أَحْسَنَ مَا لَدَیْکَ مُعَوِّلٌ عَلَى مَوَاهِبِکَ مُفْتَقِرٌ إِلَى رِعَایَتِکَ إِلَهِی مَا بَدَأْتَ بِهِ مِنْ فَضْلِکَ فَتَمِّمْهُ وَ مَا وَهَبْتَ لِی مِنْ کَرَمِکَ فَلا تَسْلُبْهُ وَ مَا سَتَرْتَهُ عَلَیَّ بِحِلْمِکَ فَلا تَهْتِکْهُ وَ مَا عَلِمْتَهُ مِنْ قَبِیحِ فِعْلِی فَاغْفِرْهُ إِلَهِی اسْتَشْفَعْتُ بِکَ إِلَیْکَ وَ اسْتَجَرْتُ بِکَ مِنْکَ أَتَیْتُکَ طَامِعا فِی إِحْسَانِکَ رَاغِبا فِی امْتِنَانِکَ مُسْتَسْقِیا وَابِلَ طَوْلِکَ مُسْتَمْطِرا غَمَامَ فَضْلِکَ طَالِبا مَرْضَاتَکَ قَاصِدا جَنَابَکَ وَارِدا شَرِیعَهَ رِفْدِکَ مُلْتَمِسا سَنِیَّ الْخَیْرَاتِ مِنْ عِنْدِکَ وَافِدا إِلَى حَضْرَهِ جَمَالِکَ مُرِیدا وَجْهَکَ طَارِقا بَابَکَ مُسْتَکِینا لِعَظَمَتِکَ وَ جَلالِکَ فَافْعَلْ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ مِنَ الْمَغْفِرَهِ وَ الرَّحْمَهِ وَ لا تَفْعَلْ بِی مَا أَنَا أَهْلُهُ مِنَ الْعَذَابِ وَ النِّقْمَهِ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
ترجمه مناجات الراغبین
به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانىاش همیشگى است
خدایا هرچند در آمدن به سویت توشهام اندک است ولى گمانم بر توکّل به تو همواره نیکو است، و هرچند گناهم مرا از عذاب تو به هراس افکنده، ولى چشم امیدم ایمنى از انتقامت را به من خبر مىدهد، و هرچند نافرمانىام مرا را در معرض عذابت قرار داده ول یح سن اعتمادم مرا به پاداشت آگاهى مىدهد، و هرچند بىخبرى مرا از آمادگى براى دیدارت به خواب غفلت انداخته ولى آشنایى به کرم و عطاهایت مرا بیدار نموده است، و اگر زیادهروى در گناه و سرکشى، میانه من و تو را تیره ساخته ولى مژده آمرزش و خشنودىات با من انس گرفته است
از تو مىخواهم به درخششهاى جلوهات و به انوار قدست، و هم به سویت زارى مىکنم به عواطف مهرت و لطایف احسانت، که تحقق بخشى گمانم را در آنچه از تو آرزومندم از بزرگى اکرامت و زیبایى انعامت، در راه تقرّب به تو و نزدیکى به درگاهت و بهرهمندى از نگاه به سویت، هم اینک متعرّض نسیمهاى رحمت و توّجه تو، و خواهان باران جو و لطف بىپایان تو مىباشم، و از خشمت به سوى خشنودىات گریزان، و از تو به سوى خودت فرارىام، نیکوترین چیزى را که نزد توست امید دارم، بر بخششهایت اعتماد مىنمایم، به عنایتت نیازمندم، خدایا آنچه را از فضلت بر من آغاز کردى به انجام رسان، و آنچه را از کرمت به من دادى از من مگیر، و آنچه را با بردبارىات بر من پوشاندى آشکار مکن، و آنچه را از زشتى کردارم دانستى بیامرز، خداى از تو به تو شفاعت مىجویم
و از تو به تو پناهنده مىشوم، با امید بسیار به احسانت به سوى تو آمدم، به خوبیهایت که بر من منّت گذارى دلبستهام، به فراوانى کرمت تشنهام، ابر فضلت را باران طلبم، خشنودىات را خواهانم، آهنگ آستانت را دارم، به جویبار عطایت وارد آمدم، برترین خیرات را از پیشگاهت خواهشمندم، به جانب حضرت جمالت روانم، ذاتت را اراده دارم، کوبنده در رحمتت هستم، درماندهام در برابر شکوه و جلالت، با من از آمرزش و رحمت آنگونه کن که شایسته آنى و نه آنگونه که سزاوار عذاب و انتقامم، به مهربانىات اى مهربانترین مهربانان