مسجد ضرار چیست و چرا پیامبر دستور داد آن را خراب کنند؟
- انتشار: ۱۷ حوت ۱۳۹۸
- سرویس: اطلس پلاس
- شناسه مطلب: 80592
شاید برایتان جالب باشد تا از مسجدی بشنوید که به دستور پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم خراب شد. مسجد ضرار مسجدی است که به دست منافقان بنا شد و به دستور پیامبر تخریب شد. داستان این مسجد و چرایی ساخته شدن و خراب شدنش را در این مقاله بخوانید:
مسجد ضرار یا مسجدی برای نفاق؟
داستان مسجد ضرار از آن جایی آغاز می شود که ابو عامر برای یاران خود که همان منافقان مدینه بودند پیغام فرستاد که محلی را برای فعالیتهای آیندۀ او آماده نمایند و به جمع آوری سلاح و نیرو بپردازند تا در آینده ای نزدیک با لشکری از سوی هرقل به جنگ با رسول الله بیاید.
ولی ابوعامر کیست؟! او یکی از اشراف قبیله اوس و پدر حنظله غسیل الملائکه است که در جنگ احد به مقام رفیع شهادت نائل گشت.
ابوعامر در زمانی که خورشید اسلام هنوز طلوع نکرده بود، و مردم در جاهلیت به سر میبردند به آئین رهبانیت گرایش پیدا کرده بود و به ابوعامر راهب معروف گشته بود.
پس از آشکار شدن رسالت پیامبر گرامی اسلام ابوعامر بر خلاف قبلیه خود، کفر را برگزید و به مجادله و دشمنی به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برخواست از این رو به سوی مکه رفت و همراه مشرکان در جنگ های با پیامبر شرکت نموده و به مشرکان یاری می رساند.
به همین دلیل پیامبر ابوعامر را مردی فاسق خواند.
پس از فتح مکه توسط مسلمانان، ابوعامر به طائف و پس از آن به شام که در آن روزها جزوی از امپراطوری روم بود رفت و مسیحی شد و د رنهایت در سال دهم هجرت در آنجا از دنیا رفت.
ابوعامر با اینکه آئین نصرانیت را پیش گرفته بود و در سلک راهبان در آمده بود و از عباد و زهّاد آنان به شمار می امد ولی باز هم نفوذ بسیار زیادی در طائفه خزرج داشت.
پس از هجرت پیامبر گرامی اسلام به مدینه و بالا گرفتن کار مسلمنانان او به سوی هرقل پادشاه روم رفت و از او کمک خواست تا لشکری برای جنگ با اسلام و مسلمانان در اختیار او بگذارد.
و از سوی دیگر از آنجا برای پیروان منافق خود در مدینه دستور دارد که مرکزی برای فعالیت های او آماده نمایند.
و ایده ساخت مسجدی که به مسجد ضرار معروف شد از همین جا شکل گرفت.
ابوعامر در نامه ای که به منافقان نوشته بود دستور داده بود که مسجدی در محله قبا ساخته و یارانش نیز این دستور را عملی کرده و مسجد را بنا کردند.
هنگامی که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم عازم غزوه تبوک بودند پنج نفر ( معتب بن قشیر، ثعلبه بن حاطب، خذام بن خالد، ابو حبیبه بن الازعر، بتل بن حارث) از منافقان به نزد پیامبر آمده و گفتند که «ما به نمایندگى دیگران نزد تو آمده ایم تا اجازه بگیریم مسجدی بنا کنیم برای پیران و بیماران»
و چنین عنوان کردند: «به ما اجازه ده مسجدى در میان قبیله بنى سالم (نزدیک مسجد قبا) بسازیم تا افراد ناتوان و بیمار و پیر مردان از کار افتاده در آن نماز بگزارند، و همچنین در شبهاى بارانى که گروهى از مردم توانایى آمدن به مسجد شما را ندارند فریضه اسلامى خود را در آن انجام دهند»
این اتفاق زمانی حادث شده پیامبر عازم جنگ تبوک بودند. به همین علت پیامبر اجازه ساخت مسجد را که بعدها مسجد ضرار نام گرفت به آنان داد ولی منافقان اضافه کردند که: می خواهیم اگر ممکن است شخصا بیائید و در آن مسجد نماز بگذارید.
پیامبر صلی ا لله علیه و آله و سلم فرمودند: من فعلا عازم سفرم، و هنگام بازگشت به خواست خدا به آن مسجد می آیم و نماز در آن می گزارم.
هنگامى که پیامبر (ص) از غزوه تبوک در حال بازگشت بودند منافقان در میانه راه دوباره نزد حضرت آمدند و گفتند: «اکنون تقاضا داریم به مسجد ما بیایى و در آنجا نماز بگزارى، و از خدا به خواهى ما را برکت دهد»
این در حالى بود که هنوز پیامبر (ص) وارد دروازه مدینه نشده بود. در این هنگام پیک وحى از سوی خدا بر پیامبر نازل شد و آیاتی را برای پیامبر آورد و پرده از اسرار کار منافقان برداشت
در این هنگام پیامبر دستور داد مسجد مزبور را آتش بزنند، و بقایاى آن را ویران کنند، و جاى آن را محل ریختن زباله هاى شهر سازند!
خداوند در سوره توبه آیات ۱۰۷ تا ۱۱۰ در خصوص مسجد ضرار می فرماید:
« و الذین اتخذوا مسجدا ضرارا و کفرا و تفریقا بین المؤمنین و إرصادا لمن حارب الله و رسوله من قبل و لیحلفن إن أردنا إلا الحسنی و الله یشهد إنهم لکاذبون* لا تقم فیه أبدا لمسجد أسس على التقوی من أول یوم أحق أن تقوم فیه فیه رجال یحبون أن یتطهروا و الله یحب المطهرین* أ فمن أسس بنیانه علی تقوی من الله و رضوان خیر أم من أسس بنیانه علی شفا جرف هار فانهار به فی نار جهنم و الله لا یهدی القوم الظالمین* لا یزال بنیانهم الذی بنوا ریبه فی قلوبهم إلا أن تقطع قلوبهم و الله علیم حکیم»
سوره توبه آیات ۱۰۷ تا ۱۱۰
(گروهى دیگر از آنها) کسانى هستند که مسجدى ساختند براى زیان (به مسلمانان) و (تقویت) کفر و تفرقه میان مومنان و کمینگاه براى کسى که با خدا و پیامبرش از پیش مبارزه کرده بود، آنها سوگند یاد می کنند که نظرى جز نیکى (و خدمت) نداشته ایم اما خداوند گواهى می دهد که آنها دروغگو هستند! هرگز در آن قیام (و عبادت) مکن، آن مسجدى که از روز نخست بر پایه تقوى بنا شده شایسته تر است که در آن قیام (و عبادت) کنى، در آن مردانى هستند که دوست می دارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد. آیا کسى که شالوده آن را بر پرهیز از خدا و خشنودى او بنا کرده بهتر است، یا کسى که اساس آن را بر کنار پرتگاه سستى بنا نموده که ناگهان در آتش دوزخ فرو می ریزد، و خداوند گروه ستمگر را هدایت نمی کند. (اما) این بنائى را که آنها کردند همواره به صورت یک وسیله شک و تردید در دلهاى آنها باقى می ماند مگر اینکه دلهایشان پاره پاره شود (و بمیرند و گر نه از دل آنها بیرون نمی رود) و خداوند دانا و حکیم است.»