شاعران زن ایرانی در طول تاریخ
- انتشار: ۱۲ حوت ۱۳۹۸
- سرویس: اطلس پلاس
- شناسه مطلب: 79763
زبان فارسی و ادبیات ایران زمین که دارای غنا و عمق فراوانی می باشد، در بخش شعر و شاعری ادیبان و شعرای زیاد و سرشناس و به نامی را به خود دیده است که هر کدام شان بخشی از تاریخ و هویت و افتخار ایران زمین به شمار می روند. در این میان شاعران زن ایرانی به دلایل از جمله فرهنگ مردسالار جامعه بسیار گم نام مانده اند. در این مقاله همراه شما هستیم با مروری بر نام آوران و شاعران زن ایرانی.
معرفی شاعران زن ایرانی
متاسفانه جایگاه زنان در شعر و ادب پارسی چندان جایگاه در خور و شایسته ای نیست و زن چهره روشنی در حوزه شعر و ادبیات ندارد و شاید این بخاطر فرهنگی است که بر جامعه حاکم بوده است فرهنگی که در آن زنان تنها اگر چند بیتی شعر زمزمه کرده باشند در پستوی خانه و هنگام پخت و پز و یا در هنگام رختشویی های زنانه بوده است.
فرهنگی که اگر زن در حوزه ای جز خانه داری و اطاعت از فرهنگ مردسالار جامعه فعالیت می کرد و یا پا فراتر می گذاشت و به شاعر شدن می اندیشید توسط نزدیکانش به قتل می رسید. با همه اینها بودند زنان شاعری که نامشان جاودانه شد و اشعارشان ماندگار در تاریخ شعر و ادب ایران زمین شد از میان شاعران زن ایرانی می توان به افراد زیر اشاره کرد:
رابعه بلخی؛ (رابعه قُزداری)
یکی از قدیمیترین شاعران زن ایرانی می توان ا ز رابعه بنت کعب نام برد. وی اولین شاعری است که نام او در کتاب های تذکره آمده است و به اولین شاری است که به زبان فارسی دری شعر می گفته است. هم عصر رودکی بوده و در نیمه اول قرن چهارم هجری در بلخ زندگی می کرده است.
پدرش حاکم بلخ و قندهار بوده و رابعه تحت تعلیمات و آموزش های پدرش به خواندن و نوشتن تسلط داشته و چون دارای ذوق و قریحه شاعری بوده است شروع به سرودن اشعاری به زبان فارسی دری کرده است.
رابعه چون عاشق برده و غلام برادرش شده بود بر سوز و شور اشعارش افزود و شعر را به پایه تکامل رساند ولی هنگامی که برادر رابعه از این موضوع مطلع شد دستور به قتل رابعه داد.
از رابعه اشعار زیادی برجای نمانده است ولی همان اشعار اندکی که از وی در دست است دلالت بر ذوق و ظرافت خاص او در شاعری دارد و ثابت می کند که شیخ عطار و جامی که از وی تمجید کرده اند در تعریف وی مبالعه نکرده اند. نمونه از شعر رابعه که عنون یکی از از اولین شاعران زن ایرانی را دارد، در زیر با هم می خوانیم:
عشق او بازاند آوردم به بند
کوشش بسیار نامد سودمند
عشق دریایی کرانه ناپدید
کی توان کرد شنا، ای هوشمند؟
عشق را خواهی که برپایان بری
بس که بپسندید باید ناپسند
زشت باید دید و انگارید خوب
زهر باید خورد و انگارید قند
توسنی کردم، ندانستم همی
کز کشیدن تنگتر گردد کمند (شاعران زن ایرانی)
مهستی گنجوی
مهستی گنجوی از دیگر شاعران زن ایرانی است که در اواخر سده پنجم و اوایل سده ششم هجری زندگی می کرده است. متاسفانه در خصوص زندگی مهستی گنجوی نیز اختلاف زیاد است برخی او را به گنجه و برخی نیز به نیشابور و دیگران نیز به بدخشان و خجند نسبت داده اند و حتی در مورد نام وی نیز تعابیر زیاد است برخی از کتاب های تذکره او را منیژه دانسته اند و برخی نیز منیجه خوانده اند در برخی دیگز از کتابها ماه خاتون و عده ای دیگر نیز بی بی مهستی نامیده اند.
آنچه مسلم است اینکه پدر مهستی گنجوی یکی از مردان فقیه و روحانی در زمان خود بوده است و به همین علت در تربیت و تعلیم دادن به دخترش از هیچ کوششی فروگذار نکرده است. بطوریکه که از چهارسالگی مهستی گنجوی به مکتب رفته و تعلیم دیده است و در ده سالگی آموخته های بسیاری از علم و دانش و ادب داشته است.
مسلط به نواختن عود و چنگ بوده است و بیشتر شهرتش در بدیهه گویی و هزل بوده است. در سرودن رباعی نیز مهارت زیادی داشته است. (شاعران زن ایرانی)
طبق نقل کتاب های تذکره در قسمت شاعران زن ایرانی، چنین می خوانیم که مهستی گنجوری مدتی را در گنجه اقامت داشته است ولی مجبور به ترک آنجا شده و به زنجان نقل مکان کرد و از آنجا نیز به مرو رفت. گفته می شود که در مرو جزو مقربان و نزدیکان دربار سلطان سنجر سلجوقی بوده و در همان ایام با حکیم عمر خیام ملاقاتی داشته است.
همچنین گفته شده که بعلت اینکه از نویسندگان دربار بوده است به مهستی دبیر نیز شعرت داشته است.
در سال ۵۳۲ که سلسله سلچوقی سرنگون و غزنویان روی کار آمدند از مرو خارج شد و دوباره به گنجه بازگشت و با احمد خطیب ازدواج کرد. (شاعران زن ایرانی)
برخی دیگر از شاعران زن ایرانی
همانطور که در سطرهای بالا خواندیم اولین شاعران زن ایرانی که نامش در کتب تذکره آمده است رابعه قزداری است و پس از ان مهستی گنجوری که این دو در قرن چهارم و پنجم می زیسته اند. پس از ان و در قرن های بعدی نیز بودند شاعران زن ایرانی که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:
در قرن هفتم می توان از پادشاه خاتون، فرمانروای کرمان که شاعر و خوش نویس بوده و در زمان حکومتش، شاعران مقرری و حقوق ماهیانه داشته اند، نام برد
قرن هشتم شاهد حضور جهان ملک خاتون هستیم که در دربار شیخ ابو السحاق ، فرما نروای شیراز حضور داشته و همسر وزیرفرمانروا بوده است، در مورد او گفته اند جهان ملک خاتون با حافظ مشاعره و مناظره داشته و غزلیاتش را جواب می داده است.
در قرن نهم دو شاعر زن معروف در میان شاعران زن ایرانی حضور دارند که اولین آنها بیجه منجمه است که با جامی مطایبه و مناظره داشته است و دیگری جمیله اصفهانی که در زمان شاه عباس شعرهایش را در قهوه خانه ها می خوانده اند.
شاعر زن معروف قرن دهم دختر هلالی استر آبادی است که خود از شعرای به نام بوده است این زن با آنکه اشعار بسیار زیبایی دارد. نامش در تاریخ نیامده است و تاریخ نویسان به همین قدر بسنده کرده اند که او دختر هلالی استر آبادی است.
در قرن سیزدهم رشحه جزو شاعران زن ایرانی را داریم که دختر هاتف اصفهانی است و پدر و پسر و شوهر وی نیز شاعر بوده اند . در این قرن همچنین عفت نسابه زندگی می کرده که اهل شیراز بوده و هیچ وقت ازدواج نکرده. در همین قرن در دربار قاجار بیشتر زن ها، همسر ها، مادرها و دختر های فتحعلی شاه و نا صر الدین شاه شاعر بوده اند که معروفترین آنها گوهر قاجار( نوه فتحعلی شاه) و شاه بیگم( دختر فتحعلی شاه) هستند.