داستان گوساله سامری/ «سامری» کیست و چگونه بنی اسرائیل را گوساله پرست کرد؟
- انتشار: ۶ دلو ۱۳۹۸
- سرویس: اطلس پلاس
- شناسه مطلب: 75681
داستان گوساله سامری در قرآن کریم چهار مرتبه در سوره های بقره آیه ۵۱ و ۵۴ و ۹۲ و ۹۳ و در نساء آیه ۱۵۳ و در اعراف آیات ۱۴۸و ۱۴۹ ، و در سوره طه آیه ۸۸ به بعد ذکر شده است که البته این مقدار یادآوری این داستان حاکی از اهمیت آن است. در این مطلب با سامری و داستانش بیشتر آشنا می شویم.
بر اساس روایات پس از نجات بنی اسرائیل از فرعون و یارانش و غرق شدن آنها و رهایی حضرت موسی و بنی اسرائیل خداوند به حضرت موسی وحی فرستاد که طی سی روز تورات و الواح را بر حضرت نازل می نمایند از این رو حضرت موسی برادرش هارون را به عنوان جانشین در میان بنی اسرائیل قرار داد و سپس به سوی کوه طور حرکت نمود. اما بیشتر از سی روز از رفتن حضرت موسی گذشته بود و هنوز ایشان به میان بنی اسرائیل باز نگشته بودند و به همین دلیل بنی اسرائیل دست از اطاعت از هارون برداشتند و از همین جاست که داستان گوساله سامری آغاز می شود.
سامری کیست؟
در قرآن کریم آمده است: «وَمَا أَعْجَلَکَ عَن قَوْمِکَ یَا مُوسَى؛ قَالَ هُمْ أُولَاء عَلَى أَثَرِی وَعَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضَى؛ قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَکَ مِن بَعْدِکَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ؛ فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ یَا قَوْمِ أَلَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَیْکُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدتُّمْ أَن یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَخْلَفْتُم مَّوْعِدِی»؛ «ای موسی ، چه چیز تو را واداشت تا بر قومت پیشی گیری؟ گفت : آنها همانهایند که از پی من روانند ای پروردگار من ، من به سوی تو شتافتم تا خشنود گردی گفت : ما قوم تو را پس از تو آزمایش کردیم و سامری گمراهشان ساخت، موسی خشمگین و پر اندوه نزد قومش بازگشت و گفت : ای قوم من ، آیا پروردگارتان شما را وعده های نیکو نداده بود ? آیا درنگ من به درازا کشید یا خواستید که خشم پروردگارتان به شما فرود آید که وعده مرا خلاف کردید؟
در این آیات از سوره مبارکه طه سامری به عنوان کسی که گمراه کننده بنی اسرائیل است نام برده شده است. سامری جزو افرادی بوده است که همراه حضرت موسی و قوم بنی اسرائیل از مصر خارج شد و جزو همان هاست که از دست فرعون و افرادش نجات یافت در ظاهر مومن است و از بزرگان بنی اسرائیل به شمار می رفته است. در برخی روایات از سامری به عنوان مردی سخاوتمند یاد شده است و جالب است بدانید که اسم او سه بار در قرآن ذکر شده است.
اما اینکه چرا به او سامری می گویند نیز یکی از مواردی است که مورد اختلاف است. واژه «سمر» به معنای شب بیدار بودن و حدیث گفتن است به همین دلیل برخی معتقدند که سامری به کسی می گویند که شب بیدار می ماند و برای دیگران نقل حدیث می کند. برخی نیز معقتدند که او از طایفه ای بوده که سامری لقب آنان بوده است. برخی نیز می گویند که او اهل سامره بوده است شهری قدیمی و مشهور، در فلسطین قدیم که در قدیم مرکز عبادت بت ها بوده است. بهرحال درباره اصل و نسب سامری اختلاف است. البته درباره ایمان او نیز ـ که آیا حقیقتاً به موسی (علیه السلام) ایمان آورده بود و یا ایمان او ظاهری بود و نفاق داشت نیز بحث و اختلاف است. بسیاری از محققان او را منافق دانسته اند که تظاهر به ایمان میکرد و ولی در واقع جزو گوساله پرستان بوده است. در مقابل برخی گفتهاند وی از خوبان و نیکان اصحاب موسی (علیه السلام) بود ولی در داستان رفتن حضرت موسی (علیه السلام) به کوه طور فریب شیطان را خورده و به دستیاری او، آن گوساله را ساخته و بنیاسراییل را به گوسالهپرستی وا داشت. و داستان گوساله سامری را شکل داد.
داستان گوساله سامری
همچنان که گفتیم پس از اینکه حضرت موسی در پی تحقق وعده الهی برای مدت سی روز به کوه رفت ولی این مدت تمدید شد و ده روز به آن اضافه گردید ولی این تآخیر در بازگشت سبب شد که سامری با همراهی ابلیس و با استفاده از زیور آلات و طلاهای قوم بنی اسرائیل، گوسالهای ساخت که صدای مخصوصی که در قرآن از آن به «خوار» تعبیر شده است از آن خارج می شد او علاوه بر ساخت گوساله، مردم را به پرستش این بت دعوت کرد. البته بت پرستی و گاو یا گوساله پرستی در میان قوم بنی اسرائیل تازگی نداشت و بنی اسرائیل سالیان سال در مصر شاهد گاو پرستی یا گوساله پرستی مصریان بوده اند و از دیگر سو هنگامی که از رود نیل به سمت دیگرش عبور کردند گوساله پرستی اقوامی که در آن سوی نیل زندگی می کردند توجه شان را جلب نمود تا جایی که از حضرت موسی علیه السلام تقاضای بتی همانند بت های دیگران را کردند که با ملامت و سرزنش شدید حضرت موسی مواجه گشتند.
پس از تمدید میقات حضرت موسی از سی شب به چهل شب و شایعه مرگ حضرت موسی علیه السلام که توسط برخی از منافقان در میان مردم منتشر شد همچنین جهل و نادانی این جماعت به همراه زیرکی و مهارت و زبردستی سامری در تهیه گوساله ای که از آن صدایی مخصوص خارج میشد به اضافه اینکه این بت از طلا و زیور آلاتی ساخته شده بود که مردم به دلیل محرومیت های پیاپی و وجود روح مادیگری بنی اسرائیل مورد توجه شیفتتگان طلا قرار می گرفت همه و همه سبب شد که در مدت کوتاهی بت پرستی و گوساله پرستی در میان بنی اسرائیل رواج یابد.
در ادامه داستان گوساله سامری و پس از مراجعت حضرت موسی از میقات و روشن شدن مسائل برای بنی اسرائیل از کار خود نادم و پشیمان گشتند و از خدا تقاضاى عفو و بخشش کردند و گفتند: اگر پروردگار ما به ما رحم نکند و ما را نبخشد به طور مسلم از زیانکاران خواهیم بود (و لما سقط فى ایدیهم و رأ وا انهم قد ضلوا قالوا لئن لم یرحمنا ربنا و یغفر لنا لنکونن من الخاسرین ).
اما این مطلب که چگونه از دهان گوساله سامری صدا خارج می شد نیز جالب توجه است در قرآن کریم از این صدا به «خوار» تعبییر شده است «و اتخذ قوم موسى من بعده من حلیهم عجلا جسدا له خوار» کلمه «خوار» به صداى مخصوصى گفته می شود که از گاو یا گوساله برمیخیزد، جمعى از مفسران بر این عقیده اند که سامرى با اطلاعاتى که داشت ، لوله هاى مخصوصى در درون سینه یا گلوی گوساله طلائى کار گذاشته بود که هواى فشرده از آن خارج میشد و از دهان گوساله ، صدائى شبیه صداى گاو بیرون مى آمد!
بعضى دیگر معتقدند: گوساله را آنچنان در مسیر باد گذارده بود که بر اثر وزش باد به دهان او که به شکل مخصوصى ساخته شده بود، صدائى به گوش میرسید.
اما عده دیگری می گویند که سامری به مقداری از خاک پای جبرئیل یا اسب جبرئیل دست یافته بود و خاصیت این خاک چنین بود که با هرچه برخورد می کرد آن شیء جان می گرفت و سامری با استفاده از این خاک توانست به گوساله طلایی اش جان و روح ببخشد. والله اعلم