تست تیپ شخصیتی چیست؟

تست تیپ شخصیتی روشی برای دست یافتن به درک درستی از رفتار انسان می باشد. دانستن اینکه هر شخص چه تیپ شخصیتی دارد به وی کمک می کند تا بهتر زندگی کند. فرد با دانستن تیپ شخصیتی خود می تواند انتخاب های مناسب تر و معقولانه تری داشته باشد. از آن جایی که انتخاب هایی مثل انتخاب شغل و انتخاب همسر از اهمیت بالایی در زندگی انسان برخوردار است، دانستن تیپ شخصیتی، موفقیت آینده هر فرد را تضمین می کند.

تاریخچه تست تیپ شخصیتی

اولین تلاش ها برای شناخت تیپ شخصیتی به قرن های ۱۸ و ۱۹ میلادی باز می گردد. در این دوره شخصیت هر شخص از طریق جمجمه شناسی (phrenology) تشخص داده می شد. در این روش شخصیت فرد بر اساس اندازه گیری برآمدگی های جمجمه انسان و همچنین چهره شناسی و ویژگی های صورت، ارزیابی می شد. در سال های بعد محققان برجسته ای همچون «سر فرانسیس گالتون» (Sir Francis Galton)، «لوئیس لئون تورستون» (Louis Leon Thurstone) و «ریموند کتلل» (Raymond Cattell) تلاش ها برای ارزیابی تیپ های شخصیتی را ادامه دادند.

در قرن بیستم این تلاش ها وارد مرحله جدیدی شد. بر همین اساس تئوری تیپ شخصیتی در دهه بیست قرن بیستم توسط «کارل گوستاو یونگ» (Carl Jung) فیلسوف و روانشناس به نام سوئیسی ارائه گردید. در سال های بعد، برپایه کارهای یونگ، تست تیپ شخصیت مایرز-بریگز (Myers–Briggs Type Indicator) توسط «ایزابل بریگز مایرز» (Isabel Briggs Myers) و دخترش «کاترین کوک بریگز» (Katharine Cook Briggs) در دهه چهل قرن بیستم، ابداع شد.

پژوهش ها درباره تیپ شخصیتی و تست های مربوط به آن در دهه های چهل و پنجاه قرن بیستم میلادی توسعه بیشتری یافت و شکل منسجم تری به خود گرفت. این پژوهش ها که همچنان نیز ادامه دارد، استفاده کنندگان از تست تیپ شخصیتی را پیرامون اطلاعات به روز و جدید مرتبط با تئوری تیپ شخصیتی و کاربردهای آن آگاه می کند.

هدف از تست تیپ شخصیتی چیست؟

یک نکته بسیار مهم که می بایست در باره بررسی تیپ های شخصیتی به آن توجه کرد این است که تمامی تیپ های شخصیتی انسان از ارزش و اعتبار یکسانی برخوردار می باشند. همچنین هر تیپ شخصیتی ارزش و ویژگی های کاربردی منحصر به فرد خاص خود را دارد. هدف اصلی طراحی یک تست تیپ شخصیتی و همچنین تلاش برای شناخت تیپ های شخصیتی، رسیدن به درک درستی از آن ها و همچنین محترم شمردن تفاوت ها و تمایزات میان افراد مختلف یک جامعه است. تمامی تیپ های شخصیتی از نظر ارزشی با یکدیگر کاملا برابر می باشند و به هیچ وجه نمی شود گفت که یک تیپ شخصیتی بر یک تیپ شخصیتی دیگر برتری و رجحان دارد.

با وجود این که هر انسان اخلاق و روحیات و خلقیات منحصر به فرد خود را دارد و از ویژگی های خاص خود برخوردار است، اما افراد با یک تیپ شخصیتی شبیه به هم، معمولا در زندگی شخصی و اجتماعی خود بسیار مشابه با یکدیگر رفتار می نمایند. افراد دارای یک تیپ شخصیتی یکسان، در بسیاری از موارد همچون معاشرت های روزانه، خیال پرداز بودن یا واقع بین بودن، منطقی یا عاطفی بودن، جدی یا شوخ بودن، تشابهات زیادی به همدیگر دارند.

همچنین یک تست تیپ شخصیتی به جای اینکه مسائل تیپ شخصیتی را به ویژگی های زنانه و مردانه محدود کند، تصویر واقع بینانه و شفافی از آن ها برای خود و دیگران ترسیم می نماید. در چنین شرایطی هر شخصی می تواند انگیزه ها، ارزش ها و امیال خود را بهتر و دقیق تر درک نماید و در واقع خود را همانگونه که هست بشناسد.

شناخت تیپ شخصیتی به چه دردی می خورد؟

لازم است بدانیم که یک تست تیپ شخصیتی با هدف تشخیص ویژگی ها، استعداد ها و توانایی های اشخاص و اندازه گیری میزان آن ها طراحی نشده است. بلکه مقصود اصلی یک تست تیپ شخصیتی بررسی علایق هر شخص است. تست تیپ شخصیتی را نباید با دیگر تست ها و آزمون های روانشناسی مقایسه نمود. با این وجود می توان با بهره گیری از نتایج بدست آمده از یک تست تیپ شخصیتی، قابلیت ها و توانایی های اشخاص را تجزیه و تحلیل کرد.

روانشناسان معتقدند که اگر انسان ها درباره تیپ شخصیتی یکدیگر اطلاعات داشته باشند، دنیای آن ها بسیار متفاوت با گذشته خواهد بود. به عقیده روانشناسان انسان ها می توانند با شناخت تیپ شخصیتی یکدیگر روابط خود با دیگران را بهبود ببخشند.

همچنین تیپ شخصیتی وسیله بسیار قدرتمندی است که زوج ها با کمک آن قادر خواهند بود رابطه بهتر و شاداب تری با همدیگر داشته باشند. برقراری یک رابطه خوب می تواند به بسیاری از چالش های فرا راه زندگی مشترک زوج ها خاتمه دهد.

تیپ شخصیتی بر چه اساسی دسته بندی می شود

در تست های تشخیص تیپ های شخصیتی معمولا سوالاتی مطرح می شود که فرد با پاسخ دادن آن بخشی از تیپ شخصیتی خود را نشان می دهد. در ادامه به چهار سوال اصلی که در آزمون شخصیت مایرز–بریگز مطرح شده است و تیپ های شخصیتی براساس آن دسته بندی می شوند، می پردازیم.

«دنیای مورد علاقه» (World Favorite): بدین معنا است که از نظر روانشناسی شخص ترجیح می دهد بر دنیای بیرون خود متمرکز شود یا بر دنیای درون خود؟ جواب دادن به این پرسش، درون گرا بودن (Introversion) و یا برون گرا بودن (Extraversion) شخصیت فرد را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.

«اطلاعات» (Information): یعنی اینکه از نظر روانشناسی در زمینه دریافت اطلاعات، برای فرد اطلاعات پایه مهمتر است یا وی ترجیح می دهد اطلاعات را تفسیر نماید؟ به عبارت دیگر فرد در دریافت اطلاعات حس گرا (Sensing) است یا شهودگرا (Intuition).

«تصمیم گیری» (Decision): آیا تصمیم گیری های فرد بر اساس منطق خاصی انجام می پذیرد یا وی ابتدا شرایط و اشخاص دیگر را مدنظر قرار می دهد و سپس اقدام به تصمیم گیری می نماید؟ در واقع باید مشخص شود که شخص فکری (Thinking) تصمیم می گیرد یا احساسی (Feeling)؟

«ساختار» (Structure): آیا شخص از نظر روانشناسی ترجیح می دهد در شرایط سازمان یافته فعالیت نماید و یا از اطلاعات و گزینه های جدید استقبال می کند. به عبارتی دیگر آیا شخص داوری کننده (Judging) می باشد یا ملاحظه کننده (Perceiving)؟