تاریخ پنهانی شکست دیپلماتیک آمریکا در افغانستان (قسمت سوم)
- انتشار: ۲۲ قوس ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 125128
دونالد ترامپ جنرال اچ. آر. مکمستر را در ۲۰۱۷ به عنوان مشاور امنیت ملی خود منصوب کرد. مکمستر حمایت بیشتر هوایی و استخباراتی از نیروهای افغان و رویکرد سختگیرانه در قبال پاکستان، حامی تاریخی طالبان را توصیه میکرد. ترامپ با این راهبرد موافقت کرد و گویا پذیرفته بود که صلح بین طالبان و جمهوری اسلامی، دست نیافتنی خواهد بود. او در آگست همان سال گفت:” کسی نمیداند که این اتفاق رخ میدهد یا خیر؟” او متعهد شد که نیروهای امریکا در افغانستان تا زمان شکست القاعده و داعش حضور خواهند داشته باشند. او گفت:” پیامدهای یک خروج سریع هم قابل پیشبینی و هم غیر قابل قبول است.”
وقتی که این استراتژی نتوانست به سرعت سرنوشت جنگ را تغییر دهد، ترامپ به دنبال راه برون رفت برآمد. بعدا او با گلایهمندی گفت:” من باید از غرایز خود پیروی میکردم نه از جنرالان خود.” سال بعد ترامپ مکمستر را برکنار و جان بولتون یک محافظهکار سر سخت و مفسر فاکس نیوز را به جای او منصوب کرد، بولتون در اداره پیشین جمهوریخواهان خدمت کرده بود. او همچنین مایک پمپئو، رئیس سازمان سیا را به عنوان وزیر خارجه تعیین کرد. پمپئو در تابستان ۲۰۱۸ با خلیلزاد رایزنی کرد و در سپتامبر ایشان به عنوان نماینده خاص برای مذاکره با طالبان منصوب شد. کارلوس کاپرمن و یکی از مشاوران ارشد جان بولتون گفت:” این طور فکر میشد که هیچ کس بهتر از خلیلزاد اوضاع و بازیگران افغانستان را نمیشناسد. از طرفی ” تعداد کاندید قابل توجه هم وجود نداشت.” به یکی از دیپلماتهای خلیلزاد گفته شد که ترامپ میخواهد تا شش ماه آینده افغانستان را ترک کند البته ممکن است او تشویق شود تا حد اکثر نه ماه صبر کند. خلیلزاد کمی بیشتر از شش فوت قامت دارد و لبخند سریع و زیبا از یک فروشنده ماهر را نمایش میدهد. اِلیوت آبرامز همکار خلیلزاد در اداره جروج بوش پسر میگوید :” زل فوق العاده دوست داشتنی است.”حس شوخ طبعی عالی دارد و همیشه فکاهی میگوید.” دیگر مقامات او را گریزان یافتند، مخصوصا زمانی که درگیر دیپلماسی پیچیده بود. کراکر میگوید: ” کم حرف نیست اما فهمیدن اینکه دقیقا در مورد چه چیزی و چرا صحبت میکند، بسیار دشوار است.” کراکر میافزاید که خلیلزاد به او “نسخه شاعرانه از یک ضرب المثل عربی” را یاد آورد شده بود: ” این خوب است که حقیقت را بدانی و در بارهاش صحبت کنی، اما بهتر این است که حقیقت را بدانی و [ولی] از نخلهای خرما، قصه کنی.” به گفته بولتون ترامپ یک بار در باره خلی زاد گفته بود:” من شنیدم که خلیلزاد یک کلاهبردار است ولی شما در این مورد به یک کلاهبردار
نیاز دارید. خلیلزاد با توسل به ضرب المثلی که معمولا به هری ترومن نسبت داده میشود به این توهینها پاسخ داد:” اگر در واشنگتن دوست میخواهی یک سگ بگیر.”
خلیلزاد در اکتبر ۲۰۱۸ به کابل پرواز کرد و اشرف غنی را در ارگ ریاست جمهوری– محوطهای به مساحت هشتاد و سه جریب زمین که دفتر رئیس جمهور افغانستان را در خود جای داده است- ملاقات کرد. غنی و خلیلزاد از همدیگر نیم قرن شناخت دارند. آنها در اواخر دهه ۱۹۶۰ در کابل در نوجوانی به برنامه خدمات میدانی امریکا برای مبادله دانش آموز، پیوستند.( غنی به اروگان رفت و خلیل زاد به کالیفرنیا). به گفته دیپلماتهای امریکایی که با انها کار کرده اند، با گذشت زمان، روابط آن دو به سمت نوعی رقابت برادران، پیش رفت. وقتی غنی در ۲۰۱۴ کاندید ریاست جمهوری شد، نشانههای را مهار کرد که میگفت خلیلزاد ممکن است در حال بررسی پیشنهاد خود باشد، چیزی که خلیلزاد آن را رد کرد. انها در جلسات به زبانهای[فارسی] دری و انگلیسی شوخی میکردند. در خلوت اما هر کدام باور داشت که دیگری از جاه طلبی و خودخواهی مفرط رنج میبرد.
غنی زمانی یک پلانگذار در بانک جهانی و تبعه امریکا بود. بعد از سقوط طالبان او به افغانستان بازگشت و به عنوان وزیر مالیه حامد کرزی خدمت کرد. او حکومت را در ۲۰۰۴ رها کرد و پنج سال بعد، با انصراف از تابیعت امریکایی خود در برابر کرزی نامزد ریاست جمهوری شد و باخت. در ۲۰۱۴ که کرزی دیگر واجد شرایط نبود باز هم غنی کاندید ریاست جمهوری شد و عبد الله عبد الله وزیر خارجه پیشین را در یک انتخابات که با تقلب خدشه دار شده بود، به سختی پشت سرگذاشت. عبد الله عبد الله بعد از مذاکرات رئیس اجرائیه افغانستان شد.
غنی دکترای خود را در شته مردم شناسی از کلمبیا گرفته است و گاهی به نظر میرسید که به ریاست جمهوری خود به مثابه تحصیلات تکمیلی نگاه میکند. بین دو دوره اقامت خود در کابل، کتاب خانهای شخصی با حدود هفت هزار کتاب را ایجاد کرده بود و در جریان جلسات اغلب به ادبیات دانشگاهی ارجاع میداد.
او به دنبال توانمندساختن کسانی بود که از انها به عنوان ذینفعان افغانستان یاد میکرد- فعالان حقوق بشر، دانشمندان اسلامی، شرکتهای رسانهای و تجاری. او اداره درگیر جنگ خود را با تکنوکراتهای پر کرد که مدارک تحصیلی خود را از دانشگاههای خارج به دست اورده بودند، او سیاستمداران سنتی و افراد قدرتمند افغان را که فکر میکرد افغانستان را به ویرانی کشانده اند، طرد کرد. دیپلماتها و فرماندهان نظامی امریکا همواره تلاش کردند که غنی را وادار به اتحاد با کرزی، عبد الله و چهرههای مثل عبد الرشید دوستم کنند؛ کسانی که پیروان مسلح و کارنامهای توام با ادعای نقض حقوق بشر دارند. بسیاری از نظامیان قدرمند مخالف طالب با این افراد همسو بودند و دشوار به نظر میرسید که غنی بدون انها به یک توافق برسد.
جیمز کانینگهام که به عنوان سفیر امریکا در دوره اول غنی کار کرده است میگوید:” او فقط یک سیاستمدار خوب نیست. خیلی چیزها در او است که من تحسین میکنم، اما او قادر نبود مهارتهایی لازم برای ایجاد ائتلاف و همکاری با مخالفین خود را کسب کند.”
غنی در جریان جلسه نخست با خلیلزاد در ارگ ریاستجمهوری، یک پاروپونت طولانی در مورد موانع صلح را ارائه کرد. او به این خیال بود که جمهوری اسلامی و امریکا با همدیگر مذاکره کرده و در برابر طالبان قرار گیرند، برداشت که خلیلزاد آن را آشکارا غیر واقع بینانه میدانست. طالبان نزدیک به یک دهه اصرار داشتند که انها میخواهند فقط با ایالات متحده امریکا در مورد خروج مصون قوای ناتو گفتوگو کنند، قوایی که از نظر انها نیروی اشغالگر تلقی میشد. خلیلزاد و بسیاری دیگر دیپلماتها باور داشتند که مذاکرات صلح بین حکومت غنی و طالبان، بعد از موافقه امریکا برای خروج و تعهد طالبان برای ورد به چنین مذاکره، امکان پذیر است.
خلیل زاد پس از نشست[با غنی] به پاکستان پرواز کرد و با رهبران پازتیزانها دیدار کرد. غنی که پس از ختم این دیدار از آن اطلاع یافت در حد انفجار عصبانی بود. او به کج خلقی معروف بود. یاسین ضیا یک جنرال چهار ستاره افغان که در ۲۰۲۰ به عنوان رئیس ستاد نیروهای مسلح منصوب شده بود به یاد میآورد که:” غنی ممکن بود احساساتی شود و به فریاد زدن شروع کند. در جنگ، چنین رفتارهای مفید وافع نخواهد شد.” دیپلماتهای امریکایی گاهی این بر افروخته شدنها را ساختگی میدانستند که برای کُند کردن هر نوع مذاکرات که ممکن است اقتدار غنی را تضعیف کند، طراحی شده است.
بی اعتمادی متقابل غنی و خلیلزاد روابط امریکا و افغانستان را برای سه سال آینده جهتداد و تخریب کرد.
منبع: The New Yorker
برگردان: قاسم عرفانی
ادامه دارد…
نظرات(۰ دیدگاه)