گوساله حیوان بیآزار و دوست داشتنی است، اما در فرهنگ و ادبیات کهن فارسی نماد جهالت، نادانی و حماقت و در عین خودخواهی و خود بزرگبینی است. در عرف عامیانه به کسی که با بلند پروازی لاف انجام کاری را میزند که از توان و طاقت وی خارج است، گوساله خطاب میشود.
در حقیقت، امروز اُبُهت طالبان برای تأمین امنیت، شکسته شده است و این گروه خود یکی از عوامل ناامنیهای اجتماعی و سازمانیافته در افغانستان به شمار میرود.
این هشدار برای تمام مردم افغانستان است، اما برای مردم شیعه افغانستان بازی مرگ و زندگی است. برای دفع خطر بالقوه ظهور داعش هر چند احتمال اندک داشته باشد، آمادگی کامل نیاز است، تا خطرات در نطفه خفه شده و فرصت ظهور و بروز پیدا نکنند.
پولهای بلوکه شده افغانستان در بانکهای خارجی، ذخایر بیپایان نیستند که اگر آزاد شوند، تا ابد بوجه افغانستان را تأمین کنند و حکومت مستقر به خوبی و خوشی روزگار بگذراند و از عهده تعهدات خود براید. برفرضی که این پولها آزاد شوند مانند مسکن عمل میکنند. به صورت موقت اندکی دردها را کاهش میدهند؛ اما بیماری همچنان سرجای خود میباشد.
تحریک اسلامی طالبان دیگر نه یک جنبش مبارز بلکه یک دولت است. بدون شک رهبران تحریک اکنون دریافتهاند که برآمدن از پس رتق و فتق امور مملکتی آنگونه که تصور میکردند آسان نیست؛ افغانستانِ منزوی و منقطع از جهان نه توان حل مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی خود را دارد و نه «حکومت خدا در زمین خدا» معنای محصلی میتواند داشته باشد.
در پی حوادث اخیر چند ماهه، عدهای خواسته و ناخواسته، از روی عصبانیت یا استیصال، دست به خود مقصر پنداری میزنند و در پی ملالت جامعه افغانستان، بخصوص شیعیان و هزارهها هستند. به این عده مغرض یا دلسوز و ساده دل باید گفت، خود تحقیری باعث خود تحقیری بیشتر میشود و مردم مظلوم و قربانی را مستحق ظلم نشان داده و مستعد پذیرش ظلم بیشتر و بزرگتر میسازد!
هرچند به دنبال این حملات، طالبان اعلام کرده است داعش تهدیدی جدی برای آنها نیست و عملیاتهایی را برای بازداشت و نابودی برخی حلقهها و نیروهای وابسته به داعش در افغانستان آغاز کردند، اما به نظر میرسد تهدیدهای داعش در افغانستان، مطابق هشدارها و خواست امریکا روز به روز در حال افزایش است و میتواند به یک چالش جدی برای مردم و دولت جدید تبدیل شود.
آیا این گروه “همه شمول ” بودن را نمی فهمد؟ می فهمند خوب هم می فهمند اما تمامیت خواه و فاشیست هستند، می خواهند حکومت استبدادی، قومی و قبیله ای بسازند که سایر اقوام را از داشتن حق انتخاب سرنوشت محروم نماید و البته که در بین خود نیز ناسازگار هستند و دولت کنونی طالبان نه تنها همه شمول نیست که حتی قبیله شمول هم نیست.
پشتون ها باید به یاد داشته باشند که هر ترور و انتحار و انفجاری که در مناطق هزاره نشین صورت می گیرد، مردم هزاره، پشتون ها را مسئول مستقیم آن می دانند ولو عامل آن، هرگروه و با هر نامی باشد. بنابراین در برابر آنها باید پاسخگو باشند.