سرویس دیدگاه

افغانستان

ملی‌گرایی افغانی و رنج‌های بی‌پایان

در افغانستان از حدود صد سال پیش و همزمان با رفورم لائیسیته آتا ترک در ترکیه و مدرنیسم رضا شاه در ایران، قبیله‌گرایی سنتی اوغانی تبدیل به ایدئولوژی ملی‌گرایی افغانی می‌شود. این تبدیل قبیله‌گرایی به ملی‌گرایی افغانی دارایی عواقب و مصائب بسیاری بوده و هست.

تعامل؟!

مهم‌ترین برگ برنده‌ی هزاره‌ها، اعتبار عدالت‌خواهی، رفتار مدنی و حمایت مشروعیت‌بخش است. هزاره‌ها با اعلام حمایت مشروعیت‌بخش، چه دستاوردی خواهند داشت؟

گفتمان چاپلوسانه داکتر جعفر مهدوی

در جامعه، هر گروه و طیفی متناسب با روحیات، انگیزه‌ها و اهداف خود، گفتمان خاصی را تولید می‌کند؛ گفتمانی که با چگونگی جهان زندگی، و اغراض و انگیزه‌های درونی‌شان تناسب و همخوانی دارد و دسترسی به اهداف را برای‌شان تسهیل می کند.

تکرار دیپلماسی تملق؛ استمرار تطهیر قاتلان

معی با دیپلماسی تضرع، تخوُّف، تملق و خیانت برخی خوانین، ملاها، قومندان و… از زمان عبدالرحمن گرفته، غرب کابل و تا دوره اول و دوم طالبان تا هنوز قاتلان مردم را تبرئه و تطهیر کرده‌اند.

آهو که تیز دوید، تیر می‌خورد!

روزگار تلخ و پیچیده‌ای است، قبول. همه مسیرها اکنون بن‌بست است، درست. داخلی‌ها در دل بحران هستند و مصالح خود بهتر می‌دانند، هم قبول! اما داخلی‌ها مسئول خلق وضعیت کنونی هم هستند. تعامل گزیرینه‌ی ناگزیر است، اما نباید ابزار مشروعیت گروه تروریستی شد. باید شکیبایی کرد، جهان، چه تعاملی می‌کنند؟!

بیعت، وحدت یا ائتلاف؟

بین بیعت و وحدت بسیار فرق است. وحدت و ایتلاف بین دو طرف برابر حد اقل در تئوری صورت می گیرد. بین نماینده ی خدا و یک بنده ایتلاف نمی شود بلکه اطاعت و بیعت است. اگر کسی روزی از ایتلاف یا وحدت بیرون رفت؛ اختیار دارد. اما کسی که بیعت را بشکند؛ گردنش زده می شود.