
از اوج عزت تا حضیض ذلت!
حضور اقشار مختلف مردم در دو جنبش تبسم و جنبش روشنایی اوج عزت سردمداران سنتی و غیر سنتی و در کل اوج اقتدار این مردم را میرساند.
حضور اقشار مختلف مردم در دو جنبش تبسم و جنبش روشنایی اوج عزت سردمداران سنتی و غیر سنتی و در کل اوج اقتدار این مردم را میرساند.
پس از گسترش و توسعه اسلام در خارج از شبهجزیره عربستان، زبان عربی هم به تدریج جایگزین زبانهای محلی شد اما یک زبان را نتوانست در خود هضم کند و این زبان، همان زبانی است که اکنون به اسم فارسی یا پارسی دری میشناسیم.
ما اگر حرف از این میزنیم که دین نباید ایدئولوژیک گردد – چنانکه مدعیان روشنفکری این حرف را تکرار می کنند – آن طرف سکه را نیز باید در نظر داشته باشیم؛ اگر دین از جوامع اسلامی حذف گردد، آلترناتیف آن فقط ایدئولوژی غربی است نه اراده ای ملت های مسلمان.
در خوشبینانهترین حالت شاید نیت حکومت تقویت روحیه و هویت ملی باشد، اما راهش برگزاری برنامههای تقلیدی و کودکانه همچون روز بیرق نیست.
تظاهرات جنبشروشنایی در نوع خودش از کمنظیر ترین حرکتهای مدنی در تاریخ تظاهرات جهان بود که بر اساس داعیه حقطلبانه و عدالتخواهانه شکل گرفت.
جنبشهای “تبسم” و “روشنایی” دوجنبش برخاسته از متن تودههای محروم و رنجکشیده و زجردیدهی کشور بود که به دلیل عدم رهبری درست، به نتیجه نرسید و خواستهها و مطالبات مردم بیپاسخ ماند.
امام جواد علیه السلام، مظهر جود، بخشندگی و سخا بود. دستی که بسوی او دراز می شد، هرگز خالی بر نمی گشت. کسانی که سوال علمی داشتند، آنانی که گرهی درکار شان افتاده بود و افراد نیازمند، جلو خانه اش جمع می شدند.
بسیاری از سیاستمداران و سران احزاب در افغانستان به مرور زمان بیسواد، بیخرد، بداخلاق و عامی میشوند؛ در همان حال توهم دانش و همدانی در سر دارند. علّت بیسوادی آنها و خیال همدان بودنشان چند چیز است.
وقتی قانون اساسی کشور، تمام شهروندان این کشور را همسان و هموزن و در پیشگاه قانون برابر میداند و از آن مهمتر! وقتی که قرآن کریم هیچ معیاری را سبب برتری انسانی بر انسانی دیگر نمیشمارد جزء “تقوا”، عناوین این چنینی چه توجیهی در این کشور دارد؟!
تبعیض تنها سلب فرصت های شغلی، بر خورد تحقیرآمیز و خوارکننده به دلیل تعلق افراد به پیشینه قومی، نژادی و مذهبی نیست؛ قراردادن افراد در وضعیت و موقعیت نابرابر نیز از آشکارترین نمونه های تبعیض است.