رقابتهای ناسالم و اختلافات دکان داران خودی درد آورتر از همه چیز است و این مردم بیش از تاوان نگاه قبیلوی حکام جور، تاوان اختلافات سران قدرت و ثروت خودی را میپردازند که به خاطر کش و فش و خاریدن جیب، همه را به خاک سیاه نشاندهاند.
اینجانب نیز به حیث یک شاگرد و ارادتمند، از میان میلیونها انسانِ قربانی و معترضِ هزاره، خطاب به استاد دانش (نمایندۀ رسمی هزارهها در حاکمیت) میگویم: حضرت استاد! اگر کاری و راهحلی و تدبیری در توان تان نیست، پایین آمدن و استعفا کردن حتماً در توان تان هست!
سخنگوی طالبان حمله به آموزشگاه کوثر را بیربط به این گروه خوانده است. از او پرسیدنی است که فرض کنیم فاجعهی کوثر دانش کار شما نباشد، در غور و ننگرهار اما عابران بیگناه را مگر نکشتید؟ چه فرقی است بین خون کودکان برچی و اطفال و زنان فیروزکوه؟
اگر ما بخواهیم اسامی و تاریخ حوادث را از کتاب امپراتوری صحرانوردان برداریم و بهجای آن اسامی رهبران و سران طالبان و تاریخ معاصر را وارد کنیم، گویا قرنها به عقب برگشتهایم و بار دیگر تمدن خراسانیان و آریانا با هجوم دیگری از صحرانوردان روبرو شده است.
اگر جو بایدن رای بیاورد، به احتمال زیاد زلمی خلیلزاد کارش را از دست می دهد. البته نه خیلی فوری. آقای خلیلزاد تا زمان تدوین استراتژی جو بایدن، وقت دارد که طرحش را به نتیجه برساند!
با نزدیک شدن زمان برگزاری انتخابات امریکا، همانگونه تب و هیجانات انتخاباتی در امریکا افزایش می یابد؛ شماری از افغانستانی ها، بخصوص سیاستمدارانی که از کاخ سفیدچشم یاری دارند، نیز دراسترس قرار گرفته اند و “انشاالله” گویان کورسویی برای آینده سیاسی خود پس از برگزاری انتخابات امریکا تفال می زنند.
مشکل اصلی، سخت سری و انعطاف ناپذیری طالبان ذکر شده است. آنان چنان در یک فضای توهمی به سر می برند که گویا کوهها زیر پایشان خرد شده و به فتح الفتوح دست یافته اند. فکر می کنم حاتم بخشی ها ، نرمش ها و امتیازدهی های امریکایی ها، به طالبان غرور کاذب بخشیده و آن ها را در توهم دستیابی زود رس به قدرت فرو برده است.