سرویس دیدگاه

ابزار نشوید!

اگر دقت کنید هربار که در کشور حوادث تکاندهنده اتفاق می افتد، یکی دو روز از فاجعه نگذشته؛ ناگهان با برجسته شدن خبر یک سلبریتی سیاسی یا هنری و یا موضوعی در جهان، بسرعت حافظه داغ دیروز ما پشت لایه حافظه سرد پنهان می شود و اغلب برای اینکه از قافله ابزار شدن عقب نمانیم به کارزار تحلیل آن خبر تازه می پردازیم.

آرزوی کابل؛ ترامپ یا بایدن؟

اگر بایدن پیروز شود، حلقه غنی جشن عروسی‌شان خواهد بود. شاید بایدن آنچه را که ترامپ با برجام کرد بر سر توافقنامه دوجانبه آورده، خلیلزاد را اخراج و نبرد با طالبان را شدت بخشد. اما اگر ترامپ رای بیاورد طالبان شاد‌تر خواهد بود.

یک چالش و یک فرصت

با اینکه کشور به سمت بحران در حرکت است،خشونت ها و حملات پیهم ترورستان بسیار نگران کننده است اما اگر فرمانده خوب عمل کند و مهره های بازی را درست انتخاب نماید می تواند بحران را به یک فرصت خوب تبدیل نماید برای اینکه این چالش به فرصت تبدیل گردد یاد آوری چند نکته را ضرور میدانم.

افغانستان

ما تاوان کشورهای امن را می‌پردازیم

ما تاوان کشورهای امن را می‌پردازیم که در یک بازی پیچیده ی سیاسی در پی خلق تعلیق در داستان ماهی گیری و منافع سیاسی خویش در جغرافیای افغانستان هست.

خون‌ همه رنگین است

اگر از دیدگاه ارگ ریاست جمهوری، همه خون‌ها با ارزش بودند و از خون شهروندانش استفاده ابزاری نمی‌کرد، شاید اکنون شاهد فاجعه دیروز دانشگاه کابل نبودیم. سخن پایانی این که خون همه مردم افغانستان رنگین است اما دولت از عینک سیاسی، بعضی خون‌ها را کم‌رنگ و بعضی خون‌ها را پر‌رنگ می‌بیند. مسئله این است.

چرا مهره های اصلی حکومت هیچ وقت عوض نشدند و نمی شوند؟

پرسش های که همیشه لاینحل مانده این است که چرا مهره های اصلی حکومت هیچ وقت عوض نشدند و نمی شوند؟ اگر فردی مثل استانکزی با انتقادات بسیار وسیعی روبرو میشه بعد سالها از امنیت ملی برطرف، اما ده وظیفه ای دیگری در وزارت دفاع و امنیت به دوشش انداخته می شود؟

ارگ ریاست جمهوری افغانستان

حکومت، کجای فاجعه دانشگاه کابل ایستاده است؟؟

محکوم کردن فاجعه و تاسف خوردن و شمع روشن کردن، دردی را دوا نمی‌کند. باید به حال حکومت وابسته ای که توان و اراده تامین امنیت را ندارد و خون انسان‌ها در آن به اندازه منافع عده ای قلیل نمی ارزد، فکری کرد.