وقتی در یک جامعه از عوام تا خواص و از حوزوی تا دانشگاهی به این باور باشند که فاصلههای طبقاتی و حیف و میل اموال عمومی بیانگر سیاست ورزی خوب و نشان دهندهی عرضه و لیاقت غارتگران است، گلایه از مفسدین و ناراحتی از حیف و میل اموال عمومی بی معناست.
حالا در چنین وضعیتی که حاکمان افغانستان خود شان این جامعه را به جای تبدیل کردن به جامعۀ شهروندی و به جای ملت سازی بر مبنای هویت شهروندی، یک جامعۀ متفرق و متشتت قومی و قبیله ای ساختند، بایدن امریکایی و یا کدام کافر خارجی دیگر چه کاری می توانند برای ملت سازی و یک پارچگی این کشور انجام دهند؟
هرچند سیاست گذاران در امریکا روند سازش اعراب با اسراییل در دولت بایدن را قابل ادامه و به نفع قصر سفید میدانند؛ با این حال، آینده سیاستی که دونالد ترامپ در خاورمیانه کلید زد در دوران ریاست جمهوری جو بایدن نامشخص است.
متاسفانه رویکرد قومى – هزارگى، حتى خارج از ساختار تشیع که از گذشته هاى دور در سیاست اعمالى مبتنى بر حذف دیگران، استوار بود در روزهاى اخیر اعلانى تر شده و به طرف تئوریزه شدن رفته است.
همزمان با اولین روز کاری جو بایدن به عنوان رئیس جمهور تازه امریکا در کاخ سفید، شهروندان افغان امیدوارند وی بتواند روند کنونی جنگ و صلح را اصلاح کند، به استقرار صلح در افغانستان کمک نماید و طولانی ترین جنگ در تاریخ امریکا را به پایان برساند.
ترامپ از کاخ سفید رفت اما الگوی سیاست ورزی و تأثیر رفتارها و گفتارهایش در حوزه زندگی اجتماعی آمریکایی ها از یکسو و پیامدهای دکترین تعامل استراتژیک او در حوزه ی روابط بین الملل از دیگرسو، همچنان باقی خواهد ماند.
ترامپ اعتبار و مشروعیت دولتی را در افغانستان با این سیاستش لگد مال کرد که کشور او و کشورهای اروپایی و غربی ۱۹ سال برای شکل گیری این دولت جنگیدند و صد ها ملیارد دالر هزینه کردند.