بحث امارت یا دولت اسلامی طالبانی و جمهوریت غنی عملا در میان اضلاع همین مثلث مطرح است که نیت و عملکردشان نسبت به مردم ما روشن است و برای درک بهتر ماهیت امارت طالبانی و جمهوریت غنی، چه خوب که مروری به گذشته داشته باشیم.
حالا کار جانب قربانیان سخت شده است چون هم باید توطئه ها و پرونده سازی ها و تحریف ها را خنثی کنند و هم برای اثبات حقیقت و تامین شفافیت و برای تطبیق احتمالی عدالت به مستند سازی و جمع آوری شواهد بپردازند.
به نظر می رسد اراده دولت بایدن برای تعمیم محدودیتهای برجامی به برنامههای موشکی و منطقهای ایران، در دستور کار قصر سفید قرار دارد. اکنون پرسش مهم این است که آیا آمریکا میتواند برای مقابله با «سیاستهای منطقه ای» ایران در غرب آسیا، همراهی روسیه را جلب کند؟
طالبان هوشمندانه می خواهد با هیات مذاکره کننده ای برای صلح گفت وگو کنند که از جانب تمام این قدرت های ملی و محلی نمایندگی کند و فقط به دنبال تامین نظرات و منافع آقای غنی نباشد.
این روزها در پاکستان سخن مدیریت روابط اسلام آباد و واشنگتن به نحوی که بیشترین سود را برای پاکستان داشته باشد، مطرح است. بسیاری در مورد اهرم های فشار پاکستان بر امریکا به ویژه نسبت به تداوم حضور نیروهای امریکایی در افغانستان، صحبت می کنند.
فاجعهای غمبار و المناک بهسود در عین دردناک و طاقت فرسا بودن، باعث بیداری و انسجام تاریخی شد. این بیداری و انسجام میتواند سرآغاز و فرصت خوبی برای عزت و اقتدار باشد و آن هم نه عزت و اقتدار قومی بلکه اقتدار ملی. اما همین فرصت بیداری و انسجام با سه نوع تهدید جدی روبروست.
تصویر کلی این است که سختی تعامل بایدن با روسیه، مسیر کاهش یا ثابت ماندن تنش را طی نخواهد کرد و مؤلفههای امنیتی، اقتصادی، انرژی و همکاریهای ژئوپلتیکی و بینالمللی، عناوین اصلی در دوره بایدن خواهد بود.