پس از رویدادهای منطقه بهسود و متعاقب آن حضور واحدایی از ارتش افغانستان در این منطقه، زمزمههایی به گوش میرسد که گویا حامد سیفی، فرماندهی قطعات اعزامی را به بهسود به عهده دارد. با این که تصاویری هم از حضور حامد سیفی منتشر شده است که گویا در بهسود هست اما هنوز مطمئن نیستم که وی به بهسود رفته باشد و عملیات را فرماندهی کند.
به نظر من امضای این سند که اساسات آن شش سال قبل هنگام بازدید شی جین پینگ، رئیس جمهور قدرتمند چین، از ایران و دیدار او با آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، مورد توافق جانبین قرار گرفت، یکی از واقعات مهم دهه اخیر در شرق میانه بزرگ است که پیامد های مهم استراتیژیک خواهد داشت.
به نظر میرسد این عمل آنها تحقیر و اهانت به شعور و غرور هزاره هاست و برای آزادگان که سربلند در کوه ها زندگی کردند، مایه ننگ است که از دستان خون آلود غنی کمک بگیرند.
معمای سقوط چرخبال در بهسود با گذشت هر روز ابعاد پیچیده تر به خود میگیرد ، چرا چهار پیلوت تاجیک تبار در یک پرواز بوده اند در صورت که چرخبال به چهار پیلوت نیاز ندارد.
علیرغم گذشت یک هفته از به اصطلاح سقوط هلیکوپتر در بهسود ، هیچ گزارش مستقل و هیچ سند معتبر از محل سقوط ، از لاشهی هلیکوپتر و از کشتهشدهگان احتمالی از جانب هیچ خبر نگار مستقل، هیچ شهروندخبرنگار و هیچ یوتیوبر منتشر نشده است !
اعتقاد به مهدی موعود مخصوص شیعیان و حتّی مسلمانان نیست؛ بلکه ادیان ابراهیمی به ظهور منجی و مصلح جهانی و گسترش دهنده عدالت اجتماعی باور دارند. مسلمانان؛ پیرو هر مذهبی که باشند، براساس احادیثی رسیده از پیامبر اسلام (ص) آمدن منجی موعود و عدالتگستر جهانی را انتظار میکشند.
اکنون سوگمندانه باید اذعان نمود که هر دو پیشبینی احد بهادری به واقعیت پیوست. هم اشرف غنی به بهسود لشکر کشید و آنجا را را بدون مقاومت تسخیر کرد و هم هزارهها در کمال خونسردی و بیتفاوتی، نظارهگر و تماشاچی آن یورش و تسخیر هستند.
اشرف غنی، کم کم به آرزوی خودش رسیده و دیر نخواهد پایید که پای برادران ناراضی را در ارگ باز کنند و آن زمان قدرت مطلقه در دستان یک قوم خواهد افتاد بقیه مثل غلام و نوکر، یا عزلت گزین شوند یا هم خدمتگار و چاپلوسان و دست بوسان دربار…
روحیه صحرانوردی، به شدت در برابر مدرنیته مقاومت میکند. بر اساس این دیدگاه، صحرانوردان، پیشرفت و ترقی را در تضاد با فرهنگ قبیلهای و بدوی میدانند، لذا به هر طریقی شده، جلو پیشرفت را میگیرند و شهرها را با مناطق روستایی همسانسازی میکنند. حاصل این همسانسازی، ویرانی شهرها و نابودی مظاهر شهری را به دنبال دارد و این گونه است که افغانستان درست نمیشود.