
خشم جریان ترور از قیامهای مردمی
در پی تعرض و حملات اخیر طالبان به مناطق مسکونی در بخشهایی از افغانستان از جمله ولایتهای شمالی این کشور، مردم به تنگ آمدهاند و به جنگ آمدهاند. بیداری مردم، سه جریان را به شدت خشمگین کرده است.
در پی تعرض و حملات اخیر طالبان به مناطق مسکونی در بخشهایی از افغانستان از جمله ولایتهای شمالی این کشور، مردم به تنگ آمدهاند و به جنگ آمدهاند. بیداری مردم، سه جریان را به شدت خشمگین کرده است.
انفجارهای پیاپی پایه های انتقال برق و فرورفتن بخش های زیادی از کشور، بخصوص کابل در تاریکی دوامدار، نشان از فروپاشی اتوریته حکومت مرکزی است که هر لوچک و امتیازطلب بی سروپا به خود جرات می دهد که به سادگی با انفجار پایه های انتقال برق اتوریته و قدرت حاکمیت مرکزی را به چالش بکشد.
همه شاکی هستند و همه در زبان میگویند که قومی رفتار نکنید، همه از ملتی به نام “افغانستان” می گویند، ولی در عمل همه قومی رفتار میکنند و همه برای قوم خود و حتی شخص خود و تبار نزدیک خود می خواهند. این وضعیت اسفبار ماست!
انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری ایران روز شنبه گذشته به پایان رسید و ایت الله ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شد. در باره این رخداد سیاسی همسایه توجه به برخی نکات ضروری بهنظر میرسد.
روند خروج نیروهای امریکایی از افغانستان همچنان ادامه دارد و طالبان نیز به پیشرفت هایشان در نقاط مختلف افغانستان ادامه می دهند و پیام روشن پیروزی شان بر ناتو به رهبری امریکا و نیروهای ائتلاف بین المللی کمک به امنیت(آیساف) را مخابره می کنند.
مطابق برخی گزارش ها، طالبان در تصرف برخی مناطق طی روز های گذشته، برخوردی مسالمتآمیز با سربازان تسلیم شده و مردم ملکی داشته اند. همین مسأله موجب شده که عده ای تصور کنند طالبان دچار دگردیسی شده و در رویکرد شان نسبت به دیگران، تجدید نظر کرده اند.
تصاویر و ویدیویی که ارگ ریاست جمهوری افغانستان از گفتگوی اشرف غنی و جوبایدن نشر کرده حاکی از نارضایتی و عدم اعتماد آمریکایی ها به رئیس جمهور افغانستان است.
اطلاعات و مشاهداتِ چندینساله پرده از واقعیتِ ارتباطات و مناسباتِ عمیق ارگ و طالبان و اشتراکاتِ ایدهها و دیدگاههای هردو در کنار افتراقات شان بر میدارد.
سقوط ولسوالی ها در شمال متدرجاً در نتیجۀ عواملی بوجود آمد که مهم ترین آن ها را اینگونه میتوان بر شمرد …
من بارها گفته ام رهبران هزاره متاسفانه تفکر استراتژیک ندارند. تفکر استراتژیک که میگویم منظورم همان درک به روز نقاط قوت، ضعف در محیط داخلی و درونی و درک معنی دار «فرصت» و «تهدید» در محیط بیرونی خارجی می باشد، که متاسفانه رهبران هزاره چنین شناختی و درکی از قوم خود ندارند. اگر هم دارند، متاسفانه جُربوزه و جسارت استفاده از پتانسیل های موجود قوم و مردم را در راستای تطبیق آن ندارند.