اقتصاد سیاسی طالبان
بسیاری از مشکلات اقتصادی موجود در افغانستان، ناشی از اقتصاد سیاسی این گروه و نیز نگاه ایدئولوژیک و مذهبی رهبران آن به اقتصاد است.
بسیاری از مشکلات اقتصادی موجود در افغانستان، ناشی از اقتصاد سیاسی این گروه و نیز نگاه ایدئولوژیک و مذهبی رهبران آن به اقتصاد است.
در تاریخ همهی ملتها و کشورها، نقاط روشن و فرصتهای تکرار نشدنی وجود دارد. برای هر ملتی در دورههایی از تاریخ زمینهی رشد و بالندگی فراهم شده است، اما مواجههی مردم و جریانهای سیاسی و اجتماعی در استفاده از فرصتها یکسان نبوده است.
برای جمعیت تقریبا ۳۸ میلیونی افغانستان، این شکست به طور غیر مقابل مقایسه ناگوار است. طالبان قوانین سختگیرانه از شریعت را دو باره بر افغانستان تحمیل میکنند، کشوری که میلیاردها کمک خارجی را از دست داده است و ملتی که به قطحی در حال گسترش گرفتار شده است.
واقعیت این است که طالبان به سهم و مشارکت اقوام در قدرت معتقد، متعهد و وفادار نیستند، زیرا مجاری درست و مشروع به رسمیت شناختن سهم و مشارکت اقوام در قدرت، رعایت “حقوق شهروندی برابر” تمام شهروندان کشور است، نه با دعوت از یک یا چند عنصر شناخته شده یا ناشناخته ای اقوام و دادن سهم وزارت یا مشاورت به آنها.
. تا نیمههای جون، جمهوری اسلامی افغانستان به نظر میرسید که در سراشیبی نابودی قرار گرفته است. اما رئیس جمهور غنی همچنان به کابینه خود میگفت که جمهوری دوام خواهد آورد.
امروز که وطن معامله شده است، همه یکدیگر را به خیانت متهم میکنند. اما خیانت در کدام سطح؟ توسط چه کسی؟ در مقابل چه چیزی؟
جنرال پلاستیکی اشرف غنی به نام “ژنرال سعادت” که در دولت اشرف غنی بالاترین سمتها را داشت، در تازه ترین صحبتهای خود اقوام غیر پشتون افغانستان را عامل سقوط کشور به دست طالبان تلقی کرده است.
آمریکاییها مدعی اند که پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان گروهای تروریستی از جمله القاعده و داعش رشد چشمگیری داشته است و این نگرانی بزرگ را در منطقه به وجود آورده است.
طالبان یک گروه صرفاً جنگی و رزمی با اعتقادات سخت و تند مذهبی است که فنون جنگ را با تجربه کسب کرده است و جنگ را با اعتقادات مذهبی گرِه زده است. تلفیق فنون جنگی و اعتقادات مذهبی از آنها یک گروه متهورِ خشن و شکستناپذیر ساخته است.
مسلک وهابیت متشکل از دو قطب متضاد افراطگرایی دینی و دینگریزی است که در نهایت یک هدف را دنبال میکند.