لبنان، کشوری برخاسته از بستر بیثباتی سیاسی، جنگ داخلی و دخالت خارجی است؛ به همین دلیل از مشکلات اساسی در حوزههای مختلف رنج میبرد و این مشکلات سبب بروز اعتراضاتی شده که با فراز و نشیبی از اکتبر ۲۰۱۹ تاکنون تداوم داشته و باعث بروز وضعیت شکنندهای در این کشور شده است.
امروزه با روشنفکرانی سروکار داریم که حقیر از آنها تعبیری به روشنفکران یزیدی میکنم؛ زیرا این گونه روشنفکران در فضای جاهلانهی قومی و نژادی کشور و با نگاه کاملا یزیدی به تحلیل مکتب عاشورا و امام حسین(ع) میپردازند.
آیا حاکمیّت کنونی ایران، تروریستتر و بیرحمتر و جلادتر از گروهک تروریستی و ضد بشری طالبان است که امریکا با اولی دیوانهوار دشمنی میکند و با دومی پدروار پیمانِ صلح و مؤدت امضا میکند؟!
نقش آفرینان عاشورایی، صفحه تاریخ را سرخ کردند و نوشتند برای خلق خدا و فهماندند که زیستن با عزت و عدالت خواهی و زیست اخلاقی، هزینه دارد و اگر کسی حاضر است هزینه سنگین آن را بدهد، سالک راهی باشد که مرشد آن حسین بن علی است.
همزمان با نهضت امام حسین دو جریان دیگر نیز متولد شد، یک گروه همواره نسبت به حرکت امام اعتراض داشتند قیام امام را معقول نمیدانستند و اصل حرکت امام را قبول نداشتند، گروه دیگر برای مخالفت با آنان بر احساسات و عواطف حسینی تاکید داشتند، این گروه حاشیه ها را پر رنگ تر از متن نمودند، تا آنجا که مبانی و هدف اصلی قیام به فراموشی سپرده شد.
آنچه تا اینجای کار آشکار است این است که عاشورا مکتبی پیشتاز به سمت آینده است و اگر نمیبود اینقدر فراگیر و فراوان و بیمرزومهار و جاودانه و جهانی نمیشد. فریاد هل من ناصر حسین در گوش همۀ تاریخ طنینانداز است و همۀ عاشورائیانِ پساعاشورا را از سراسر عالم به یاری راه روشن و خط خونین و مکتب معرفتمدار عاشورا فرا میخواند و این یعنی پویایی و پایایی آیندهنگارانه و آیندهنگرانهای که در متن و بطن دینی ـ معرفتی این قیام همیشهقائم تعبیه شده است.