شهید مزاری دوران جهاد و شهید مسعود دوران جهاد و دوران مقاومت اتحاد شمال در برابر طالبان قابل دفاع و قدر است. اما شهید مزاری و شهید مسعود دوران جنگهای خانمانسوز کابل را بایستی با دید دیگر مورد ارزیابی قرار داد!
روایاتی زیادی از پیامبر اکرم (ص) وارد شده است که از رفتن فقها به دربار سلاطین نهی کرده است و رفتن فقیه به دربار شاه و سلطان، پیامدهای منفی فراوانی دارد از جمله این که فقیه درباری، مثل یک ابزاری در دست شاه عمل خواهد کرد و فقیه درباری، به قتل و خیانت و فساد یک نظام، رنگ مشروعیت خواهد بخشید.
هیچکس ورای نقد نیست؛ اما سیاستمدران و دولتمردان نه تنها ورای نقد نیستند بلکه باید آنها را نقد کرد تا از تکرار آسیبها، کجرویها و اشتباههای گذشته، جلوگیری گردد و در عینحال سیاستها کارآمدتر شود.
یکی از عجایب روزگار ما و شگفتیهای تاریخِ معاصرِ ما این نکنه است که شادروان مسعود و زندهیاد مزاری بارها با همدیگر جنگیدند و از کشتهها پشتهها ساختند؛ اما هیچگاه همدیگر را ندیدند و رو در رو ملاقات نکردند! آنان دو سال و هشت ماه سایهای همدیگر را با تیر زدند و دو ملیّت محروم و همسرنوشت را به دشمنانِ تشنه به خون همدیگر تبدیل کردند؛ اما هیچگاه نظرات و دیدگاههای همدیگر را مستقیماً نشنیدند!
بعد از حزب وحدت که نسبتا معیارهای اندکی از یک حزب معیاری را داشت، احزاب متولد شده از آن، همان معیار اندک را نیز از دست داده و میدهند و به سمت احزاب موروثی سوق داده میشوند. جدیدا کتله جدیدی از حزب وحدت در حال تولد است که جماعت دانش و یارانش مولود جدید حزب وحدت به حساب میآیند.
نزدیک به یکماه است که مردم و کاربران شبکه اجتماعی، نسبت به حمله طالبان به تمکی هشدار داده و از حکومت، مقامات امنیتی و نمایندگان مردم غزنی خواسته بودند تا نسبت به تأمین امنیت مردم اقدام و از حمله طالبان پیشگیری نمایند.
قدرت حاکم درست مانند اربابش آمریکا از بی تمدنی و بی ریشگی تاریخی رنجمی برد. راهکارش برای کاهش این رنج و حقارت بی ریشگی نیز همان راهکار آمریکایی_ صهیونیستیِ قلع و قمع کردن ریشه های تمدنی دیگران و حذف آثار و نشانه های تمدنی است و زبان البته که مهم ترین آنهاست.