
صلح با طالب به مراتب زیان بار تر از جنگ با اوست
حقیقت این است که طالب نیروی غیر وابسته و دارای اراده مستقل نیست. ازین رو صلح با طالب به مراتب زیان بار تر از جنگ با اوست.
حقیقت این است که طالب نیروی غیر وابسته و دارای اراده مستقل نیست. ازین رو صلح با طالب به مراتب زیان بار تر از جنگ با اوست.
اگر از دیدگاه ارگ ریاست جمهوری، همه خونها با ارزش بودند و از خون شهروندانش استفاده ابزاری نمیکرد، شاید اکنون شاهد فاجعه دیروز دانشگاه کابل نبودیم. سخن پایانی این که خون همه مردم افغانستان رنگین است اما دولت از عینک سیاسی، بعضی خونها را کمرنگ و بعضی خونها را پررنگ میبیند. مسئله این است.
پرسش های که همیشه لاینحل مانده این است که چرا مهره های اصلی حکومت هیچ وقت عوض نشدند و نمی شوند؟ اگر فردی مثل استانکزی با انتقادات بسیار وسیعی روبرو میشه بعد سالها از امنیت ملی برطرف، اما ده وظیفه ای دیگری در وزارت دفاع و امنیت به دوشش انداخته می شود؟
محکوم کردن فاجعه و تاسف خوردن و شمع روشن کردن، دردی را دوا نمیکند. باید به حال حکومت وابسته ای که توان و اراده تامین امنیت را ندارد و خون انسانها در آن به اندازه منافع عده ای قلیل نمی ارزد، فکری کرد.
جنایتکاران با ذهن مسخ شده، با خاطر آسوده، برخوردار از حمایت های مالی و امکاناتی قدرت های بزرگ مدعی دموکراسی و قدرت های منطقه ای، و در هماهنگی با عناصر داخلی یا ستون پنجم برای اجرای یک پروژه یا بسترسازی سیاسی و اقتصادی می آیند جنایت می کنند، زمین تشنه را از خون سیراب می کنند، جان انسان های بیگناه را می ستانند، خانواده ها را داغدار می سازند، آرزوها را میمرانند، ناامیدی را تقویت می کنند، و….
مردم افغانستان بى پناه هستند. یک درصد تروریست و یک درصد دزد، سرنوشت ٩٨ درصد دیگر را با حمایت و اشاره قلدران جهانى و منطقه اى به گروگان گرفته اند.
حمله تروریستان بر دانشگاه کابل، مرکز آموزشی کوثر تمام مرزهای خوش بینی و مصلحت را فرو ریخت و آخرین کورسوهای امید به صلح را خاموش کرد.
اگر در آن زمان اداره کرزی، پرونده عاشورای ۱۳۹۰خورشیدی را با جدیت پیگیری میکرد، امروز ما شاهد دهها حمله دیگر از جمله حادثه امروز دانشگاه کابل نبودیم.
ساده انگاری را باید کنار گذاشته به واقعیات تن داد و باید پذیرفت که با صرف نفرین فرستادن به چندتا انتحاری مزدور و دشمن دانایی خواندنشان مشکل حل شدنی نیست. اگر بخواهیم به جایی برسیم باید تکلیفمان را با طراحان اصلی مشخص نماییم و الا کار با نفرین فرستادن به نوکران و فرش قرمز پهن نمودن جلو پای باداران درست شدنی نیست.
ترور، ترور است و تروریزم، تروریزم. پس نگاه دوگانه معنا ندارد. معنا ندارد که ترور شخصیت پیامبر شنیع نباشد و ترور معلم هتاک شنیع باشد. هر دو غیر قابل قبول است؛ تازه ترور شخصیت خطرناکتر و غیر قابل قبولتر.