کاش ترامپ چهارسال دیگر میماند
- انتشار: ۲۱ عقرب ۱۳۹۹
- سرویس: بین المللدیدگاه
- شناسه مطلب: 97811

دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده امریکا پدیدهای نادر در سیاست غرب است. او یک سرمایهدار تاجر بازاری است. تاجر تمام عالم را از روزنه تنگ سود و زیان میبیند و گمان میکند هر چیزی را با پول میشود خرید و همه مشکلات را با پول میتوان حل کرد. او نه زیرکی، هشیاری و دوراندیشی یک سیاستمدار را دارد و نه حیله، نیرنگ و فریبکاری سیاسی را فرا گرفته است. بدینروی او از صادقترین زمامداران غربی در عصر حاضر است. ترامپ تنها زمامداری است که بسیاری از واقعیتهای سیاست غرب را بدون پرده و روپوش به جهانیان نشان داده و با اینکار خود به مردم جهان خدمت کرده است؛ زیرا شناخت واقعیت و پشت پرده سیاست غرب امر دشواری است که او آسان کرده است.
ناگفته پیداست که غربیها دو نوع سیاست دارند؛ سیاست با خویش و سیاست با بیگانه. در کشورهای خود حداکثر رعایت حقوق بشر، دموکراسی و تساهل و تسامح را به کار میبندند؛ امّا در کشورهای آسیایی و آفریقایی، حقوق بشر، دموکراسی، آزادی و توسعه را تبدیل به ابزار سلطهطلبی و چپاولگری خود مینمایند.
تاریخ کشورهای غربی با سلطهطلبی و استعمارگری شناخته میشود. پیش از جنگ جهانی دوم، جهان زیر سلطه قدرتهای بزرگ اروپایی قرار داشت. کشورهای آسیایی و آفریقایی بین بریتانیا، فرانسه، پرتقال و هلند تقسیم شده بود. سرزمینهای تحت استعمار بریتانیا آن قدر گسترده بود که میگفتند خورشید در بریتانیای کبیر غروب نمیکند.
پس از جنگ جهانی دوم جنبشهای آزادیخواهی در کشورهای تحت سلطه غرب ظهور کرد. مبارزات ملّتهای مصر، الجزایر، ایران، افغانستان، هند بریتانوی و … استعمارگران اروپایی را به عقبنشینی واداشت؛ امّا آنها با تغییر چهره و تبدیل استعمار سنّتی به استعمار نو بازگشتند. اینبار برای فریب ملّتهای جهان سوّم شعار حقوق بشر، دموکراسی، صلح و کمکهای بشردوستانه را سر دادند. ماهیت سیاستهای استعماری تغییر نکرد؛ قالبها، شعارها و روشها دگرگون شد.
دونالد ترامپ چهره بدون بزک و بدون روکش مخملین استعمار نوین غرب است. حرکات دست، چهره و اکتهای مختلف او و سخنان صریح و صادقانهاش بیش از صدها کتاب ماهیت واقعی سیاست استعماری غرب را تشریح میکند و نشان میدهد که ایالات متحده و کشورهای غربی در آسیا، آفریقا و خاورمیانه چه کار دارند و کدام اهداف را تعقیب میکنند. مثلاً ترامپ ادّعای بشردوستی، دفاع از حقوق زنان و کودکان غرب را در یمن لخت و عریان کرد. او در نخستین سفر خود پس از رسیدن به ریاست جمهوری به عربستان سعودی رفت و با محمّد بن سلمان رهبر نوظهور آن کشور معامله کرد؛ ۴۰۰ میلیارد دالر، به بن سلمان سلاح فروخت و اجازه داد زنان و کودکان گرسنه یمن با سلاحهای مدرن امریکایی قتل عام شوند.
حمایت همهجانبه از اسرائیل از دیگر کارکردهای صادقانه ترامپ است. او در کنار اسرائیل ایستاد؛ تا مردم مظلوم فلسطین را بیشتر بکشد و آواره کند. شهرکهای بیشتری یهودینشین در زمینهای مردم فلسطین بسازد. پایتختی بیت المقدس را برای اسرائیل به رسمیت شناخت، گروههای فلسطینی را تحت فشارهای سخت سیاسی و اقتصادی قرار داد و آخرین اقدامش تشویق اسرائیل به الحاق سرزمینهای فلسطینیان در کرانه باختری به خاک اسرائیل بود.
ترامپ و شرکایش در عراق و سوریه گروههای افراطی و تروریست القاعده و داعش را ساختند و حمایت کردند تا کشورهای منطقه مهم خاورمیانه را در جنگهای بیپایان مذهبی و فرقهای غرق کنند و خونها و کینهها در میان اهلسنّت و شیعیان جاری نمایند . هدفشان ویرانی، فقر و تجزیه کشورهای اسلامی بود تا به آسانی سلطه غربیها را بپذیرند.
ایران از معدود کشورهایی جهان است که به سلطه غربیها تن نمیدهد. برای به زانو درآوردن ایران، گروههایی تروریستی را تجهیز و به سمت ایران هدایت کردند. وقتی عجز اینگروهها در برابر ایران آشکار شد، تحریمهای حداکثری اقتصادی را اعمال کردند. حتّی به بیماران و مردم عادّی رحم نکردند و مانع رسیدن دارو و مواد غذایی شدند.
اگر بخواهیم تصویر کاملتری از سیاستهای ترامپ نشان بدهیم باید از افغانستان بگوییم. این کشور آینه تمام نمای سیاستهای نواستعماری غرب است؛ به خصوص در دوره ریاست جمهوری ترامپ. غربیها در نیم قرن گذشته در افغانستان بازیهای رنگارنگ کردهاند که نیاز به بررسی مفصل دارد. در ریاستجمهوری ترامپ این بازیها رنگ و رونق آشکاری یافت و به صورت برجستهتر اهداف سیاسی و اقتصادی غرب را به تصویر کشید.
در سال ۲۰۰۱ ایالات متحده امریکا و شرکایش به نام مبارزه با تروریسم به افغانستان لشکر کشیدند. چهل کشور نیروی نظامی آوردند و زمین و آسمان را اشغال کردند؛ امّا زمان زیادی نگذشت که مدّعیان مبارزه با تروریسم، تروریستان را از مخفیگاههاشان در وزیرستان شمالی بیرون آوردند، به آنها از طریق پاکستان سلاح و امکانات دادند و به جنگ با حکومت افغانستان فرستادند. نیروهای امریکایی و ناتو با دست خود تروریستان را از مرزهای پاکستان تا کابل و قندهار و هرات گسترش دادند. شبانه جنگجویان داخلی و خارجی را با طیاره به ولایات شمالی انتقال و سرانجام سران تروریست را از زندان گوانتونومو به قطر آوردند. برای آنها خانه و دفتر گرفتند و پس از دو سال مذاکره، با آنها توافقنامه صلح امضا کردند. نتیجه توافقنامه امریکا با تروریستان، این است که دست تروریستان را در حمله و ضربه زدن به نیرهای خودشان بستند و در کشتار مردم بیگناه افغانستان؛ حتّی حمله انتحاری به آموزشگاه و دانشگاه باز گذاشتند. هزاران تروریست و قاتل خطرناک را از زندانها رها کردند و با آنها جبهههای تروریستان را تقویت کردند و در نهایت حکومت افغانستان را در تنگنای سیاسی، امنیتی و اقتصادی تنها گذاشتند.
واقعیت سیاست غرب همان چیزی است که ترامپ در چهار سال ریاست جمهوری خود نشان داد. غرب تنها عاشق منافع سیاسی و اقتصادی خود است. اگر شیطان این منافع را تأمین کند، نزدیکترین دوست غرب خواهد بود و اگر فرشتههای خدا هم بر سر راه منافعش قرار بگیرد با بیرحمی و قساوت تمام نابود میکند. حق و حقیقت، جان انسانها، صلح، دموکراسی، حقوق بشر و … هیچکدام برای آنها ارزش ندارد. غربیها با مقدسات بازی میکنند، حقوق انسان و دموکراسی در حد یک شوخی است، جنگ و صلح به نسبت منافع شان معنی مییاید و خشم و لبخندشان مصنوعی است.
این واقعیتها را ترامپ بهتر از دیگران افشا کرد و باعث شرمندگی و درماندگی غربگراهای جهان سوّم گردید. کاش ترامپ چهار سال دیگر در کاخ سفید میماند.
سید اسحاق شجاعی
نظرات(۰ دیدگاه)