پیشوای خِرد
- انتشار: ۷ جوزا ۱۳۹۸
- سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
- شناسه مطلب: 62769

در تاریخ اسلام، علی پیشگام خردگرایی است. فهم علی از دین، فهم عقلانی و مبتنی بر عدالت است؛ چنان که اساس دینی نیز بر حکمت و عدالت استوار است.
عقلانیت علی بهاو این امکان را میداد تا ریاکاریها و تزویرگراییها، با روکش دینداری و ارزشگرایی نتواند او را بفریبد.
او در ژرفای نگاه خود، ریشههای نگرش افراد را میدید و بنیادهای ماهیت فکری جریانها را تشخیص میداد. از این رو، بر زاهدان کجفهم ژنده پوش، متحجران فرومایه و پیشانیبستگان عقلگریز و قدرت طلبان سود جو و استفاده کننده ابزاری از دین میداخت.
در جنگ صفین علی، خط روح و هسته اسلام را در برابر پوسته و قشر آن بهنمایش گذاشت و بر اهمیت روح و گوهره اسلام تاکید نمود و با منطق روشن چهره نفاق و پلیدی را آشکار ساخت؛ او بر بنیاد حکمت و عدالت، روش ماندگاری ترسیم کرد که بر اساس آن توسل بهقرآن، دَم ازحکم خدا زدن، نمیتواند راه خطا، انسانکشی و ظلم بر جامعه را توجیه کند؛ بر این اساس، خردگرایان، با معیار روح اسلام، در هیچ برههای هرگز نباید اسیر ظواهر گردند.
ایستادگی امام علی در برابر خوارج، گویایی این حقیقت است که تهی کردن دین از فهم عقلانی و مصالح عمومی و ملاک قراردادن فهم قشری، بزرگترین تهدید برای جامعه است و هیچ خطری بالاتر از خطر افراطگرایی دینی و فهم واپسگرایانه از دین نیست.
بنابراین شکافته شدن فرق امام علی، در حقیقت از میان برداشتن یک خلیفه و کشتن یک پیشوای عدالت ورز نبود، بلکه این واقعه به منزله وارد آمدن ضربه سهمگین بر پیکره جریان خرد و عقلانیت، در مسیر تاریخ حکومت مسلمانان و اندیشه اسلامی بود.
این ضربه، چنان سنگین و کارا بود که پس از آن واقعه هولناک، جریان عقلانی تا هنوز آنگونه که باید نتوانست است، پیکره خود را ترمیم کند و قامت خود را استوار کند.
هنوز هم شعار تکفیر و ارتداد خوارج، در جهان اسلام سلاح بُرنده است و متحجران و خرد ستیزان با نشخوار اوهام و خرافات، عقلگریان را با ابزار تکفیر و ارتداد از صحنه خارج میکنند. هنوزم قشریگرایی نشانه ایمان و تحجر نشانه تقوا و پرهیزگاری پنداشته میشود.
بنابراین جریان خوارج، هرچند بهعنوان یک سازمان و تشکیلات دیری نپایید؛ اما خوارج بهعنوان یک جریان قشری که در رهیافت و فهم خود از دین برای عقل، سهمی قائل نیست، همچنان پرقدرت است و اساسا مشکل مسلمانان در عصر کنونی نیز در همین سیاهچاله هولانگیز ختم میشود.
در نتیجه بر اساس معیار حکمت علوی، باید گفت، جریان خردگرا و پویندگان اندیشه ناب علوی که از دین، عدالت، حکمت، عقلانیت و مصلحت را میفهمند هنوز هم در مقایسه با قشریگرایان، اندکاند.
طنز تلخ تاریخ اینجا است که برخی بدون کمترین تفاوتی، بر اساس سلوک و روش خوارج رفتار میکنند؛ همواره با خرد در ستیزند و برای عقل محل از اعراب قائل نیستند؛ اما خود را عاشق، شیدا و پیروان سینهچاک علی میخوانند و فریاد یا علی سر میهند؛ در حالی که با اندیشههای عقلانی علوی، کمترین نسبتی ندارند.
بدون تردید، کسانی که با فهم عقلانی از دین در ستیزند و زبانشان زبان تکفیراند و همه را منحرف میخوانند، در حقیقت با فهم علوی در جنگاند و قطعا از خوارج روزگار ما هستند؛ حال در جرگه هر مذهبی که میخواهد باشند.
داکتر سید جواد سجادی
نظرات(۰ دیدگاه)