نگاه دوگانه مدعیان روشنفکری به تروریزم!
- انتشار: ۱۲ عقرب ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهگوناگون
- شناسه مطلب: 96770

همانند دو نوع جنگ سخت و نرم یا جنگ فیزیکی و روانی، دو نوع ترور فیزیکی و شخصیتی وجود دارد.
جریانهای تروریستی گاهی حذف فیزیکی افراد را، که همان کشتن پنهانی یا غافلگیرانه است، روی دست میگیرند و با جنگ و اقدام سخت عملی میکنند و گاهی حذف شخصیتی شخصیتها را روی دست میگیرند و با جنگ روانی آنها را منزوی و تخریب مینمایند. در ترور فیزیکی، وجود مادی و ظاهری افراد را هدف قرار میدهند و در ترور شخصیتی، جان و روان و موقعیتهای اجتماعی و تاریخی شخصیتها را نشانه میروند. در ترور فیزیکی، به حیات مادی افراد خاتمه میدهند و در ترور شخصیتی، حرمت و انسانیت انسانها را میگیرند.
مسلم است که حق حیات حق بس بزرگ و تعدی به آن جرم نابخشودنی و ظلم عظیمی است اما از آن جای که روح و روان انسانها و به تبع آن، حرمت و شخصیت آدما اصالت دارد، ترور شخصیتی بسی خطرناکتر از ترور فیزیکی است. با مراجعه به گزارهها و آموزههای دینی، به خوبی میتوان به این مهم پی برد.
ترور شخصیتی چیزی جدیدی نیست بلکه قدمتی به درازای تاریخ بشر دارد. اگر به تاریخ تحولات جوامع بشری نیک بنگریم، درخواهیم یافت که پیامبران الهی و شخصیتهای بزرگ، بیش و پیش از ترور فیزیکی با ترور شخصیتی روبرو بودند. اینکه دشمنان انبیاء الهی آنها را ساحر، شاعر، دیوانه و امثال آن میخواندند، حاکی از این نوع ترور و ابزار آن است.
دشمنان بشریت و انسانیت، امروزه در قالب آزادی بیان و به نام دفاع از آزادی عقیده به راحتی دارند تخریب و ترور شخصیت شخصیتها را روی دست میگیرند که نمونه روشن و بارزش هتاکی نشریه فرانسوی شالی ابدو و حمایت رئیس جمهور فرانسه از آن است که با نشر کاریکاتور موهن، به هتک حرمت پیامبر اسلام(ص) پرداخت و سپس توسط آن معلم هتاک، تحت عنوان درس آزادی بیان، به خوانش گرفته شده باز نشر یافت تا اینکه فاجعهی سر بریدن معلم هتاک توسط جوان افراطی عملی گردید.
مسئلهای دیگری که در این گیرودار قابل توجه بود و هست، واکنشهای مدعیان روشنفکری است. اینها نه تنها هتک حرمت، گرفتن انسانیت از انسان و ترور شخصیت پیامبر رحمت(ص) را زیر سوال نبردند که با صراحت تمام نوشتند که اسلام ستیزی به اندازهای سر بریدن و ترور فیزیکی معلم هتاک شنیع نیست. اینها نه تنها از واکنشهای منطقی مسلمانان آزرده خاطر دفاع نکردند که تازه آنها را به حمایت از خشونت و سبعیت و به سوء استفاده سیاسی از پیامبرشان متهم نمودند که خود نوعی ترور نمودن شخصیت مسلمین و اتهام است.
بنابراین، اگر ترور و تروریزم زشت، شنیع و ضد انسانی است که هست، چرا مدعیان روشنفکری هتک حرمت و ترور شخصیت انسانها آن هم هتک حرمت و ترور شخصیت یک پیامبر الهی را نادیده میگیرند یا کمرنگ جلوه میدهند؟ از همه مهمتر اینکه اگر ترور و تروریزم زشت، شنیع و ضد انسانی است که هست، چرا مدعیان روشنفکری خودشان به ترور شخصیت مسلمین و اتهام روی میآورند؟ این خودش حمایت از ترور و تروریزم و بدترین افراطیت نیست؟
خلاصه: ترور، ترور است و تروریزم، تروریزم. پس نگاه دوگانه معنا ندارد. معنا ندارد که ترور شخصیت پیامبر شنیع نباشد و ترور معلم هتاک شنیع باشد. هر دو غیر قابل قبول است؛ تازه ترور شخصیت خطرناکتر و غیر قابل قبولتر.
محمد امین احسانی
نظرات(۰ دیدگاه)