ناسازگاری تقویم قمری با امور اداری

  • انتشار: ۹ حمل ۱۴۰۱
  • سرویس: دیدگاهگوناگون
  • شناسه مطلب: 129081

گروه طالبان در حال زمینه‌سازی برای اجرای تقویم هجری قمری به جای تقویم هجری خورشیدی در امور اداری افغانستان است. این در حالی است که کشورهای عربی یا تاریخ میلادی را جایگزین تاریخ قمری کرده و یا تقویم میلادی را ضمیمه تقویم قمری کرده‌اند. مثلاً «تقویم‌ اُم‌القُری» گاه‌شمار رسمی کشور عربستان سعودی بر اساس سال هجری قمری است اما تقویم میلادی که نوعی تقویم خورشیدی محسوب می‌شود، ضمیمه آن شده است. عربستان با این اقدام، از تقویم هجری قمری برای مناسبت‌های دینی و از تقویم میلادی برای امور اداری و کشوری استفاده می‌کند. سوال این است که چرا کشورهای عربی تاریخ قمری را به تاریخ میلادی تغییر داده و یا تقویم میلادی را ضمیمه تقویم هجری قمری کرده‌اند؟
ساده‌ترین پاسخ این است که استفاده از تاریخ قمری مشکلات فراوانی را برای یک کشور در قسمت اقلیمی، اداری، تجاری و مالی، به وجود می‌آورد. این موضوعی نیست که با پیشرفت علوم کشف شده باشد بلکه حاکمان و منجمان اسلامی از قرن‌های اولیه اسلامی متوجه مشکلات تاریخ قمری در امور اداری شده بودند. به همین منظور در زمان سلجوقیان، اصلاحاتی در تاریخ خورشیدی به میان آمد که ما آن را اکنون به تقویم «جلالی» می‌شناسیم. در واقع، پایه و اساس تقویمی که اکنون به اسم خورشیدی و شمسی شهرت دارد، تقویم جلالی است. البته تقویم جلالی و خورشیدی نیز حاصل تجربه تمدن‌های گذشته مثل تمدن بابل، یونان و روم باستان است که سرانجام توسط منجمان مسلمان با کمترین خطا و اشتباه تنظیم شد.

تفاوت سال خورشیدی با قمری

برای مسلمانان، مبدأ تقویم هجری خورشیدی مانند هجری قمری، سال هجرت پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) از مکه به مدینه در سال ۶۲۲ میلادی است. گاه‌شماری سال خورشیدی، از ۳۶۵ روز در قالب ۱۲ ماه تشکیل شده‌ است که سال کبیسه آن ۳۶۶ روز است. از آن‌جا که سال کبیسه از موضوع ما خارج است، وارد این بحث نمی‌شویم. سال خورشیدی به مدت زمانی گفته می‌شود که زمین یک دور کامل به دور خورشید بچرخد. شش ماه اول سال خورشیدی، ۳۱ روز، پنج ماه بعدی ۳۰ روز و ماه آخر یعنی ماه اسفند/حوت ۲۹ روزه است اما در سال کبیسه، این ماه نیز ۳۰ روز خود را تکمیل می‌کند. در مجموع روزهای سال خورشیدی ۳۶۵ روز می‌شود اما جمع روزهای سال قمری ۳۵۴ روز است. به عبارت دیگر، اختلاف روزهای سال خورشیدی و سال قمری به خاطر کمتر بودن روزهای ماه‌های قمری است. این اختلاف باعث شده است که سال قمری، هر سال ۱۱ روز نسبت به سال خورشیدی و فصل‌های طبیعت عقب‌نشینی کند تا یک چرخه ۳۳ ساله فصلی دوباره تکمیل شود. اختلاف ۴۲ساله فعلی بین سال قمری و سال خورشیدی نیز به همین موضوع برمی‌گردد.
ماه‌های تقویم هجری قمری نیز در هر سال ۱۲ عدد بر اساس ماه هلالی بوده که ۲۹روزه یا ۳۰روزه هستند. ماه هلالی یک دور چرخش کره ماه بر مدار خود بین فاصله زمانی مشاهده دو هلال ماه بوده که طول متوسط آن ۲۹ روز و ۱۲ ساعت و ۴۴ دقیقه است. با این حساب، طول سال قمری برابر ۳۵۴ روز و ۸ ساعت و سال تقویمی آن در سال‌های عادی ۳۵۴ روزه و در سال کبیسه ۳۵۵ روزه است. لذا به خاطر گردش ماه به دور کره زمین، این امکان وجود دارد که هلال ماه نو در مکانی بر روی کره زمین، دقایقی بعد از غروب خورشید روز بیست‌ونهم رؤیت شود و در مکان دیگری رؤیت نشود که در نتیجه، اختلاف یک روزه بوجود می‌آید. اختلاف در رؤیت هلال ماه شوال در عید فطر، نمونه بارزی از این مشکل در کشورهای اسلامی است.

نتیجه‌گیری

اگر مسلمانان صدر اسلام، تقویمی بهتر از تقویم قمری سراغ می‌داشتند، هرگز سراغ تقویم قمری نمی‌رفتند زیرا تقویم قمری در محاسبات زمان با مشکل مواجه است. زمانی که پیامبر اسلام به نبوت مبعوث شد، تقویم شناخته شده برای عرب‌ها، تقویم قمری بود. لذا مسلمانان پس از بحث‌های طولانی، تاریخ خود را گاه‌شمار هجری قمری از لحظه هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه قرار دادند. لذا انتخاب تقویم قمری، ارتباطی با مسائل اعتقادی مسلمانان نداشته بلکه ابزاری برای وقت‌شناسی در آن زمان بود. کسی که دیدگاه اعتقادی و دینی به تقویم قمری داشته باشد، از باب عدم تفقه/دانش دینی و عدم شناخت زمان و مکان است. البته همان‌طور که اشاره شد، مبنای تقویم هجری خورشیدی نیز هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه است منتها استفاده از تقویم خورشیدی، با طبیعت هماهنگ‌تر است زیرا پدیده‌های طبیعی که در سال هجری خورشیدی رخ می‌دهند، هر ساله همان چرخه تکرار و طی می‌شود اما در تقویم قمری چنین چیزی امکان ندارد زیرا سال قمری ۱۱ روز از سال خورشیدی کمتر است. مثلاً ۳۳ سال قمری با ۳۲ سال خورشیدی برابر بوده و این بدان معنا است که اگر شما در تقویم خورشیدی ۳۲ ساله باشید اما در تقویم قمری ۳۳ ساله خواهید بود.

این مشکل زمانی بیشتر می‌شود که پای قراردادهای بین‌المللی مانند واردات و صادرات فصلی و معاهده‌های اقلیمی مثل تقسیم آب، در میان باشد زیرا بیشتر تقویم‌های کشورهای جهان بر اساس سال خورشیدی تنظیم شده‌اند که با چرخه طبیعت هماهنگ هستند.
به طور عموم می‌توان گفت که تقویم قمری یک تقویم حقیقی نبوده بلکه مجازی است که برای امور اداری مناسب نیست. کشورهای عربی پس از قرن‌ها تجربه به این نتیجه رسیدند که این تقویم، جوابگوی عصر صنعت، جهانی شدن، فناوری و ارتباطات نیست. تا جایی که نگارنده اطلاع دارد، در حال حاضر هیچ کشوری در جهان از تقویم هجری قمری به عنوان تقویم رسمی و دولتی استفاده نمی‌کند. عربستان آخرین کشوری بود که تقویم هجری قمری را در سال ۱۳۹۶خورشیدی از امور اداری و دولتی کنار گذاشت. دلیل استقبال کشورها از تقویم‌های خورشیدی، هماهنگ بودن این نوع تقویم‌ها با تغییرات زمانی و چرخه طبیعت است زیرا تغییرات زمانی، محصول گردش زمین به دور خورشید بوده و در نتیجه‌ی این نوع حرکت زمین است که سال و فصول بوجود می‌آید. آشکار است که گردش ماه به دور زمین هیچ تأثیری در زندگی روزمره مردم به خصوص کشاورزان، تغییرات اقلیمی و فصول زمین ندارد. البته بحث‌های فنی و کارشناسی تاثیر ماه روی کره زمین به جای خود محفوظ چون ماه روی آب‌های اقیانوس‌ها تاثیر می‌گذارد و پدیده جزر و مد را به وجود می‌آورد اما وقتی در این‌جا از عدم نقش ماه حرف می‌زنیم، بحث برتری سال خورشیدی نسبت به سال قمری است. لذا استفاده از سال خورشیدی، ضمن هماهنگی با جامعه جهانی، حرکت با چرخه طبیعت نیز بوده که ماه بخشی از این چرخه است.

راه‌حل و پیشنهاد

تقویم مردم افغانستان، سال هجری خورشیدی بوده که با اکثر تقویم‌های جهان هماهنگ است. نظام مالی، اداری و زراعتی افغانستان نیز طبق تقویم خورشیدی تنظیم شده است. شهروندان افغانستان از کوچک و بزرگ، با تقویم خورشیدی عادت دارند زیرا این تقویم بخشی از طبیعت بوده و انسان‌ها ذاتاً با پدیده‌های طبیعی که روی زندگی و طبع آنان تاثیر محسوس می‌گذارد، بیشتر مأنوس و هماهنگ هستند.
تغییر تقویم خورشیدی به قمری در افغانستان، به معنای فروریزی ساختار اداری، نظام مالی و سیستم کشاورزی افغانستان است که همه چیز را از نو و از صفر باید شروع کرد. عمل به تقویم قمری، تجربه ناموفقی است که قرن‌ها پیش تجربه شده است. اگر طالبان به تغییر تقویم افغانستان از خورشیدی به قمری مبادرت کنند، افزون بر این که افغانستان را از بدنه جهان جدا می‌کنند، دشواری‌های فراوانی را برای کسبه، کشاورزان و مردم عادی نیز خلق خواهند کرد. از آنجا که تقویم قمری جوابگوی عصر حاضر نیست، طالبان پس از تغییر سال خورشیدی به قمری، ناگزیر می‌شوند دوباره به سال خورشیدی رو بیاورند اما این‌بار سال هجری خورشیدی را انتخاب نخواهند کرد بلکه سال میلادی را برمی‌گزینند که بازهم آسیب جدی به فرهنگ و تاریخ افغانستان وارد می‌کنند. حتی اگر طالبان بر تصمیم خود برای اجرای تقویم قمری در افغانستان باقی بمانند، مردم تغییر تاریخ را قبول نمی‌کنند زیرا گاه‌شمار زندگی روزمره آنان روی تاریخ خورشیدی بنا شده است.
بنابراین پیشنهاد می‌شود که تقویم دینی و مذهبی افغانستان برای اجرای مناسک دینی، مراسم آیینی و مناسبت‌های مذهبی، تقویم هجری قمری باشد؛ همان‌طور که اکنون نیز هست اما برای امور اداری، مالی، قراردادهای بین‌المللی، ثبت و ضبط رویدادهای تاریخی از تقویم هجری خورشیدی استفاده شود؛ کماکان که اکنون نیز از همین تقویم استفاده می‌شود.

محمد مرادی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟