علی امیری و تفکر اُموی
- انتشار: ۱۱ جوزا ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهگوناگون
- شناسه مطلب: 113904

جشن گرفتن و رقصیدن در هنگامۀ عزای شهیدان، سنّت بنیامیه است که برای لوث کردنِ ماجرا و حرمتشکنی و به فراموشی سپردنِ جنایاتشان به آن دامن زده و میزنند (تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو أُمَیَّه).
و البته روش همیشگی شیوخ و عالِمنمایانِ اُمَوی تراشیدن توجیهِات شرعی با جعل در تاریخ و قضایای فقهی به نفع اربابانشان بوده که تا امروز ادامه دارد.
اتفاقاً دستِ همین شیوخِ دنیاطلبِ دینفروش بیش از حاکمانِ جائر و جانی در فلاکت و بیچارگیِ مسلمانان دخیل بوده است، همانها که به اکاذیب و مفتریاتِ تاریخپردازانِ فاسق و لاابالیِ مروانی و اموی تمسّک جسته و احمقانه عملِ خلفای فاسد و فقهای درباریشان را منبعی برای شناختِ حُکم شرع قلمداد میکنند و همچون کعبالاحبارها که با اسرائیلیاتشان حرمت پیامبران الهی را شکستند، قلم به هتک حرمتِ خاندان و نوامیس آل رسول -صلی الله علیه و آله- میزنند و اهل بیتی را که بعد از عاشورا پیوسته در حزن و اندوه و احیای شعائر حسینی بودهاند، به لهو و لعب متهم میکنند. در حالی که امام صادق علیهالسلام فرمود: ای زراره، ما بعد از حسین -علیه السلام- پیوسته در اشک و اندوهیم، و جدّ من [حضرت سجاد علیه السلام] چنین بود که هرگاه حسین (ع) را یاد میکرد میگریست تا آنجا که محاسنش غرق در اشک میشد و هر کس ایشان را میدید دلش بر او میسوخت و از گریهی وی به گریه میافتاد – کامل الزیارات، ص۸۱
و امام رضا علیه السلام فرمود: زمین کربلا تا انتهای دنیا اندوه و مصیبت برای ما [اهل بیت] به جا گذاشته است – الأمالی (للصدوق)، ص۱۲۸)
کپیکارانی چون علی امیری که ادعای تفلسف و تحقیق دارند از گفتن دروغ دربارهی آنچه جلوی چشمان عموم است نیز ابایی ندارند و حتی فقیهانِ راستینی چون شیخ مفید و شیخ طوسی را موافقِ فسق و فسادِ خویش جلوه میدهند. حال آنکه آن بزرگواران صراحتاّ در حرمت موسیقی اینگونه فتوا و نظر دادهاند:
المقنعه، الشیخ المفید، ص۵٨٧: و عمل العیدان و الطنابیر و سائر الملاهی محرم.
النهایه، الشیخ الطوسی، ص۴١١: و منها عمل جمیع أنواع الملاهی و التجاره فیها و التکسب بها مثل العیدان و الطنابیر و غیرهما من أنواع الأباطیل محرم محظور!
راستی که به گفتۀ امام صادق (ع) سزاوارتر از هر ظالمی به لعن و نفرین، همین شیوخِ توجیهگرِ جنایتکاران و فاسقاناند که همانا توجیهِ ظلم بسی بزرگتر از خودِ ظلم است.
نوشته را با ذکر چند روایتِ نورانی از کتاب شریفِ کافی (باب الغناء) تمام میکنم:
رسول خدا (ص):
شما را از رقص و نِی و تنبک و طبلها نهی میکنم.
امام صادق (ع):
هنگامى که حضرت آدم علیه السّلام وفات نمود ابلیس و قابیل از آن خوشحال شدند. آنگاه در زمین گرد هم آمدند و به نواختن ساز و آلات پرداختند. پس هرچه در زمین است از این گونهاى که مردم از آن لذت مىبرند از همین ماجراست.
امام باقر (ع):
غنا و آوازهخوانى از گناهانی است که خدای متعال آن را وعدۀ دوزخ داده است. سپس این آیه را تلاوت فرمود: «برخى از مردم خریدار سخن بیهودهاند تا دیگران را سرگرم کنند و ندانسته از راه خدا سرگشته سازند و سخن خدا را به بازى بگیرند. براى آنان عذاب خوارکننده مهیاست».
امام صادق (ع): خانۀ آواز و غنا از فاجعۀ خوارکننده در امان نیست. دعا در آن مستجاب نمىشود و فرشته به آن وارد نمىگردد.
امام صادق (ع): گوش دادن به غنا و لهو، نفاق را در قلب مىرویاند آنسان که آب زراعت را مىرویاند.
سید عوض هاشمی ورسی
نظرات(۰ دیدگاه)