طوفان‌های نفس‌گیر در افغانستان؛بحران زیرساخت و فقر مدیریت طالبان

  • انتشار: ۲۹ ثور ۱۴۰۴
  • سرویس: اجتماعیتیتر 2
  • شناسه مطلب: 226565

در حالی‌ که بسیاری از نقاط افغانستان با فقر، ناامنی و بیکاری دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، بلایای طبیعی نیز بُعد دیگری از رنج و مصیبت را به زندگی مردم افزوده‌اند. در روزهای اخیر، بادهای سهمگین و گردوخاک‌های مرگ‌بار بخش‌های وسیعی از غرب و جنوب افغانستان را درنوردیده‌اند و به فاجعه‌ای تمام‌عیار برای ساکنان مناطق آسیب‌پذیر بدل شده‌اند.

شدت این طوفان‌ها به‌ویژه در ولایت‌های فراه، نیمروز، قندهار، زابل و هرات به حدی رسیده که در برخی مناطق، دیوارهای خانه‌ها فروریخته و سقف‌های خشت‌و‌گلی بر سر ساکنان آوار شده‌اند. تنها در فراه، منابع درمانی از جان باختن دست‌کم ۶ تن، از جمله یک کودک و یک زن سالمند، بر اثر ریزش آوار و خفگی ناشی از گردوخاک خبر می‌دهند. ده‌ها نفر دیگر نیز با جراحات جدی به مراکز درمانی منتقل شده‌اند.

در برخی مناطق، سرعت باد از ۷۰ کیلومتر در ساعت نیز فراتر رفته و ستون‌هایی از خاک خشک را در هوا معلق کرده است. پدیده‌ای که باعث اختلال شدید در دید رانندگان، لغو پروازها، تعطیلی بازارها و توقف کامل زندگی روزمره مردم شده است. هم‌زمان، گردوخاک غلیظ، ساکنان را به تنگنای تنفسی کشانده و بیماران دارای مشکلات ریوی در وضعیت بحرانی قرار گرفته‌اند.

ساکنان کمپ‌های آوارگان نیز در برابر این طوفان‌ها بی‌پناه‌تر از همیشه‌اند. گزارش‌ها از مناطق مرزی در نزدیکی اسپین‌بولدک، زرنج و شیندند حاکی است که خیمه‌های پاره‌شده، خانواده‌های بی‌سرپناه، و کمبود شدید اقلام اولیه، این مردم را در معرض خطرات جانی و انسانی قرار داده است.

با وجود این وضعیت وخیم، تاکنون واکنش مشخصی از سوی مقام‌های طالبان به چشم نخورده و امکانات امدادرسانی بسیار محدود باقی مانده است. منابع محلی می‌گویند که هیچ سیستم هشداردهی پیش از وقوع طوفان فعال نبوده و واکنش‌ها بیشتر به‌صورت سنتی و غیرسازمان‌یافته انجام شده است.

این در حالیست که بادهای مرگ‌بار هفته جاری در افغانستان تنها یک پدیده طبیعی نیستند، آن‌ها نماد یک بحران مزمن هستند. بحران نادیده‌گرفتن آسیب‌پذیری مردمی که در برابر کوچک‌ترین فشار طبیعت، جان و دارایی خود را می‌بازند. در کشوری که زیر سلطه طالبان و فاقد برنامه‌ریزی مؤثر برای مدیریت بحران است، هر طوفانی به یک فاجعه تبدیل می‌شود.

نبود زیرساخت‌های مقاوم، ناتوانی نهادهای مسئول، فقدان سیستم هشدار اولیه و محرومیت گسترده از خدمات اولیه باعث شده‌اند تا افغانستان در برابر فجایع اقلیمی کاملاً بی‌دفاع باشد. این در حالی‌ست که تغییرات اقلیمی و خشکسالی، فرکانس و شدت این طوفان‌ها را بیشتر از گذشته کرده‌اند.

در جهانی که مقابله با بلایای طبیعی نیازمند مدیریت داده‌محور، منابع مالی، و شفافیت پاسخگویی است، افغانستان همچنان در مرحله دست‌و‌پنجه نرم کردن با بحران‌ها، بدون ابزار، بدون برنامه، و بدون صدا باقی مانده است.

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *