سه ضلع مثلث بحران جامعهی شیعه و هزاره!
- انتشار: ۲۴ جدی ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 104414

برای روشن شدن سه ضلع مثلث بحران، میتوان گفت که اگر جامعه را به عنوان یک مثلث در نظر بگیریم، جامعهای مطلوب زائده سه ضلع مطلوب ذیل است که عبارت اند از:
۱- مردم آگاه و مطالبه گر؛ یعنی جامعهی مطلوب توسط مردمی محقق میشود که هم از جایگاه و حقوقشان آگاهی لازم را دارند و هم در قبال آن جایگاه و حقوق حساسیت به خرج داده مطالبه گراند. بنابراین، بدون مردم آگاه و مطالبه گر، جامعهی پویا و سرزنده تحقق نخواهد یافت. پس باید برای اگاهی مردم از حقوق و جایگاهشان تلاش شود تا از حالت اطاعت گری بدون مزد به مطالبه گران صاحب حق تبدیل شوند.
۲- تصمیمسازان ژرف نگر؛ یعنی یک جامعهی مطلوب علاوه بر مردم آگاه و حساس، نیاز به تصمیمسازان ژرف اندیش دارد که عبارت باشد از تحصیل کردگان و نخبگان آن جامعه. تصمیمسازی یک کار دسته جمعی و زمان بر و مرحله آن قبل از تصمیمگیری و وظیفه نخبگان و تحصیل کردگان میباشد. در این مرحله، نخبگان و تحصیل کردگان با دقت و ژرف اندیشی، گزینهها و مسیرهای مختلف برای سیاست ورزی و نکات مثبت و منفی هر یک از گزینهها را بررسی نموده در اختیار تصمیمگیران قرار میدهند تا تصمیمگیران نهایی که معمولا رهبران یک جامعه میباشند، گزینهی مناسب را برای مدیریت امور جامعه و رسیدن به اهداف برگزینند. بنابراین، وظیفه نخبگان و تحصیل کردگان تصمیمسازی و راهنمایی تصمیمگیران است نه تملق و مداحی رهبران. اگر نخبگان و تحصیل کردگان از تصمیمسازی که وظیفه اصلی آنها میباشد، به تملق روی بیاورند، جامعه و مردم را دچار بحران نموده از کمال مطلوب باز میدارند.
۳- تصمیمگیران کلان نگر؛ سومین ضلع مطلوب یک جامعهی مناسب، تصمیمگیران و رهبران کلان نگر است؛ یعنی جامعهای پویا و سرزنده است که از نعمت تصمیمگیران و سران کلان نگر برخوردار است به تعبیر بهتر جامعهی پویا جامعهای است که سران آن جامعه به جای موج سواری و روزمرگی به سیاستهای کلان و شناسایی ظرفیتها، شایستگیها و استعدادهای آن جامعه میپردازند و سپس استعدادها و تواناییها را به سمت و سوی موقعیتهای حساس سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی مدیریت و هدایت میکنند تا هر کسی در جای خویش قرار گرفته نقش آفرینی نمایند. اما اگر جامعه دچار رهبران و تصمیمگیران موج سوار و جزئی نگر بشود، قطعا به بحران کشیده میشود.
تا اینجا مشخص شد که جامعهی مطلوب زائده سه ضلع مطلوب است که عبارت باشد از مردم آگاه و مطالبه گر، تصمیمسازان و تحصیل کردگان ژرف نگر و تصمیمگیران و رهبران کلان نگر. اگر هر کدام از این از اضلاع سهگانه دچار بحران شود، جامعه را نیز به سمت بحران میبرند.
الآن با توجه به مطالب ذکر شده به خوبی میتوان سه ضلع مثلث بحران جامعهی شیعه و هزاره را درک نمود و میتوان گفت جامعهی شیعه و هزاره دچار بحران است؛ چون که از یک سو اکثر مردم و رهروان سران احزاب، نه آگاه به جایگاه و حقوقشان میباشند و نه مطالبه گر اند و شغلشان فقط اطاعت بدون مزد و سینه زدن زیر پرچم سران احزاب است و بس؛ و از سوی دیگر اکثر قاطع نخبگان و تحصیل کردگان این مردم به جای تصمیمسازی و راهنمایی تصمیمگیران که وظیفه اصلی آنها است، به مداحی سران رو آورده اند و از سوی سوم این مردم دچار رهبران موج سوار و جزئی نگر اند که همواره سیاستهای مقطعی و زود گزر را دنبال میکنند و فاقد هرگونه سیاستهای استراتژیک و تاکتیکهای مناسب اند.
خلاصه سه ضلع مثلث بحران جامعهی شیعه و هزاره عبارت اند از فقدان آگاهی و مطالبه گری مردم، رفتار چاپلوسانه بسیاری از تحصیل کردگان و موج سواری رهبران. تا این اضلاع بحران تغییر نکنند، وضعیت نه تنها درست نخواهد شد که بحرانی تر نیز میشود. اگر میخواهیم به جایی برسیم، همهی اضلاع مثلث بحران بویژه تحصیل کردگان چاپلوس باید تجدید نظر نموده به وظایفشان برگردند.
محمد امین احسانی
نظرات(۰ دیدگاه)