سمبل کوچک؛ حکایت بزرگ
- انتشار: ۵ قوس ۱۳۹۸
- سرویس: اجتماعیدیدگاه
- شناسه مطلب: 71377
چنگ زدن به بینی کوچک؛ حکایتگر مشکلات بزرگ، ساختاری و ریشهای در این کشور است. چه حرکتی برای ترمیم خراش آن انجام شود یانه. این مشکلات نشان دهنده آن است که در این سرزمینی بریده از قافله شتابان تمدن و غرق در فلاکتها، برخی به صورت بیمارگونه، هنوز دارای تفکر بدوی و قرن حجری است.
آنان، بهجای اینکه در دنیای کثرتگرا و دانشمحور امروزی، اصالت و افتخار را متعلق بهاخلاق، خوشفهمی، دانشمحوری، صلحطلبی، مسالمتجویی و مدنیت بدانند؛ اما غرق در پندارهای متوهمانه و برتریجویانه، هنوز با ملاک تفکرات مشمئز کننده قبیلهای، اصالت را به رنگ و چهره میدهند و به فیزیک صورت و ریشههای خونی خود فخر و مباهات میورزند و دستههای قومیای که مثل آنها نباشند، به ریشخند میگیرند.
همین تفکر پلید و نابخردانه است که به مثابهای سنگ بزرگ، در مقیاس سنگین، به پای این جغرافیا بسته شده است و نمیگذارد این کشور، گامی به جلو بردارد و همواره، گِرد میخ عقبماندگی میچرخد.
وقتِ آن رسیدهاست که همه به عنوان ملت یکپارچه، با پذیرش اصل تنوع در زمینههای مختلف، به صورت عبرتآمیز بیندیشم و بپرسیم؛ عیب در کجا است که ما مردمان این سرزمین، هنوز پارچه تنبان و نخ بند تنبان خود را تولید نمیتوانیم و این کالاهای پیشپا افتاده را از خارج وارد میکنیم؟ در کشوری که اگر محصولات وارداتی نباشد نه تنبان داریم و نه بند تنبان؛ آنگاه آیا، فخر و مباهاتی برای دماغ بزرگ هست. مگر غیر از این است که ما همواره به افتخارات کاذبی دل خوش کردهایم که هیچ تأثیری بر سرنوشت ما نداشتهاست.
بنابراین، باورهای پلیدی که برتری را به بینی میدهد نه به بنیانهای مدنیت، خلاقیت و قانونگرایی، از تراوشهای ذهنی سیاستپشیگان شعبدهباز سرچشمه میگیرد که هویت و ریشه ندارند، از درس انسانیت چیزی نیاموختهاند، از حقوق بشر و کرامتی انسانی چیزی نمیدانند، از دانش سیاست و مدیریت چیزی نمیفهند و به صورت کلی دنیای جدید و انسانمحور را هنوز درک نکردهاند. یادمان باشد که تنها چهرهخاص، وضع ظاهر و کروات بستن، کسی را، امروزی نمیکند. این محتوای سخن، منطق کلام و احترام به انسانیت است که مشخص میکند، گوینده در کجای تاریخ ایستادهاست و چه باورهای بر سردارد. تا باورهای ضد انسانی و واپسگریانه در عرصه سیاست کشور حاکم باشد، چهره بارز سیاست و مدیریت ما، ابتذال، واپسگرایی و مایهی شرمساری است؛ رهایی از این سیاستهای انسانستیزانه و باورهای مبتنی بر نفرت پنهانِ نژادپرستانه، در گرو بیداری، ایستادگی و روشنگری است.
داکتر سید جواد سجادی
نظرات(۰ دیدگاه)