خواب یا بیدار
- انتشار: ۳۱ اسد ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 119212

طالبان هنوز باور نکردهاند که با این سرعت و سهولت، بام بلند دنیا را تسخیر و سران و سرداران جمهوریت را متواری کردهاند. آن دسته از تفنگدارانِ موتورسیکلتسوارِ طالبان که اینک در ارگ و سپیدار و پارلمان و کاخهای دوستم و عطا و اسماعیل خان و … قدم میزنند، یقیناً گهگاه از خود میپرسند که ما خوابیم یا بیدار! آنچه میبینیم رؤیاست یا واقعیت!
حتی رهبران و فرماندهانِ ارشد طالبان از آنچه اتفاق افتاد در حیرت فرو رفتهاند و احتمالاً با خود میگویند: ما نه چنین سناریویی را نوشته بودیم و نه چنین برنامهی گسترده را طرّاحی کرده بودیم و نه از چنان قوّت و قدرتی برخوردار بودیم! دومینوی سقوط و فروپاشی نظام و اردوی جمهوریت آنچناب پرشتاب و غیرمنتظره پیش رفت که ما را هم غافلگیر و متحیّر ساخت.
دقیقاً به دلیل همین فروپاشی شتابآلود و دور از انتظار و مرگِ زودرس نظام جمهوریت، اکنون طالبان هیچ ایده و برنامهای برای آینده و ادارۀ کشور و سر و سامان دادن به اوضاع شکنندۀ جاری ندارند و عملاً خلأ قدرت و فقدان حاکمیّت در کشور اتفاق افتاده است.
با گذشت شش روز از فرار اشرف غنی و تسلط طالبان بر کشور، آنان حتی نمیدانند که «جمهوریت» را ملغی اعلام کنند و «امارت» را جانشین آن نمایند و یا دولت موقت و ائتلافی با مشارکت سایر جریانها و گروههای سیاسی و قومی تشکیل دهند. در صورتِ انتخاب گزینۀ دوم، باز هم نمیدانند که با کدام جریانها و چهرهها، وارد ائتلاف و مشارکت شوند.
سردرگمی و بیبرنامهگی کنونی طالبان نشانگر این واقعیت است که آنان هرگز چنین پیشروی و پیروزی سریع و آسان را پیشبینی نمیکردند و به همین دلیل، هیچ نقشهی راه و برنامهی مدوّن و مشخص برای فردای پیروزی تدوین و ترسیم نکرده بودند و اکنون که دولت و قدرت و کشور و مردم را رایگان و بیزحمت در دستان خود میبینند، متحیّر ماندهاند که با چند هزار جنگجوی جوان و بیتجربه، امور یک کشورِ چهل میلیونی را در دنیای متحوّل و متلاطم و پیچیدۀ کنونی چگونه مدیریت کنند.
مسیح ارزگانی
نظرات(۰ دیدگاه)