«حقوق بشر» در برزخ سیاست
- انتشار: ۲۲ قوس ۱۴۰۱
- سرویس: تیتر 2دیدگاه
- شناسه مطلب: 134897
(به مناسبت دهم دسامبر روز جهانی حقوق بشر)
-یکی از مهم ترین و ارزشمندترین دست آورد های جامعه بشری، در راستای انسانی ساختن عرصه زندگی و مناسبات اجتماعی و ملل، و بخصوص سیاست و حکومت «حقوق بشر» است.
-«حقوق بشر» مجموع ارزش های است که کلیت جامعه بشری را، با همه گوناگونی باورها و فرهنگ ها پوشش می دهد. ارزش های مدون یافته حقوق بشری با عنوان «اعلامیه جهانی حقوق بشر» نتیجه هم اندیشی، اندیشمندان مربوط به اکثریت ادیان و نحله های جوامع بشری می باشد؛ بنابراین «حقوق بشر» برخلاف ادعای مخالفین آن ساخته و پرداخته هیچ قدرت جهانخواره ای نیست.
-مخاطب اصلی «حقوق بشر» ملت ها و دولت ها اند تا بادرک و رعایت کرامت انسانی، تمامی سازوکارهای زندگی جمعی، خصوصا سازوکارهای حکمروایی بایستی برمعیار رعایت و حفظ کرامت انسانی باشد.
-ضمانت اجرایی «حقوق بشر» آگاهی ودرک، تعهد و عمل انسان ها و وفاداری دولت ها به آنچه از مفاد های حقوق بشری خود را به آن متعهد دانسته و آن را به امضا رسانیده اند، می باشد.
سازمان ها و نهادهای ملی و بین المللی فقط تسهیل و هماهنگ کننده فعالیت های حقوق بشری است. موفقیت و سلامت و مقبولیت این سازمان ها و نهادها در دایره حقوق بشر در آنست که فعالیت ها و گزارش ها و رصدهای خود را بی طرفانه و بر معیار و شاخصه های حقوق بشری و بدور از تاثیر پذیری های سیاسی و جانبدارانه به انجام برسانند.
-با تأسف همانگونه که بسیاری از ساحه ها از تعرض سیاست های مغایر با ارزش های حقوق بشری مصئون نمانده است ، و ارزش ها و ساختارهای اصلاح طلبانه بشری مورد سواستفاده قدرت های جهانخواره و حکومت های خودکامه قرار گرفته است؛ «حقوق بشر» نیز در برزخ چنان سیاست هایی گرفتار شده است.
-یکی از دلایل/عوامل نقض گسترده و تکان دهنده حقوق بشر از سوی قدرت ها و حکومت ها و گروه ها، بی توجهی و عدم التزام عملی به شاخصه های حقوق بشری و تیزشدن لبه تبلیغات بر ضد حقوق بشر در برخی جوامع به موضوع برزخ سیاسی است که حقوق بشر در آن گرفتار آمده است.
آنچه امروز در افغانستان می گذرد نقض آشکار، گسترده و تکان دهنده حقوق بشر در همه عرصه ها است. در این بین نقض حقوق بشری کودکان، دختران و زنان سخت تکان دهنده تر است.
آنچه این نقض حقوق بشر را تکان دهنده تر ساخته است، بی تفاوتی و انفعال جامعه بینالمللی و سازمان ها و نهادهای حقوق بشری است. امروزه جامعه بینالمللی و سازمان های یادشده همه درپی مماشات و تعامل با ناقضین آشکار و بی پروای حقوق بشر در افغانستان هستند.
این وضعیت تکان دهنده درباره «حقوق بشر» و نسبت به سرنوشت مردم افغانستان ، از همان موضوع «حقوق بشر در برزخ سیاست» سرچشمه می گیرد. تا زمانی که این مخروط دگرگون نشود و بجای سیاسی شدن حقوق بشر ، سیاست ها حقوق بشری نشوند نباید انتظار داشت که روند فاجعه نقض حقوق بشری در جهان و به ویژه در افغانستان متوقف یا کاهش یابد.
در پرتو آگاهی ملت ها و احیای خودارادیت ملت ها، انسانی شدن سیاست ها و مردمی شدن حکومت ها است که می توان امیدوار بود تا جوامع بشری در هر نقطه ای از جهان به «حقوق بشری» خود دسترسی پیدا کنند.
عبدالشکور اخلاقی
نظرات(۰ دیدگاه)