بررسی جنایات عاشورا از منظر حقوق بین­ الملل

  • انتشار: ۳ سنبله ۱۳۹۹
  • سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
  • شناسه مطلب: 93241

واقعه عاشورا یکی از مهمترین جنگهای اسلام است که در بردارنده مشخصه‏ ها و ابعاد مختلف شئون بشری است به گونه‏ ای که سال‏های سال است که فکر بشر را جلب خود کرده و انسان امروز،هر روز ابعاد جدیدتری از آن واقعه را می‏ یابد. آنچه که در واقعه کربلا بیش از پیش فکر انسان را به خود جلب میکند طرفین این حادثه هستند با این که هر دو از یک دین و سنت پیروی می کنند یکی از طرفین راه عدالت را در پیش می گیرد و طرف دیگر مرتکب جنایاتی می شود که تاریخ بشریت کمتر مثل آن را دیده است. این در حالی است که قوانین جنگی دین اسلام کشتن کودکان، پیران و زنان را ممنوع و بر حفظ جان بردگان، ضعیفان و اسیران تأکید کرده است. پرواضح است که مراعات و حفظ عزت وکرامت انسان جزء ارزش‌های اسلامی در جنگ‌ها بوده که از پیامبر اکرم(ص) به یادگار مانده و حتی امروز مشابه آن نیز در قوانین بین‌المللی با عنوان قواعد بشر دوستانه بین الملل دیده می‌شود. در زمان مخاصمه و درگیری امکان تحقق قوانین حقوق بشر دوستانه تاحدی اجتناب ناپذیر است اما اینکه این حقوق در واقعه عاشورا تا چه حد محقق گردیده قابل تامل است.

انسان در تاریخ حیات خود جنگ های خونینی را به خود دیده است ملتی نیست که از آسیب های آن در امان مانده باشد این آسیب ها نه تنها جان و مال مردم را تهدید کرده بلکه کرامت و حرمت او را نیز نشانه گرفته است. کشتار کودکان، زنان و سالخوردگان تجاوز به عنف و امثال آن قلب بشریت را جریحه‌دار و پرونده افتخار آمیز جنگاوران را سیاه کرده است. امروزه با وجود رشد تمدن بشری و تکنولوژی جهان ابزارها و روش های جنگی نیز پیشرفت کرده است که بدنبال آن افراد غیر نظامی بیشتری در معرض آسیب های جنگی قرار می­ گیرند. در این میان ایجاد یک اصول اساسی بشر دوستانه و رعایت آن اصول به منظور کاهش آسیب ها الزامی است.حقوق بشردوستانه بخشی از حقوق بین‌الملل است که در هنگام مخاصمات مسلحانه بر روابط بین‌المللی دولت‌ها و عملکرد نیروهای نظامی حاکم می‌شود. هدف اصلی حقوق بین‌الملل بشردوستانه که در غالب معاهدات و اسناد بین‌المللی آمده است حمایت از حیات، سلامت و کرامت غیر نظامیان و رزمندگانی که صحنه درگیری را ترک کرده‌اند، می‌باشد. همچنین حقوق بین‌الملل بشردوستانه حق طرف‌های درگیر را در انتخاب روش‌ها سلاح‌های جنگی محدود می‌کند. به طور کلی حقوق بشردوستانه را تحت عناوین حقوق درگیری­ های مسلحانه یا حقوق جنگ هم نامیده می شود و شامل قواعدی است که هدف آن حمایت از افرادی است که در جنگ شرکت نکرده­ اند یا آن­ را ترک کرده­ اند و همچنین محدود کردن روش­ ها و وسایلی است که در جنگ بکار گرفته می­شود.

واقعه عاشورا در بین جنگ‌های پس از ظهور اسلام، یکی از مهم‌ترین حوادثی است که رخ داد. با توجه به اهمیت واقعه عاشورا و جنایاتی که در این جنگ کوتاه و یک روزه اتفاق افتاده است هر تحقیقی در این حوزه می‌تواند راهگشای مناسبی برای معرفی حادثه عاشورا به جامعه جهانی باشد.

جنایات قابل مجازات بین­ المللی

۱- جنایت نسل­ کشی

نسل­ کشی یا ژنوساید از جنایات خیلی شدید بر علیه بشریت تلقی می­شود. در ماده ۲ کنوانسیون منع و مجازات نسل­ زدایی (۱۹۴۸) نسل زدایی را اینگونه تعریف می­ کند:
نسل­ زدایی به هر یک از اعمال زیر گفته می­شود که به قصد نابودی کامل یا قسمتی از گروه­های ملی، نژادی، قومی یا مذهبی صورت می­گیرد.
کشتن اعضای گروه، وارد کردن آسیب شدید نسبت به سلامت جسمی و روحی اعضای یک گروه، قرار دادن عمدی یک گروه در معرض وضعیت زندگی نامناسبی که منتهی به نابودی فیزیکی یا بخشی از گروه شود، اجرای اقداماتی که به قصد جلوگیری از تولید مثل در میان گروه صورت می­ گیرد و انتقال اجباری کودکان یک گروه به گروه دیگر.

۲- جنایت علیه بشریت

جنایت علیه بشریت شامل تهدید نسبت به صلح، امنیت و رفاه جهان طی یک حمله نظام­مند یا گسترده به حقوق بنیادین بشری یک جمعیت غیرنظامی می­باشد. این شرایط خشونت سازمان­یافته ما را به تامل بیشتر در مسئله بشریت و مسائلی از این دست در مفهوم حداقل استاندارد قواعد موجودیت انسانی فرا می­خواند. به­طور کلی جنایات علیه بشریت جنایاتی است که به علت شدت قساوت آن وجدان جامعه جهانی براثر وقوع ان جریحه دار می شود و اولیای دم این جنایات کل بشریت است.
طبق ماده ۷ اساسنامه دیوان کیفری بین المللی منظور از جنایات بر ضد بشریت اعمالی است که در یک حمله گسترده یا سازمان یافته بر ضد یک جمعیت غیر نظامی و با علم به آن حمله ارتکاب یابند و به سه دسته تقسیم می­شوند.

الف: جنایات بر ضد تمامیت جسمی و روحی افراد شامل:

قتل،قلع وقمع، شکنجه، آزار به علل سیاسی، نژادی، قومی، ملی، فرهنگی، مذهبی و یا هر جنایتی که به موجب حقوق بین­الملل در ساسر جهان غیر مجاز شناخته شده­ اند.

ب: جنایت بر ضد آزادی­های افراد شامل:

به بردگی گرفتن، کوچ یا جابجایی اجباری جمعیت، حبس کردن یا ایجاد هر شکل دیگر محرومیت شدید از آزادی جسمی که‌ بر خلاف قواعد بنیادین حقوق بین الملل باشد، تجاوز جنسی،بردگی جنسی،فاحشگی اجباری،حاملگی اجباری، عقیم کردن اجباری و هر نوع خشونت جنسی مشابه با آنها، ناپدید کردن اجباری(اشخاص)، آپارتاید.

ج: سایر اعمال ضد بشری مشابه که عامدا به قصد ایجاد رنج زیاد یا صدمه شدید به جسم یا سلامت جسمی یا روحی صورت پذیرد.

۳- جنایت جنگی

جنایت جنگی، جنایتی است که ارتکابش نقض حقوق بین‌الملل بشر دوستانه ناظر بر درگیری‌های مسلحانه را درپی دارد. جنایات جنگی، نقض جدی مقررات عرفی یا معاهده ای حقوق بشر دوستانه در مورد مخاصمات مسلحانه‌ای هستند که باید نقض ارزش‌های مهم حمایت شده محسوب شوند و نتایج مهم و گسترده‌ای برای قربانیان به همراه داشته باشند و مطابق حقوق عرفی یا معاهده‌ای، متضمن ایجاد مسئولیت کیفری فردی برای مرتکبین باشند.

سایر مواردی که جنایت جنگی محسوب می شوند عبارت اند از :
قتل عمدی، شکنجه و رفتار غیرانسانی، عمدا موجبات رنج شدید دیگران را فراهم کردن، صدمه شدید به جسم یا سلامتی، حمله به جمعیت غیرنظامی، اخراج یا انتقال غیرقانونی گروه های غیرنظامی، استفاده از سلاح ها یا روش های ممنوع جنگی (سلاح های شیمیایی ، باکتریولوژیک و آتشزا)، استفاده خائنانه از علائم و دیگر نشانه های حفاظتی غارت اموال عمومی یا خصوصی.

در چهار معاهده ژنو رعایت و حفظ حقوق مجروحان،‌ بیماران و غرق شدگان نیروی دریایی و نیز تمام زندانیان جنگی بی­ هیچ تمایزی پیش­ بینی شده و در نتیجه حق حمایت برابر برای تمام قربانیان جنگ تضمین شده است. معاهده چهارم به حفظ حقوق اشخاص غیرنظامی در دوران جنگ می­ پردازد.
پروتکل­ های الحاقی این حمایت را به تمام اشخاص آسیب دیده از درگیری­ های مسلحانه گسترش می دهند و هرگونه حمله رزمندگان و طرف­ های درگیر را اعم از اینکه درگیری بین­ المللی باشد یا داخلی به افراد و اهداف غیرنظامی ممنوع می­ کند.

۴- جنایت علیه صلح

با این که واژه تجاوز در منشور ملل متحد بسیار به کار رفته است ولی در هیچ کجای منشور از آن تعریفی ارائه نشده است. در سال ۱۹۷۴ قطعنامه­ ای با عنوان ” قانون نامه تعریف تجاوز” به تصویب مجمع عمومی سازمان مللل متحد رسید. طبق این قطعنامه تجاوز عبارت است از ” استفاده از زور توسط یک کشور علیه حاکمیت، تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی کشور دیگر یا به طریق دیگری ناسازگار با منشور ملل متحد. مصادیق تجاوز بسیار متنوع است مانند حمله به یک کشور، انضمام سرزمین کشوری دیگر به خاک خود با توسل به زور، بمباران سرزمین های یک کشور، حمله به نیروی هوایی، دریایی و زمینی یک کشور، محاصره بنادر یک کشور و … .
لزوم اجرای قواعد بشردوستانه در مخاصمات مسلحانه، از زمانی که منشور ملل متحد کاربرد زور را ممنوع نموده است و تجاوز نامشروع شناخته شده است مسئله «جنایت بر ضد صلح» پدیدار گشته است و بیشتر احساس می شود.

مصادیق حقوق بشردوستانه در قیام عاشورا

حقوق جنگ از قدیمی‌ترین حقوق شناخته شده بشری است که قدمت بسیار دارد و حتی در دوران جاهلیت و پس از آن در زمان ظهور اسلام نیز برای آن قواعد بسیاری تدوین شده و مورد احترام و رعایت جوامع آن روزی بوده است. بنابراین میتوان اذعان داشت که در زمان واقعه عاشورا حقوق جنگ وجود داشته است اما این حقوق از یک طرف مخاصمه به وحشتناکترین حالت ممکن نقص شده است به گونه­ ای که بازتاب جنایات این فاجعه پس از سال­ها زنده است و طرف دیگر مخاصمه به عالی­ ترین شکل حقوق جنگ را رعایت کرده است. از جمله جنایاتی که در عاشورا رخ می­دهد:

۱) جنگ در ماه حرام

در تمام جوامع بشری جنگها نیز آدابی دارد که رعایت آن از سوی دوطرف ضروری است و تجاوز از آن امری غیرقانونی و غیر انسانی محسوب می شود. یکی از قوانینی که در قبایل عرب وجود داشت و بعد از اسلام نیز به رعایت آن تاکید شده است منع جنگ و خونریزی در ماه­های حرام است. این قانون در دو زمان زیر پا گذاشته شد: اول زمانی بود که امام حسین(ع) بیعت با یزید را نپذیرفت و به سوی مکه رفت. با نزدیک شدن ایام حج یزید و عمالش در صدد برآمدند از امنیت حرم و ماه­های حرام سوء استفاده کرده و امام را ترور کنند. دوم زمانی که امام توسط ابن زیاد و عمربن سعد محاصره شدند و تلاش امام در جهت ممانعت از وقوع جنگ در ماه حرام موثر نیافتاد درصدد دفاع بر آمده و از باب دفاع و مقابله به مثل با آنان جنگید.

۲) قطع آب

حقوق بین­ الملل بشردوستانه تعهدات الزام­ آوری در زمینه حق آب و غذا در زمان مخاصمات مسلحانه بین ­المللی و شرایط اشغال ایجاد نموده و تا آن حد پیش رفته که استفاده از سلاح گرسنگی و تشنگی در این منازعات را به منزله جنایات جنگی، جنایات نسل­ کشی و جنایات علیه بشریت قلمداد نموده است.

۳) بی حرمتی به شهدا و لگدمال کردن بدن مبارک امام حسین (ع) و یارانش با سم اسبان

احترام و بزرگداشت نسبت به افرادی که در طول جنگ جان خود را از دست داده­ اند در سرتاسر دنیا وجود دارد.
این قاعده در کنوانسیون الحاقی ١، تحت عنوان کلی احترام به اجساد درج گردیده که مفهوم آن جلوگیری از غارت بقایای اجساد قربانیان می باشد. از طرفی مطابق اساسنامه دیوان کیفری بین­ المللی ممنوعیت مثله اجساد قربانیان در جریان درگیریهای مسلحانه در چارچوب هتک شأن و منزلت اشخاص قرار میگیرد که بر اساس عناصر تشکیل دهنده جرم، نسبت به جسد اشخاص نیز اعمال میگردد. شمار بسیاری از دستورالعمل های نظامی نیز، مثله اجساد قربانیان، و سایر اعمال منجر به هتک حرمت اجساد را ممنوع اعلام کرده اند.

۴) آزار اسیران

یکی از مسائلی که در اغلب جنگها رخ می­دهد، به اسارت در آوردن نیروهای طرف مقابل است. حقوق بشردوستانه به عنوان شاخه­ ای از حقوق بین­ الملل معاصر اسلامی از دیرباز به بحث رفتار با اسرا پرداخته است. بررسی­ ها در مجموعۀ مقررات و حقوق جنگ نشان می­­دهد که کنوانسیون­های چهارگانۀ ۱۹۴۹ ژنو و پروتکل­ های الحاقی ۱۹۷۷ به این موضوع پرداخته است. در این مقررات به برخورد انسانی با اسیران جنگی تاکید شده است و هرگونه رفتاری که موجب به خطر افتادن جان و سلامتی اسرا و آزار روحی و روانی آن­ها شود ممنوع شده است.

۵)‌‌ تاراج اموال و به آتش کشیدن خیمه ­ها

با بروز جنگ در راه زندگی غیرنظامیان وقفه و مشکلات اجتناب ناپذیری ایجاد می­گردد ولی دولت­ های متخاصم مکلف­ اند تلاش کنند که تاثیر سوء درگیری­های نظامی برای غیرنظامیان به حداقل ممکن برسد. براین اساس مقررات لاهه در مورد سرزمین­های اشغالی، حمایت وسیعی را معطوف به اموال خصوصی کرده است حمایتی که هم اکنون در حقوق بین الملل عرفی استقرار یافته است. اصل الزام به حفظ حرمت اموال خصوصی از طرف دولت اشغالگر، به صراحت در ماده ۴۶ مقررات لاهه مورد توجه قرار گرفته است. براساس این ماده، دولت اشغالگر باید به مالکیت خصوصی در سرزمینهای اشغالی احترام گذارد. از این رو انهدام اموال خصوصی بدون مبرم نظامی، یا در صورتی که صرفاً در جهت هدفهای انتقام جویانه یا خسارت بار به دشمن باشد، ممنوع است.
زنان باید مورد احترام خاص قرار گرفته و از آنها در برابر هرگونه حمله ناشایست حمایت شود. به وضعیت زنان باردار و مادرانى که داراى فرزندان وابسته به خود هستند و به دلایل مربوط به درگیرى مسلحانه بازداشت شده‌اند، با حداکثر اولویت رسیدگى شده و حتی در صورت صدور حکم اعدام براى آنها این حکم اجرا نخواهد شد.

۶) کشتن کودکان و بانوان

وجود مخاصمات مسلحانه در جوامع بشری، کودکان و زنان را که آسیب پذیرتر از دیگران می باشند تحت تاثیر قرار میدهد. بخصوص از زنان باید در برابر هرگونه حمله ناشایست حمایت شود. زنان باید در برابر هرگونه حمله به حیثیتشان بخصوص در برابر تجاوز، فحشاى اجبارى یا هر شکل دیگرى از حمله ناشایست حمایت شوند. در صورت نقض این قواعد، دولت مربوطه مسئول خواهد بود.

پروتکل الحاقى ۱۹۷۷ سازمان ملل متحد درباره حمایت از کودکان هنگام جنگ اعلام مى‌کند که کودکان باید مورد احترام خاص قرار گرفته و از آنها در برابر هر شکل از حمله ناشایست حمایت شود. آنها باید مراقبت و کمکى را که خواه به علت سن و یا به هر علت دیگر به آن نیاز دارند دریافت کنند. همه اقدامات ممکن باید انجام شوند تا از شرکت کودکان زیر ۱۵ سال در درگیرى‌ها جلوگیرى شود و اگر آنها در نتیجه جنگ یتیم شده یا از خانواده خود جدا بشوند، براى تضمین اینکه به حال خود رها نشوند، باید اقدامات لازم به عمل آید تا آموزش آنها در هر حال تسهیل شود. در صورت دستگیرى کودکان، آنها باید در محلى جدا از بزرگ‌سالان نگه‌دارى شوند، مگر آنکه خانواده‌هایى به عنوان واحد خانوادگى اسکان داده شده باشند. مجازات مرگ نباید در مورد اشخاصى که در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال داشته‌اند اجرا شود.

هیچ‌یک از طرف‌هاى درگیرى ترتیب انتقال کودکانى غیر از اتباع خود را به یک کشور خارجى نخواهد بود، مگر آنکه دلایل ضرورى براى این کار وجود داشته باشد. هرگاه انتقال انجام شود، باید همه اقدامات لازم براى تسهیل بازگشت کودکان به خانواده و کشورشان انجام شود.

نتیجه ­گیری

از لحاظ تاریخی حقوق بین الملل بشر دوستانه ریشه در قواعد مذهبی و مدنی کهن دارد اما تدوین جهانی حقوق بین الملل بشر دوستانه در قرن نوزدهم آغاز شد. از آن بعد دولت ها توافق بر سر یک سری از قواعد عملی بر مبنای تجربه های تلخ جنگ ­های گذشته نمودند. این قواعد یک نمای دقیق را بین نگرانی­های بشر دوستانه و نیازهای نظامی کشورها ایجاد نموده است.
حقوق بشر دوستانه می کوشد با وضع مقرراتی از خشونت بی اندازه در جنگ ها جلوگیری کند برای رسیدن به این منظور حقوق بشر دوستانه حق دولت ها را در انتخاب سلاح ها و روش های جنگی محدود از قربانیان درگیری های مسلحانه حمایت می کند. در حقوق بشر دوستانه هیچ توجهی به علت جنگ و قانونی یا غیر­قانونی بودن آن نمی­شود و تنها مساله ای که مورد توجه و نظر است حمایت از قربانیان جنگ وکاهش خشونت است، بنابراین حقوق بشر دوستانه بدون توجه به علت جنگ و قانونی یا غیر قانونی بودن و صرف نظر از اینکه قربانیان متعلق به کدام یک از دو طرف درگیری می باشد از آنها حمایت می­کند. رعایت حقوق بشر دوستانه بین­ المللی از دیدگاه اسلام یک وظیفه و تکلیف دینی و شرعی است و هر گونه تخطی از آن، هم کیفر دنیوی و هم عقوبت اخروی دارد. اما می­ بینیم در واقعه عاشورا هر چند هردو سوی مخاصمه از یک دین واحد بودند اما یک سوی این جنگ از رعایت این مقررات سرباز زدند و مهمترین هدف حقوق بشردوستانه که حفظ کرامت انسانی است را نادیده گرفتند و به شقی­ ترین رفتارها پرداختند. آنان علاوه بر حقوق نظامیان حقوق غیرنظامیان، زنان، کودکان، بیماران و اسیران را پایمال کرده و موجب ایجاد خطرات جانی و جسمی و روحی و روانی شدند. بر اساس آنچه گذشت این حادثه از نظر هر نوع مجازات بین­ المللی قابل تامل است و می­‌توان بر اساس جنایت نسل کشی، جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی و جنایت علیه صلح آن را محکوم کرد.

دکتر سید حبیب موسوی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟