چرا پکن دست خالی مانده است؟

  • انتشار: ۶ میزان ۱۴۰۴
  • سرویس: دیدگاه
  • شناسه مطلب: 237114

بی توجهی طالبان به دعوت اخیر چین از ملایعقوب برای سفر به آن کشور نشانه ای است از آنکه بخش عمده طالبان، تصمیم گرفته اند در تحولات آتی منطقه، بیش از آنکه به چین تکیه کنند، در کنار آمریکا بایستند.

دهه هاست که افغانستان، صحنه وزن کشی قدرتهای جهانی است. در قرن بیستم، افغانستان محل رقابت خونین آمریکا و شوروی سابق بود و اکنون، چین و آمریکا چنین قصدی دارند.

روسیه، با اینکه تلاش می‌کند خود را یک بازیگر فعال در مسایل افغانستان نشان دهد، اما بیشتر نظاره گر است تا بازیگر.
روس‌ها، در سوریه هم، از تمام ظرفیت‌های خود دست کشیدند و این کشور را علیرغم اهمیت فراوان آن، به دست نشاندگان آمریکا تحویل دادند.
به احتمال زیاد، روس‌ها، با توجه به آنچه که در اوکراین می‌گذرد، در یک موضع انفعالی، از سوریه دست شسته و نسبت به افغانستان، نظاره گر شده اند.

در مقابل،  چین به عنوان اصلی ترین رقیب آمریکا،  در تلاش است تا نفوذ خود را در منطقه تثبیت کند.
پکن، با سرمایه گذاری چند میلیارد دلاری در پاکستان و با چشم‌داشت به منابع عظیم افغانستان و موقعیت راهبردی این کشور در پروژه «یک کمربند، یک جاده»، مایل است مانع حضور آمریکا در این منطقه شود.

دعوت چین از رهبران طالبان به منظور گفتگو در خصوص بازگشت نیرو‌های آمریکایی به پایگاه هوایی بگرام، اقدامی در مسیر هزینه دار کردن تصمیمات آمریکا برای منطقه است.

با این حال، تجربه چند دهه گذشته نشان داده که هیچ یک از قدرتهای خارجی، گامی برای توسعه و آبادانی افغانستان برنداشته اند و ادعای سرمایه گذاری در پروژه های اقتصادی افغانستان، دروغ های بزرگی به منظور توجیه تجاوزگری آنها به افغانستان بوده است.

درست به همین دلیل است که افغانستان خفته بر گرانقیمت ترین منابع طبیعی، همواره فاقد زیر ساخت های اساسی باقی مانده و مردم، از ثروت خدادادی خود، بی بهره مانده اند.

با وجود اینکه در حکومت جمهوری، میلیاردها دلار بودجه وارد افغانستان شد، اما چون آمریکا بنایی برای توسعه افغانستان نداشت، هیچ گام بلندی به نفع مردم افغانستان برداشته نشد و در نهایت هم تحویل دهی قدرت به طالبان توسط آمریکا، به عنوان بخشی از بازی آن کشور به منظور حفظ سلطه آنها بر افغانستان صورت گرفت.

در افغانستان تحت حاکمیت طالبان، کشوری که محل مداخله همه همسایگان و قدرتهای خارجی بود، به بهشت تامین منافع آمریکا با کمترین هزینه تبدیل شده و کشورهای رقیب آمریکا، علیرغم اینکه برای طالبان هزینه میکنند، اما دست شان از هر دستاوردی خالیست.

حتی چین هم که با دادن وعده های گزاف به طالبان، انتظار همراهی این گروه با خود را داشت، در مسأله بازگشت نیرو‌های آمریکایی به بگرام، درک کرد که این گروه، بخشی از بازی آمریکا در منطقه است و هیچگاه با رقبای آمریکا، وارد تعامل استراتژیک نخواهد شد.

به هر صورت، جمعبندی روشن است؛ همانطور که بیست سال حکومت جمهوری تحت اشغال آمریکا، برای افغانستان و مردمش آورده ای نداشت، پس از این هم وابستگی حاکمیت ها به دامان قدرت‌های خارجی – چه چین باشد و چه آمریکا یا هر کشور دیگر- دستاوردی برای ملت به همراه نخواهد داشت.

تنها زمانی می‌توان به خروج افغانستان از چرخه رقابت های فرسایشی قدرت‌ها امید بست که یک حکومت مرکزی فراگیر و برخاسته از اراده واقعی مردم افغانستان شکل بگیرد، حکومتی که محصول طراحی در بیرون از افغانستان و تحمیل آن به مردم نباشد.

سید احمد موسوی مبلغ

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *