دیروز نوجوانان لوگر، امروز فرشته های نازنین، دانش آموزان کابل ( دشت برچی). بازهم ارگ آنرا تروریست نامید و “شدیدآ ” محکوم نمود و سپیدار آنرا حمله ” بزدلانه ” نامید. طالبان که خود را آماده حکومت کردن در کابل میسازند هم آنرا محکوم نمودند و داعش را مسئول شمردند. جالب است که دیگر از مبارزه علیه داعش در سخنرانی های پرطمتراق مسئولین امنیتی خبری نیست. امری که به طالبان اجازه میدهد تا دولت را به تبانی با داعش متهم سازند.
قربانی کودکان معصوم و افراد بیگناه مان وقتی پایان می یابد که مشاوران بیکار و سرپرستان بی مسئولیت هزاره از دولت بیرون آیند و امنیت مردم را به خودشان بسپارند وگرنه چرخ هزاره کشی همچنان خواهد چرخید…
تروریستان به قومیت و مذهب قربانیان خود نمینگرند. آنها دشمن آگاهی و آبادانی و دانشاند، برایشان فرقی نمیکند شاگرد مکتباند یا خبرنگار، استاد دانشگاهند و یا کاگر ساده. ماموریتشان آدمکشی است، مهم نیست در برچی میکشند یا لوگر و ننگرهار.
ما از سناریوی پشتِ پردۀ حملات زنجیرهای کابل چیزی نمیدانیم؛ اما آنچه در روی پرده قابل مشاهده است، مراکز و نمادهای شیعی (کورس موعود، مدرسۀ کوثر، لیسۀ سید الشهدا، مسجد امام علی و …) به شکل هدفمند مورد تهاجم قرار میگیرند. شیعهکشی و یورش به مراکز و نمادهای شیعی در شرایط حاضر نه به نفع طالبان است و نه به سود حلقات فاشیستی.
باخروج نیروهای خارجی نگرانی های جامعه به شدت افزایش یافته است. واقعیت آنست که در جامعه ناآگاه و رهبرانی که بیشتر شارلاتان اند، و مافیای که برعرصه های گوناگون چنگ انداخته است، توقع وضعیت بهتراز این را داشتن، نشانه زوال عقلی است.