هر چند ایران و طالبان از جهات مختلف سیاسى، مذهبى و فرهنگى با هم چندان سنخیتى ندارند، اما ناگزیرى و منافع دو طرف در سالهاى حضور امریکا و جامعه جهانى در افغانستان، آنها را بهم نزدیک ساخته. چنانچه جمهورى اسلامى ایران قبل از تسلط طالبان به افغانستان، روابط گرمى را با این گروه ایجاد نموده و خوشبین به پیروزى شان نیز بود.
جبهه مقاومت مردم افغانستان علیه طالبان، گزارشهای منتشر شده مبنی بر دیدار احمد مسعود، رهبر این جبهه با امیر خان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان در ایران را تکذیب کرد.
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت که فعالیتهای دیپلماتیک سفارت افغانستان در تهران در چارچوب اصول و قواعد تعریف شده کنوانسیون ۱۹۶۱ وین قرار دارد و هیچگونه تغییر و تحولی خارج از آن ممکن نیست.
مشکل اساسی افغانستان، بی عدالتی انحصارطلبی، تبعیض، فقدان حاکمیت قانون و حقوق بشر است. با وجود این، آدمهای زالوصفت، حقیر و نان بهنرخ روزخور، با جابجای قدرت، نوایی تازه سر میهند. آنان، در مذمت مقامات پیشین و مدح مقامات جدید، هنرها میآرایند.
ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان که قاعدتاً باید پیامهای خشن را تلطیف کند، نوشته که استاد جلال را به دلیل انتقادهای او در شبکههای اجتماعی گرفتار کرده تا عبرت دیگران باشد.
طالبان بدوى و ددمنش، در این دور از حاکمیت شان، مزورانه تلاش دارند وانمود کنند که از گذشته عبرت گرفته اند و راه و رسم حکومتدارى را بلد شده اند. از این رو مانور هاى کاذب خبرى به راه مى اندازند تا سیماى زشت و سیاه شانرا در افکار عمومى، بهتر جلوه دهند.
یکی از ناپختگیهای جنبش عدالتخواهی در افغانستان، عدم دقت در کاربرد اصطلاحات سیاسی است. مثلا همیشه عدالتخواهان ما در توصیف افغانستان میگویند که اینجا یک کشور چندقومی است. این در حالی است که اگر دقیق بنگریم افغانستان یک کشور چند قومی نه، بلکه چندملیتی است.