مشکلی که به بحران سیاسی در داخل نظام حاکم سیاسی افغانستان انجامید، نهفته در ساختار نظام سیاسی و قانون اساسی است که قدرت را در دست یک نفر به عنوان رئیس جمهور منحصر می سازد و ادارۀ ۳۴ ولایت را در اختیار کامل پایتخت قرار می دهد.
برای روشن شدن نقش ضلع چپی دوستان شهید مزاری در نابودی حزب وحدت و شهادت ایشان، به جایگاهایی که این ضلع در ساختار سیاسی، نظامی و فرهنگی حزب وحدت تصاحب نموده بودند پرداخته شد و حال برای بیش از پیش روشن شدن نقش تخریبی ضلع مذکور باید دید چگونه عمل کرد؟
چند روز پیش آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا نامهای به رئیس جمهور افغانستان نوشت. جدا از غیرمعمول بودن چنین رویهای که وزیری به رئیسجمهور نامه بنویسد، این نامه سراپا فرمان، توهین و دستور است. سندی که تحقیر از آن میبارد.
توافق بر سر یک دولت مشترک هدف اصلی این نشست است. مبنای توافق را طرح ارایه شده از سوی امریکا تشکیل میدهد که در اختیار طالبان و سیاستمداران زیر چتر جمهوری اسلامی به شمول رییس جمهور غنی قبلا گذاشته شده است.
اگر سه بخش سیاسی، نظامی و فرهنگی ساختار حزب وحدت را در نظر بگیریم، به خوبی پیداست که چپیها در هر سه بخش یا کاملا مسلط شدند و یا برای اعمال نفوذ از جایگاه خوبی برخوردار بودند.
اینکه در شرایط موجود رئیس جمهور غنی به اجماع بزرگان سیاسی برای حفظ حداقلها نیاز دارد تردیدی نیست و این روزها به شدت در تلاش ایجاد یک جبهه بزرگ علیه فشارهای بینالمللی و منطقهای و داخلیست.