محمدکریم خلیلی؛ رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان میگوید که حکومت باید عاملان «نسلکشی هزارهها» را مشخص کند. به گفته او حوصله مردم به سر رسیده و نباید کار به جایی برسد که «هزارههای صلحطلب، مجبور شوند تن به مبارزه بدهند».
والی سابق بلخ و از فرماندهان سابق جهادی در افغانستان ابراز تمایل کرده است که با روسای «حزب جنبش ملی اسلامی» و «حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان» با تشکیل جبهه مشترک علیه طالبان از این کشور دفاع کند.
ایستادگی در برابر تهاجم سپاه تاریکی ایجاب میکند که شیعیان به وحدت درونی برسند، آگاهی لازم به مردم داده شود و با دیگر جبهههای مقاومت پیوندهای محکم ایجاد گردد.
علیرغمِ این حقیقت تلخ که طی چند روز اخیر حداقل یازده ولسوالی (تاکنون) به تصرف طالبان در آمده است و وضعیتِ کشور رو به بحران و آشفتگی پیش میرود؛ اما مسئولانِ ارشد حکومتی، وزرای دولت، وکلای پارلمان، رهبران احزب، تیکهداران قومی، سران مافیای اقتصادی و … نسبتاً آرام و بیتفاوت به نظر میرسند و گویا حداقل نگرانِ از دست دادن چوکی و منصب و معاش و معیشت خود هم نیستند!
پس از گزارشها درباره تامین امنیت پروژههای چین توسط طالبان، سفیر چین در دیدار با این گروه درباره روند صلح و امنیت شرکتهای چینی در افغانستان گفتوگو کرد.
شهرزاد اکبر، رییس کمیسیون حقوق بشر گفت که حکومت (اشرف غنی ) از محکمه بین المللی جزایی در خواست نموده که بررسی جنایات جنگی، کشتارهای هدفمند و کشتارهای دستجمعی در رابطه با قوم یا مذهب را که بخشی از جنایات ضد بشری و جنایات نسل کشی ( هزاره ها و شیعه ها، سیکها و هندو ها) را در افغانستان به تعویق بیاندازد.
زلمی خلیل زاد و اشرف غنی احمدزی همه نیروهای ضد طالبان را مصروف چانه زنی های بدون نتیجه و سردرگم کرده اند تا زمینه و ذهنیت ها را اگر بتوانند برای انتقال قدرت و یا حد اقل برتری طالبان که در آینده افغانستان نقش تعیین کننده را داشته باشند آماده نمایند.
دولتِ غنی یک دولتِ لرزانک بیش نیست. او که دولت خویش را بر دو پایهی قومیت و اقتدار بنا کرده است، ساختمان حکومت را بر “شفاجرف هار” تأسیس نموده که با اندک تندبادی، در جهنم سقوط خواهد کرد. مقصر و متهم اصلی در تأسیس این لرزانک، شخص غنی است. او با تفکر، منطق و ذهنیت دگماتیستی و اتنیکی، کشور را به سراشیبی افول و سقوط کشانید.