نبرد داروغه‌ها؛ هرکس مدعی پاسبانی جهان!

  • انتشار: ۱۲ سنبله ۱۴۰۴
  • سرویس: تیتر 2دیدگاه
  • شناسه مطلب: 235972

رژه نظامی چین با حضور بیست و پنج رییس جمهور یا رییس دولت از مناطق آسیای مرکزی، آفریقا و جنوب جهانی در پکن برگزار شد.

این رژه که در سوم سپتامبر ۲۰۲۵ در میدان تیان آن مین و با نمایش ظرفیت کامل سه گانه هسته ای زمینی، دریایی و هوایی چین برگزار شد، بیش از آنکه یک مانور نظامی باشد، یک بیانیه سیاسی بود.

غالب کشورهایی که در عالیترین سطح ممکن در این برنامه حضور یافتند، کشورهایی هستند که تحت فشار یا در تقابل مستقیم با غرب و ناتو قرار دارند.
از روسیه «پوتین» و از کره شمالی «کیم جونگ اون» مهمان ویژه مراسم بودند و کشورهایی همچون ایران، پاکستان، اندونزی، مالزی، کامبوج، کوبا و حتی برخی کشورهای اروپای شرقی مانند اسلواکی و صربستان به علاوه چند کشور آفریقایی، در عالیترین سطح در آن حضور یافتند.

بی علاقگی آمریکا و کشورهای اروپایی و برخی متحدین آسیایی آنها همچون هند و جاپان برای حضور پر رنگ در این مراسم، به روشنی نشان دهنده نارضایتی آنها از شکل گیری بلوک های جدیدی از قدرت در صحنه بین المللی است که در آن، کشورهای مختلف، در حال بر هم زدن نظم فعلی و بازتعریف نقش های خود در این بلوک ها هستند.

از این منظر، رژه نظامی پکن را می‌تواند نمادی از اتحاد جدید بلوک غیر غربی دانست که هم محور اوراسیا را در بر میگیرد و هم جنوب جهانی را.

پیامی که چین از نمایش تسلیحات فوق پیشرفته خود منتشر کرد نشانه ای از تغییر معادلات جهانی است. رییس جمهور چین با پیام های واضحی که در آن از «صلح یا جنگ؟ گفتگو یا تقابل؟» سخن می‌گفت، به وضوح به دنبال به چالش کشیدن طرف غربی بود که طی چند دهه گذشته به دنبال استیلای مطلق و بی چون و چرای تک قطبی بر جهان بودند.

دو جنگ اخیر اوکراین (با حمایت قاطع ناتو) با روسیه و آمریکا-اسراییل با ایران، تقریبا همه جهان را به این باور رساند که محور غربی، در تلاش برای سیطره مطلق و یک جانبه بر جهان است و اگر اکنون برای پایان دادن به رویای جهان تک قطبی اقدامی نشود، در آینده امکان پذیر نخواهد بود و رژه نظامی چین، یک پیام سیاسی کاملا شفاف به کشورهای غربی بود.

آنچه که چشم ها را واداشت تا به گردهمایی رهبران مخالف غرب در چین دوخته شود، این است این اجتماع را میتوان آغازی بر جهان چند قطبی دانست و طبیعتاً چنین جهانی، نه مطلوب آمریکاست و نه اروپا از آن استقبال می‌کند. آنها به دنبال حفظ نظام سلطه کنونی هستند و هر تغییری را ناخوشایند میشمارند.

تقابل بلوک های تازه با محور غربی و ناتو، به یک امر گریز ناپذیر تبدیل شده است و اگر شاهد جنگی تمام عیار میان دو طرف نباشیم، نشانه های این تقابل را باید در جنگ تعرفه ها ، تجارت، تکنولوژی و سلطه غیر رسمی بر جغرافیا و مناطق حساس جهان جستجو نماییم

در چنین چشم اندازی از رقابت قدرتهای نوظهور و بلوک بندی های جدید، افغانستان به صورت طبیعی به یکی از کانون‌های حساس تقابل تبدیل می‌شود.

رویارویی های پیچیده امنیتی و استخباراتی، افغانستان را در پنج دهه گذشته به بهشت سرویس های امنیتی بدل کرده بود‌ و در صف آرایی های جدید، بر شدت این رویارویی ها و پیچیده تر شدن شرایط افغانستان خواهد افزود. بنابراین چشم انداز بهبود وضعیت در افغانستان با چالش جدی مواجه خواهد بود.

بازیهای استخباراتی و امنیتی در افغانستان، همچنان چند وجهی اند و لایه های متفاوتی دارند.
آمریکاییها -علیرغم اظهار دشمنی با طالبان- از طریق انتقال هفته وار گسترده پول نقد به منظور حفظ اداره طالبان، نقش اصلی در صحنه گردانی را دارند، اما در عین حال، ایران و روسیه با اینکه یقین دارند بخش مهمی از طالبان در استخدام نهادهای امنیتی آمریکا هستند، به دلایل مختلف امنیتی و استخباراتی، با همان افراد ارتباط دارند و به آنها خدمات مختلف ارایه میدهند.
از آنسو، پاکستان، عاصم منیر رییس ستاد مشترک ارتش خود را در فاصله‌ی کمتر از دوماه، دوبار به واشنگتن می‌فرستد و در عین حال شهباز شریف نخست وزیر این کشور در کنار رییس جمهور چین در رژه نظامی پکن عکس یادگاری میگیرد و رهبران سیاسی هند با وجود حمایت لفظی از رژه چین و تقابل جدی با آمریکا بر سر تعرفه های تجاری، حاضر به سفر رسمی به پکن سفر نشد.

این نوع از تقابل ها و اتحاد های نوین که بسیار پیچیده هستند، قرار نیست به جنگهای تمام عیار نظامی تبدیل شوند، اما در عرصه های مختلفی همچون دمل های چرکین، در نقاط مختلف دنیا سر بر خواهند آورد و قطعا افغانستان یکی از محل هایی است که قربانی رقابت مدعیان داروغگی جهان خواهد شد.

سید احمد موسوی مبلغ

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *