وضعیت موسیقی در افغانستان پس از بازگشت طالبان؛

خاموشی سازها؛ مقاومت پنهان موسیقی در افغانستان زیر سایه طالبان

  • انتشار: ۱۰ قوس ۱۴۰۴
  • سرویس: تیتر 1گزارش
  • شناسه مطلب: 241188

با تسلط دوباره طالبان بر افغانستان در اوت ۲۰۲۱، زندگی فرهنگی کشور با محدودیت‌های گسترده‌ روبه‌رو شد؛ یکی از نخستین و شدیدترین این محدودیت‌ها، ممنوعیت موسیقی بود. صدای سازها در کوچه‌ها و سالن‌ها خاموش شد، اما موسیقی هرگز ناپدید نشد.

در گوشه‌های پنهان شهر – زیرزمین‌ها، اتاق‌های کوچک و آپارتمان‌های دور از چشم – نسل جوانی از نوازندگان و آهنگ‌سازان همچنان می‌نوازند و با هر نت، در برابر سکوتی که بر فرهنگ افغانستان تحمیل شده، مقاومت می‌کنند.

سیاست رسمی طالبان: سرکوب سیستماتیک موسیقی

از زمان بازگشت طالبان، وزارت امر به معروف و نهی از منکر سیاستی سخت‌گیرانه در قبال موسیقی اتخاذ کرده است.
طالبان بارها مدیران رسانه‌ها را احضار و تهدید کرده‌اند که پخش هرگونه «موسیقی یا صدای نامناسب» را که با «اصول اسلامی و فرهنگ افغانی» سازگار نباشد، متوقف کنند.

طبق گزارش‌های بیشمار، یکی از گسترده‌ترین اقدامات طالبان تخریب سازهای موسیقی بوده است. مقامات محلی طالبان در چند ولایت اعلام کرده‌اند که در یک بازه زمانی، بیش از ۲۱ هزار ساز – از گیتار و رباب گرفته تا هارمونیم، طبل و سیستم‌های صوتی – سوزانده یا بشکنند.
در هرات، تصاویر فراگیر شد: کوهی از سازهای جمع‌آوری‌شده که در آتش می‌سوخت؛ تصویری که به نمادی از سرکوب فرهنگی بدل شد.

شیخ عزیزالرحمان مهاجر، یکی از مقام‌های ارشد وزارت امر به معروف طالبان در هرات، این اقدام را «وظیفه شرعی» معرفی کرده و گفته است: «موسیقی جوانان را به فساد می‌کشاند و حذف آن یک اقدام اخلاقی و دینی است.»

واکنش‌های جهانی: «نسل‌کشی موسیقی»

واکنش‌های بین‌المللی نسبت به ممنوعیت موسیقی در افغانستان شدید بوده است.
شورای جهانی موسیقی (IMC) این سیاست را «نسل‌کشی موسیقی» توصیف کرده و تأکید کرده که طالبان در حال اجرای «محو سیستماتیک بخشی از هویت فرهنگی افغانستان» هستند.

احمد سرمست، بنیان‌گذار مؤسسه ملی موسیقی افغانستان (ANIM) که از سال ۲۰۲۱ در خارج از کشور زندگی می‌کند، در مصاحبه‌ای گفته است:
«آتش زدن سازها فقط یک نمونه کوچک از کشتار فرهنگی است. مردم افغانستان از آزادی هنری محروم شده‌اند و نابودی سازها نشان می‌دهد که هدف طالبان پاک کردن حافظه فرهنگی ماست.»

گزارش‌های سازمان‌های حقوق‌بشری نیز تأیید می‌کند که سرکوب موسیقی تنها در حد ممنوعیت یا تخریب سازها نبوده، بلکه موسیقی‌دانان در برخی مناطق با تحقیر، ضرب‌وجرح، بازداشت و شکنجه مواجه شده‌اند.
در مواردی هنرمندان مجبور شده‌اند سازهای خود را دفن یا مخفی کنند، زیرا ترس از بازرسی خانه‌ها توسط طالبان دائمی است.

نسل زیرزمینی موسیقی؛ مقاومت در خفا

با وجود ممنوعیت کامل، موسیقی در افغانستان به حیات زیرزمینی خود ادامه می‌دهد.
نسل جوان موسیقی‌دانان – که بسیاری از آن‌ها پیش از بازگشت طالبان تحصیل موسیقی کرده بودند – اکنون در آپارتمان‌های قفل‌شده، اتاق‌های بی‌پنجره و استودیوهای خانگی پنهانی می‌نوازند و ضبط می‌کنند. آن‌ها باید:

  • سازهای خود را مخفی کنند
  • ابزار ضبط را پنهان نگه دارند
  • فقط در جمع‌های کوچک و مطمئن اجرا کنند

برای بسیاری، تنها راه ادامه کار، تبعید بوده است. ده‌ها نوازنده، شاگرد و اعضای ارکستر ANIM پس از سقوط کابل به پرتغال منتقل شدند و اکنون به عنوان «ارکستر ملی جوانان افغانستان در تبعید» کنسرت‌هایی برگزار می‌کنند تا میراث موسیقی کشور را زنده نگه دارند.

هم‌زمان، گروهی از آهنگ‌سازان جوان افغان در تبعید با همکاری هنرمندان بین‌المللی پروژه‌های مشترکی تولید می‌کنند و از طریق فضای امن‌تر دیجیتال، صدای خود را به گوش جهان می‌رسانند.

فناوری؛ آخرین سنگر ادامه موسیقی

در سایه تهدید طالبان، فناوری دیجیتال به مهم‌ترین ابزار بقای موسیقی تبدیل شده است.
نوازندگان از لپ‌تاپ‌ها، تلفن‌های هوشمند و نرم‌افزارهای تولید صدا برای ضبط آثار استفاده می‌کنند و آن‌ها را به طور ناشناس در شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های موسیقی منتشر می‌کنند. این روش، گرچه بسیار پرخطر است، اما راهی است برای حفظ جریان تداوم موسیقی.

همچنین سازمان‌های بین‌المللی، مؤسسات فرهنگی و نهادهای حقوق‌بشری حمایت‌هایی فراهم کرده‌اند. برخی هنرمندان افغانستانی در خارج از کشور به استودیوها و مراکز آموزشی راه یافته اند و برنامه‌هایی برای انتشار آثار آن‌ها ایجاد شده است.

تنش میان قدرت، هویت و نسل جدید

سرکوب موسیقی نشان‌دهنده تعارض عمیقی میان سه نیروی محوری در افغانستان امروز است:
۱. قدرت سیاسی طالبان و کنترل ایدئولوژیک
۲. ریشه‌های فرهنگی و تاریخی موسیقی در افغانستان
۳. نسل جوان و تحصیل‌کرده موسیقی

موسیقی در افغانستان بخشی مهم از هویت اجتماعی بوده است: از موسیقی کلاسیک و مقام‌های سنتی گرفته تا فولکلور و حتی موسیقی پاپ معاصر. اما جوانانی که طی دو دهه گذشته آموزش دیده‌اند، اکنون یا در زیرزمین و یا در تبعید با نواختن موسیقی، به شکلی نمادین در برابر حذف آن مقاومت می‌کنند.

این نسل تنها برای حفظ موسیقی نمی‌جنگد، بلکه برای دفاع از آینده‌ای فرهنگی تلاش می‌کند که بتواند در آن نفس بکشد. آن‌ها در اوج سرکوب، پیام امید را منتقل می‌کنند: موسیقی را می‌توان ممنوع کرد، اما نمی‌توان آن را از دل مردم بیرون کشید.

چشم‌انداز آینده؛ امید پنهان در دل تاریکی

چشم‌انداز موسیقی در افغانستان همچنان مبهم است.
اجرای عمومی موسیقی، کنسرت، آموزش رسمی و پخش آزادانه آثار هنری تقریباً غیرممکن شده است.
با این حال، نیروهای مقاومت فرهنگی – چه در داخل، چه در تبعید – پایه‌هایی برای بقای موسیقی می‌سازند.

پرسش‌های مهمی در برابر آینده قرار دارد:

  • آیا روزی موسیقی دوباره به صحنه‌های افغانستان بازخواهد گشت؟
  • آیا نسل زیرزمینی، فرصت ظهور عمومی خواهد یافت؟
  • آیا صدای موسیقی‌دانان افغانستان برای سال‌ها تنها از تبعید و فضای دیجیتال شنیده خواهد شد؟

یک حقیقت روشن است: موسیقی هنوز زنده است؛ هرچند خاموش‌تر از گذشته، اما همان‌طور که موسیقی‌دانان افغانستانی می‌گویند، «تا وقتی حتی یک نفر ساز می‌زند، هویت ما زنده است.»

✍🏻 سید مصطفی موسوی

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *