نسخِ افتخار
- انتشار: ۱۳ جوزا ۱۳۹۹
- سرویس: بین المللدیدگاه
- شناسه مطلب: 87237
زنِ رنگینپوستی که از لحظهی کشته شدنِ جورج فلوید فیلم گرفته بود و آن را منتشر کرد، روز پس از مرگِ جورج دوباره به قربانگاهِ او آمد و سخنانی دردآور گفت. این حرکتِ نمادین نشانِ بازگشتِ سیلآسایِ نارضایتی است.
آشوب و اغتشاش، زبانِ گویایِ خواستههایی است که توسط سیاستمداران نشنیده گرفته میشوند و این قاعده در هر کشورِ دیگری هم صدق میکند. وقتی یک رخدادِ جزئی واکنشی جمعی و فراگیر را بهدنبال دارد نشان میدهد که هریک از انبوهِ جمعیت، درعینحالی که با قربانی همدردی میکنند، به تنهایی نیز بارِ سنگینِ ستم و بیعدالتی را تحمل کردهاند و احساس میکنند که اینک زمانِ فریادِ بلندِ اعتراض است.
هرگز نمیخواهم با مطلقگویی، کلِّ ساختارها و ارزشهایی را که مردم آمریکا برای خود تعریف و ترسیم کردهاند نادیده بگیرم. بااین وجود، اما شاید این صداها نشانهی نفرت مردم آمریکا به ترامپ و عدمِ همراهیِ او در انتخابات پیشِرو باشد. در آشوبهای فعلی آمریکا چند حرکتِ نمادین شکل گرفت که هرکدام به مدلولهایی فراتر از وجهِ نمادینِ آن دلالت دارند: ۱. درازکشیدنِ دستهجمعی در کفِ خیابان با دستانِ پشتِسر بسته و فریادِ گروهیِ “نمیتوانم نفس بکشم” نشان میدهد که آنها نیز به اَشکالِ مختلف از نابرابری به ستوه آمدهاند؛ ۲. به آتش کشیدن پرچم آمریکا توسط اتباعِ آن کشور، اوج نارضایتی از سیاستهای دولت را نشان میدهد؛ ۳. آتش زدن دادگستری پورتلند حاکی از بیاعتمادیِ نسبی مردم به سیستم قضایی است؛ ۴. غارتِ فروشگاهها وجودِ شکاف طبقاتی و نارضایتی از سرمایهداریِ سودجو و فرصتطلب را نمایان میسازد و موارد مشابهی که وجه مشترک همهی آنها خواست قطعیِ بازگشت “عدالت” است. ترامپ آشکارا اظهار میکند که “کشور درحال ازهم گُسستگی است و با رهبری و مدیریت در واشنگتن، انتظار این دست از آشوب و غارت را در جاهایِ دیگر آمریکا نیز باید داشته باشیم”. حتی اگر مانند دولتمردان آمریکا از منظری صرفاً آشوبگرانه و تفسیرهای آنارشیک به مسئله نگاه کنیم، میتوان گفت وضعیتِ کنونی آمریکا بازنماییِ واقعیِ چیزی است که تاد فلیپس، کارگردان فیلم “جوکر” در سال ۲۰۱۹ در این فیلم از جامعهی آمریکا به تصویر کشیده است.
دولتهایی که سنگ افتخار پیشگامی مناسبتهای بزرگ تاریخی را به سینه میزنند، اتهام تاریخی را نیز بر دوش میکشند. کشورِ مُفتخر، کشورِ متهم نیز هست. روز جهانی سیاهان، نشانِ یک رخدادِ تراژیک است؛ تابلویِ ظلمی بزرگ که تا امروز با تبریک و تحنیت و افتخار لاپوشانی شده بود، ولی حالا این تابلوی ظلم به بدترین شیوه رونمایی میشود و با منسوخ شدنِ سنتِ دیرینهی افتخارگری، افتخارگران به زیر کشیده میشوند. مدعیان افتخارات بزرگ، دقیقاً بر روی جنازههای قربانیانِ تبعیض و نابرابری به جشن و پایکوبی مشغولند. افتخار، همگامِ اتهام است و هرچه این افتخار بزرگتر باشد، نشان از ظلم و اتهامی بزرگ دارد
دکتر سید یحیی موسوی
نظرات(۰ دیدگاه)