سه نگاه متفاوت به برگزاری نمایش مدلینگ در خیابانهای کابل
- انتشار: ۷ دلو ۱۳۹۸
- سرویس: اجتماعیدیدگاه
- شناسه مطلب: 75822
نیازی نیست هر چیزی را در ترازوی حلال و حرام شریعت بگذاریم تا توانایی ارزیابی و ارزشگذاری آن را پیدا کنیم. در مواجهه با بسیاری از پدیدههای اجتماعی، توجهی اندک به «اخلاق» و به کارگیری یک خُرد خِرَد به ما کمک میکند که در تشخیص درست از نادرست و حتی حلال از حرام، اشتباه نکنیم.
اخیراً کسانی به برگزاری نمایش مدلینگ در خیابانهای کابل اقدام کرده و طبق معمول، واکنشهای مثبت و منفی فراوانی نسبت به کار خود برانگیختهاند. گروهی، این کار را از زاویۀ تضاد و تعارض با ارزشهای اسلامی مورد نقد قرار دادهاند، دستهای دیگر اینگونه برنامهها را از لوازم اصلی آزادی اجتماعی برشمرده و در دفاع از آن شمشیر زدهاند، خود برگزارکنندگان هم کوشیدهاند میان صلح و مدلینگ خیابانی رابطه برقرار کنند (؟!) من اما از سه زاویۀ کاملاً متفاوت به ماجرا نگاه میکنم:
- زاویۀ فرهنگی
به لحاظ فرایندها و سنتهای فرهنگی حاکم بر مناسبات اجتماعی افغانستان، اینگونه برنامهها نوعی فرهنگستیزی عریان و عدول عُدوانی از موازین و مرزهای فرهنگی جامعه و همزمان، فرهنگسازی نوین بیگانه با عرف فرهنگی ما است. - زاویۀ اخلاقی
در کشوری که بیش از هشتاد درصد جمعیت آن زیر خط فقر قرار دارد و بیش از نیمی از مردم، پوشاک خود را از لباسهای دست دوم خارجی تهیه میکنند، مدلینگ خیابانی، بیاخلاقی خیابانی است. - زاویۀ عقلانی
وقتی یک برنامۀ بهظاهر فرهنگی، هم با فرهنگ عمومی جامعه ناسازگار است و هم اقدامی غیراخلاقی شمرده میشود، بهصورت طبیعی، غیر عاقلانه هم هست و نشان میدهد دستکم مجریان آن بهرۀ درخوری از خرد انسانی نبردهاند، اما بدون شک کسانی که نمایشدهندگان مذکر و مؤنث هموطن ما را برای اجرای این برنامه استخدام کردهاند، از خِرد راهبردی بسیار نیرومندی برخوردارند. آنان برنامههای مهمتر دیگری دارند که بایستی در سطحی وسیع، عملیاتی شود و مدلینگ، آغاز آن است. بنابراین کسانی که فریاد وااسلامای شان گوش فلک را کر کرده، یا درد و دغدغۀ فرهنگی و اخلاقی دارند، باید تدبیر تازهای بیندیشند؛ وگرنه کلاه شان پشت معرکه خواهد افتاد.
راحل موسوی
نظرات(۰ دیدگاه)