پرسش بی پاسخ: “چه باید بکنیم؟”
- انتشار: ۷ حوت ۱۳۹۷
- سرویس: سیاست
- شناسه مطلب: 53945
عباس میرزا یکی از جانشینان شاهان قاجار ایران (فتح علی شاه) است. وی بهواسطه نقشش در جنگهای ایران و روس، شخصیتی شناخته شده در تاریخ ایران است.
ژوبر نماینده فرانسه در اردوگاه جنگی عباسمیرزا با او ملاقات کرد و نقل میکند که عباسمیرزا از سرِ درد سؤالهایی از او میپرسد. پیشرفتهای تکنولوژیک و علمی اروپاییها عباسمیرزا را به فکر فرو میبرد و این سؤالات را از نماینده فرانسه مطرح میکند:
“نمیدانم این قدرتی که شما (اروپاییها) را بر ما مسلط کرده چیست؟ و موجب ضعف ما و ترقی شما چیست؟ شما در قشون جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید، و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطهور و به ندرت آتیه را در نظر میگیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما میتابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمیکنم.
اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم.؟”
این پرسش “چه باید بکنیم؟”، پرسشی بنیادینی بوده است که توسط بسیاری از اندیشهورزان و سیاستورزانی که در پیچاره جویی وضعیت آشفته و سرگردان جامعه خود، در هر نقطه ای از جغرافیای جوامع توسعه نیافته، از امریکای مرکزی تا افریقا، و از افریقا تا خاورمیانه و آسیا مطرح بوده است. اما وضعیت عینی این جوامع حکایت از آن دارد که تا هنوز بسیاری آنان نتوانسته اند “پاسخ” واقعی خود را یافته باشند. به همین جهت هنوز که هنوز است درگرداب و دایره بسته و کور فقر، جنگ، بحران و وابستگی و تلاتم تضادهای گوناگون با سیاهروزی و مرگ دست و پنجه نرم میکنند!
در این میان وضعیت جامعه ما اندوه بارتر و ناامید کنندهتر از همه جوامع توسعه نیافته است. زیرا نخبگان ما که به هر ایده و آیین و تباری که تعلق دارند گرفتار بیماری و توهم “خودبزرگ بینی” و “بینیازی” هستند که درمان آن غیرممکن به نظر میرسد؛ به تعبیر دقیقتر نمیخواهیم واقعیت را بشناسیم و حقیقت را درک کنیم. به همین جهت در اوج فاجعه و دهشتی که ما را فرا گرفته است بجای تأمل و اندیشیدن و بیدار شدن زبان میگشاییم که :
شکر خدا مسلمان هستیم! افغان هستیم! غیرت داریم! پنج هزارسال تاریخ داریم! بیگانه ستیزهستیم! به عنعنات خود پایبندیم! و هزاران دروغ و توجیه بیاساس و بیناد برانداز دیگر!
شکور اخلاقی
نظرات(۰ دیدگاه)