روشنفکری، واپس گرایی و تاریخ افغانستان
- انتشار: ۱۴ سرطان ۱۳۹۷
- سرویس: اجتماعیدیدگاه
- شناسه مطلب: 44628
ملا، روشن فکر و کافرِ این ملک، همه قهقرایی و واپس گرا اند. توان، همت و جسارتِ دیدن به جلو و نو آوری ندارند. مفت خورند نه اندیشه دارند نه اندوخته فقط بلدند سر به آخورِ تاریخ بندازند و استفراقِ دیگران را عاشقانه نشخوار کنند.
الگوی ملای ما از جامعه سازی و دین باوری جاهلیتِ عرب است و آغازین گام های لرزانِ دینداری، از جدید شدن و ترقی آنقدر در هراسند، انگار زاده شدند که در دیروز بمانند نه امروز دارند نه فردایی. یا در دیروزند یا در پسِ فردا یعنی قیامت.
چپ های ما از ساختن، آراستن و پیوستن بی زارند به بهانه مبارزه با امپریالیسم فکرشان در جنگل های بولیوی و جنگ های چگوارا جا مانده است و تاریخ را در قامتِ چهار تیوری اقتصادی مارکس می بینند و در بروت های کلفتِ کاسترو اما انکار فکرشان صندوق حفظِ آثارِ دیگران است نه جفرافیه دارند و نه ملتی که برایشان آب و نان بسازند .
آنکس که در دامن لیبرالیسم لولید، عمر گذراند نه تنها ادعای روشن فکری که دعوای دومین متفکر جهان را در عصر مدرنیته و روشن اندیشی ادعا دارد وقتِ به اینجا می آید قدرت را با قربانی نمودنِ ساز و برگ های دموکراتیک مطالبه می کند و تسبیح بدست در حالی که زبان و فکرش با احادیث و قران سخت بیگانه است با کوبیدن بر طبل روشنفکری ، چیغ می زند، می گوید فصلِ نا تمامِ فلان پادشاه را تمام می کنم.
حتی این را نمی داند که الگوی نظامِ مردم سالار و پلورال پادشاهِ شکست خورده نمی تواند باشد.
درس و دانشگاهِ غرب، دیگران را به دموکراسی و همنشینی ، فردا نگری و فضا نوردی می برد ما را به قبضه کردنِ قدرت، حذفِ دیگران و به جنون و توهمِ تاریخی پرتاپ می کند.
رجعت به تاریخ شکستِ مطلق است بیچارگانِ فکری نا خود آگاه سخنگوی تاریخ می شوند و جیره خوارِ قدیمیان.
ما به نو اندیشی نیاز داریم به قالب شکنی و نقدِ بی رحمانه ی تاریخ تا بتوانیم سیاهی تعصب را بشکنیم و سر به سوی فردا دراز کنیم و مانندِ دیگران که به قانون، قدرتِ مشروع و عدالت رسیدند راه روشن و راه فردا را بپیماییم .
روشن فکری، زمان فهمی و فردا اندیشی خاستگاه خاص ندارد از میانِ هر گرایشِ فکری شاید انگشت شمار افرادِ باشند که در نهادشان مزدوری و جیره خواری نیست با قامتِ بلندِ فکری سودای ترقی در سر دارند فرقی نمی کند چپ باشند یا دین باور دموکرات باشند یا تکنوکرات.
آنچه که نمی گذارد دین و دنیای ما ساز بگیرد ارتجاع است و نگاهِ قهقرایی که نفس ها را شوم و سنگین ساخته است.
این سنگِ سیاه را باید شکست.
مبارز راشدی
نظرات(۰ دیدگاه)